چالش های تغذیه ای پسته در خاک های شور
تغذیه یکی از اصولی ترین و مهم ترین برنامه های مدیریتی باغ پسته است.
تقریبا تمام تنش های زیستی و غیر زیستی به شکل تنش تغذیه ای (کمبود یا مسمومیت عناصر) در گیاه ظاهر می شود.
به عنوان مثال زمانی که گیاه تحت تأثیر تنش شوری می باشد، فراوانی یک یا چند عنصر غیر ضروری، مانع جذب یک عنصر (عناصر ضروری) خواهد شد.
همچنین زمانی که گیاه متأثر از تنش رطوبتی است، زمینه جذب عناصر غذایی محدود شده و در نهایت منجر به بروز تنش تغذیه ای خواهد شد.
پس با این توصیف، اهمیت داشتن برنامه علمی و همه جانبه برای رفع کمبودها و جلوگیری از مسمومیت های غذایی درخت پسته در اراضی شور دو چندان می شود.
درختان پسته برای داشتن رشد مناسب و تولید محصول خوب به 14 عنصر غذایی نیاز دارند. این عناصر ضروری به عناصر پرمصرف (ازت، پتاس، فسفر، کلسیم، منیزیم و گوگرد) و عناصر ریز مغذی و کم مصرف (آهن، منگنز، کلر، بور، مس، روی، نیکل و مولیبدن) طبقه بندی می شوند (صداقتی و همکاران، 1388).
برای تفسیر مقدار عناصر غذایی در برگ از دو معیار «حد بحرانی» و «مقدار مناسب» استفاده می شود. حد بحرانی به غلظتی از عناصر غذایی برگ اطلاق می شود که در آن شرایط گیاه قادر باشد حداکثر 95 درصد محصول ممکن را تولید نماید و پایین تر از آن موجب کاهش رشد و تولید محصول می شود.
مقدار مناسب ماده غذایی به غلظتی اطلاق می شود که رشد گیاه در حد بهینه باشد. غلظت های بالاتر از این حد، ممکن است موجب ایجاد مسمومیت در گیاه شود. در جدول زیر حد بحرانی و پیشنهادی عناصر غذایی برگ پسته آورده شده است.
نقش عناصر غذایی در شرایط شور به چه صورت است
موقعیت، مقدار و نقش عناصر غذایی ضروری برای رشد پسته، در شرایط شور کاملا تغییر می کند.
ممکن است مقدار یک عنصر به سطحی برسد که غیر قابل تحمل برای درخت پسته باشد و در نتیجه موجب بروز مسمومیت برای اندام های آن شود و یا در اثر تنش شوری، حد ضروری آن برای پسته تأمین نشود.
به عنوان مثال بالا بودن مقدار بر در آب، موجب خروج صمغ از انتهای میوه در حال رشد شده و زمینه ریزش آن را فراهم می کند.
از طرفی این امکان وجود دارد که علیرغم بالا بودن مقدار یک عنصر ضروری در خاک، اما به دلیل رسوب و تثبیت توسط کلوئیدهای خاک، قابل جذب برای گیاه نباشد. بارزترین مثال در این ارتباط فسفر خاک است که در خاکهای شور عمدتا به شکل فسفات کلسیم رسوب کرده و از طریق ریشه قابل جذب نیست.
اینکه کدام یک از عناصر ضروری و در شرایط شور به حالت سمیت و یا کمبود می رسند به خیلی از عوامل دیگر مرتبط است که می توان به درجه شوری، قلیایت خاک، مدار آبیاری، تغذیه صحیح، مقدار ماده آلی، مقدار عناصر سمی (نظیر سدیم، کلر و بر)، ساختمان و بافت خاک اشاره کرد.
با افزایش شوری، رشد گیاه پسته کاهش می یابد و در این میان برگ دارای حساسیت بیشتری نسبت به شوری است. علت اصلی کاهش سطح برگ پسته در اثر شوری، از اثر مستقیم نمک بر سرعت تقسیم سلولی و یا کاهش توسعه سلولی ناشی می شود.
با افزایش شوری نسبت ریشه به ساقه در همه ارقام افزایش می یابد اما سرعت رشد پسته با افزایش شوری محلول خاک، کاهش می یابد. از طرفی شوری موجب کاهش چگالی و ضخامت ریشه میشود. وجود یون کلسیم تا حدودی موجب بهبود این شرایط خواهد شد. (رضوی نسب، 1388 ).
کمبود پتاسیم، روی، آهن، مس، منگنز و فقر شدید مواد آلی به عنوان اصلی ترین مشکلات تغذیه ای باغ های پسته شناسایی شده اند( اسداللهی، 1391).
ازت (N)
به دلایل متعدد از جمله مصرف زیاد گیاه، شستشوی آبی و تصعید، خاک تقریبا همیشه با کمبود ازت مواجه است و متعاقبا این احتمال وجود دارد که گیاه نیز با فقر ازت روبرو باشد.
براساس مطالعه انجام شده، در سال پربار تقریبا 31 درصد ازت جذب شده در زمان شروع رشد بهاره 68.5 درصد در زمان پر شدن مغز و مابقی در مرحله پس از برداشت میوه صورت می گیرد.
از آنجائیکه برای ریشه درخت پسته، دو دوره رشد (در اوایل بهار و أخر تابستان) شناخته شده است (تاج آبادی پور، 1387)، و معمولا در زمان رشد ریشه، احتمال جذب عناصر افزایش می یابد،
بنابراین می توان برنامه اصلی تغذیه ازت را برای سه نوبت: اواخر زمستان – اوایل بهار، قبل از پر شدن مغز و پس از برداشت (حدودا اوایل مهرماه) تنظیم نمود.
بیشترین مقدار ازت در زمان پر شدن مغز و سپس در زمان شروع رشد بهار می باشد (زارچی کریمی، 1388).
در یک برنامه تغذیه ازت درختان پسته، مشخص شد که برای درختان کم رشد و تحت تنش شوری، استفاده از کودهای سولفات آمونیوم و یا اوره در اواخر اسفند و اوایل بهار (همزمان با رشد جوانه ها)همراه با یک منبع هیومیکی، قادر است رشد رویشی سالجاری را تحریک نماید.
میزان استفاده از این کودها در یک هکتار به عوامل مختلفی از جمله پتانسیل خاک، کیفیت آب، درصد مواد آلی خاک و نوع رقم بستگی دارد.
در عین حال به منظور حفظ تعادل نسبت C/Nخاک، نباید در مصرف ازت در یک نوبت افراط نمود.
بنابراین توصیه میشود از کاربرد ترکیبات هیومیکی بدون ازت و برعکس خودداری شود. در موارد متعددی مشاهده شده است که استفاده از انواع کودهای حیوانی فرآوری نشده و عمدتا به شکل چاله کود در دوره کوتاهی منجر به زرد شدن برگها شده که نشان دهنده کمبود شدید ازت بود.
مطالعات انجام شده نشان داد که غلظت زیاد نمک و PH، موجب کاهش جمعیت باکتریهای ازتوباکتر (تثبیت کننده ازت) می شود.
آمونیفیکاسیون نخستین مرحله معدنی شدن نیتروژن است که توسط طیف وسیعی از میکروارگانیسم ها انجام می شود و این فرآیند در خاک های بام می شود و این فرآیند در خاک های غیر شور به مراتب بیشتر از خاکهای شور – سدیمی است.
همچنین خاکهای شور- قلیا زیستگاه مناسبی برای رشد و تکثیر باکتری های ریزوبیوم (باکتریهای همزیست تثبیت کننده نیتروژن) نیستند (افیونی و همکاران، 1376).
جذب ازت از 5.5 تا 7.5 به سهولت انجام می شود و با توجه به کاهش شدید جمعیت میکروارگانیسمهای تثبیت کننده ازت در خاکهای شور و قلیا و نیاز زیاد درخت پسته به ازت، باید برنامه دقیق و منظمی در جهت تعیین بهترین زمان استفاده، مناسب ترین ترکیب محتوی ازت و مقدار استفاده در هر نوبت تنظیم و اجرا شود.
غالبا مصرف کودهای ازته سبب حذف اثرات شوری بر گیاهان میگردد.
عوامل زیادی در کاهش قابلیت استفاده از ازت توسط گیاه در شرایط شور مؤثرند که می توان به موار زیر اشاره کرد:
- کمی جذب در محیط ریشه به علت کاهش تراوایی ریشه گیاه.
- کاهش فعالیت میکروبی خاک و به دنبال آن کاهش معدنی شدن ترکیبات آلی
- کاهش تعداد میکروارگانیسم های تثبین کننده در خانواده بقولات
- کاهش جذب نیترات در اثر عرضه زیاد آنیون کلر
- کاهش فرآیند نیتراتی شدن (نیتریفیکاسیون)
سه منبع مهم کود ازت در باغ های پسته عبارتند از:
اوره (CO(NH2)2)
کود شیمیایی اوره با 46 درصد ازت، غنی ترین کود شیمایی ازته می باشد؛ لکن خاصیت اسید زایی چندانی ندارد.
اوره علیرغم درصد بالای ازت به دو دلیل کود مناسبی برای باغ های پسته در اراضی شور نیست.
اول اینکه برای تبدیل اوره به آمونیوم، باید آنزیم «اوره آز» وجود داشته باشد و این آنزیم در اراضی شور وقلیا فعالیت نسبی بسیار کمی دارد؛ بخصوص زمانی که شوری خاک از نوع کلرور و سدیم باشد.
از طرف دیگر در فرآیند تبدیل اوره به آمونیوم، بی کربنات تولید میشود که مشکلاتی را در جذب آهن ایجاد می کند و نکته مهم دیگر اینکه، بخشی از اوره که در سطح خاک پخش میشود به شکل آمونیاک (NH3) از دسترس گیاه خارج می شود.
بنابراین بهترین روش استفاده از اوره در اراضی شور، محلول پاشی و تغذیه برگی آن است؛ زیرا درجه انحلال اوره بالا بوده و همچنین به صورت مولکول جذب می شود. (هر 100 گرم اوره در 100 گرم آب به خوبی حل می شود) (ملکوتی، 1373 و حسینی فرد، 1382).
در مصرف کودهای ازته در شرایط شور توجه به ضریب شوری مهم است. سه کود ازته مهم که در باغهای پسته مصرف می شود، نیترات آمونیوم، اوره و سولفات آمونیوم به ترتیب دارای ضریب شوری، 104.7 ، 75.4 و 69 می باشند.
از این نظر نیترات آمونیوم دارای بیشترین ضریب شوری است که در صورت عدم استفاده صحیح می تواند اثرات نامطلوبی برای درخت پسته به همره داشته باشد.
سولفات آمونیوم(NH4)2SO4)
سولفات آمونیوم کودی اسیدزاست که 21 درصد ازت و 24 درصد گوگرد دارد. مصرف این کود برای خاکهای آهکی، قلیایی و شور بسیار مفید است، زیرا ازت آن بیشتر به فرم آمونیوم است و بنابراین کمتر از خاک شسته میشود و نیز تأمین کننده بخشی از نیاز گیاه به گوگرد است.
تنها عیب این کود، پایین بودن درصد ازت آن است (ملکوتی، 1373). در یک مقایسه انجام شده بین نیترات کلسیم و سولفات آمونیوم در باغ های پسته مشخص شد که کاربرد آمونیم عملکرد محصول را در مقایسه با نیترات افزایش می دهد؛ که احتمالا مربوط به افزایش ذخایر نیتروژنی و آهن در گیاه و رفع کلروز در برگها به دلیل افزایش میزان کلروفیل است.
کاربرد آمونیوم، غلظت عناصر برگ از جمله آهن,روی, نیتروژن و پتاسیم را افزایش و غلظت عناصر فسفر، کلسیم و منیزیم را کاهش میدهد. بنابراین توصیه میشود در خاک های با PH بالا از کودهای نیتروژنی حاوی آمونیوم به جای نیترات استفاده شود. یکی از تکنیکهای کاهش PH و جذب بیشتر عناصر غذایی، جایگذاری فشرده آمونیوم در سایه انداز درخت می باشد.
جایی که ریشه های فعال در آنجا وجود دارند، موجب اسیدی شدن آن نقطه می شود و فعالیت میکروارگانیسم های نیتریفیکاسیون کاهش می یابد و در نتیجه آمونیوم نمی تواند به نیترات تبدیل شود و ریشه گیاهان آمونیوم را مستقیما جذب می کند و با جذب NH4+، پروتون (+H)، را در محیط ریشه آزاد می کند و محیط اسیدی شده و در نتیجه عناصر غذایی کم مصرف بیشتری در اختیار گیاه قرار می گیرد (محمدی، 1392).
نیترات آمونیوم (NH4NO3)
این کود با حدود 35 درصد ازت یکی از رایج ترین کودهای ازته مورد استفاده در باغ های پسته است. هر دو فرم آن یعنی نیترات و آمونیوم به طور مستقیم توسط گیاه جذب می شود و این از امتیازات این کود محسوب می شود.
باید توجه داشت که چون نیترات خیلی زیاد شسته می شود، بهتر اینکه در آبیاریهای سنگین، کمتر از این کود استفاده شود. به دلیل بالا بودن ضریب شوری نیترات آمونیوم، توصیه میشود در اراضی شور کمتر از آن استفاده شود (ملکوتی، 1373 و حسینی فرد، 1382).
نظر به این که ضریب شوری این کود بالا می باشد، بهتر است تقسط کود نیترات آمونیوم صورت گیرد تا از افزایش اثرات شوری در ناحیه شوری جلوگیری گردد. بطور کلی با در نظر گرفتن جمیع جهات، استفاده از کودهای ازته فوق در شرایط شور به این ترتیب است: اوره د سولفات آمونیوم < نیترات آمونیوم (ملکوتی و همکاران، 1381).
فسفر (P)
فسفر مهمترین عنصر در تولید محصول است که در تمام فرآیندهای شیمیایی گیاه نقش دارد.
فسفر حساس ترین عنصر به PH خاک است. و جذب آن عمدتا توسط گیاه بیشتر در PH 6.5 صورت می گیرد. بهترین قابلیت دسترسی این عنصر در خاک های کمی اسیدی تا خنثی می باشد.
بنابراین با افزایش قلیائیت خاک، بیشتر به فرم های غیر قابل جذب فسفات کلسیم رسوب می کند. همانطور که پیشتر اشاره شد برای اصلاح خاکهای شور و قلیا، استفاده از گچ بسیار متداول است.
نظر به اینکه افزایش کلسیم، موجب نامحلول شدن فسفر و رسوب آن می شود، بنابراین باید دقت شود که در استفاده از گچ، زیاده روی نشود؛ زیرا زمینه کمبود فسفر را فراهم می نماید.
بیشترین مقدار فسفر جذب شده توسط پسته، در زمان پر شدن مغز و درصد کمی در ابتدای رشد درخت صورت می گیرد( ملکوتی، 1372 و کریمی زارچی، 1388).
به دلیل اثر متقابل کلرید سدیم و کربنات کلسیم در خاک های آهکی، حلالیت فسفر کاهش می یابد و در نتیجه منجر به رسوب فسفر می گردد. در اغلب موارد شوری موجب کاهش غلظت فسفر در بافت گیاه می شود.
در برخی از گزارشات تأیید شده است که غلظت زیاد کلر می تواند جذب فسفر و در نهایت تجمع آن را در اندام های هوایی کاهش دهد ملکوتی و همکاران، 1381).
پتاسیم (K)
پتاسیم یکی از عناصر ضروری و پر مصرف است که نقش فیزیولوژیکی مهمی در گیاه و به خصوص در مناحلق شور بازی می کند که از آن جمله می توان به تقسیم سلولی، بزرگ شدن سلول های باز و بسته شدن روزنه ها، افزایش مقاومت به سرمازدگی، خشکی و شوری اشاره کرد.
کاربرد پتاسیم موجب کاهش اثرات تنش آبی می گردد. پتاسیم در شرایط شوری و کم آبی در گیاه تجمع می کند و در نتیجه فشار اسمزی گیاه را تنظیم می کند.
مطالعات نشان می دهد که کود های شیمیایی پتاسیمی می تواند ظرفیت گیاه را برای تنظیم فشار اسمزی بالا برده و نتیجه مقاومت به خشکی را افزایش دهد(فکری,1386).
پتاسیم ییشتر به عنوان عنصر ضد شوری شناخته می شود و در شرایط شور به دو شکل در ایجاد مقاومت گیاه به شوری عمل می کند:
- پتاسیم، یکی از کاتیون های مهم در افزایش فشار اسمزی و افزایش جذب آب توسط ریشه است و در مقایسه با سایر کاتیون ها سمیت کمتری برای سلول های گیاهی دارد.اگر شوری را در واقع نوعی خشکی فیزیولژیکی بدانیم تمام اترات مثبت پتاسیم در بحث مقاومت به خشکی در مبحث شوری نیز صادق است.
- همانطور که قبلا اشاره شد، سدیم به عنوان یکی از اجزاء اصلی شوری مطرح است و برخی از گیاهان در غیاب پتاسیم، سدیم، را جلب کرده و مورد استفاده قرار می دهند. با افزایش میزان پتاسیم در خاک، شانس سدیم برای جذب توسط ریشه کاهش می یابد و به نوعی موجب افزایش مقاومت گیاه به شوری می شود. علائم کمبود پتاسیم بیشتر از برگ های پیر شروع می شود و به تدریج کل برگ را در بر می گیرد. گیاهانی که دچار کمبود پتاسیم هستند، معمولا از شادابی کمتری برخوردارند و در اثر کمبودهای شدید، برگها از نوک و حاشیه شروع به خشک شدن می کنند.یکی از روش های مهم برای جبران کمبود پتاسیم هستند معمولا از شادابی کمتری برخوردارند و در اثر کمبود های شدید برگ ها از نوک و حاشیه شروع به خشک شدن می کنند.
کمبود پتاسیم در خاک های شور، استفاده از کودهای شیمیایی پتاسیم دار است مهمترین آنها عبارتند از:
- سولفات پتاسیم، که علاوه بر تامین بخشی از پتاسیم مورد گیاه، منبع مناسبی برای تأمین بخشی از گوگرد خاک و گیاه بوده و همچنین به طور موضعی PHخاک را کاهش می دهد.
- نیترات پتاسیم، در شرایطی که یون کلر در خاک به در جه، سمیت رسیده باشد. بهتر است پتاسیم به فرم سولفات و نیترات استفاده شود تا از میزان جذب کلر به میزان زیادی کم نماید. (ملکوتی و همکاران، 1384). با افزایش ماده آلی (کود گاوی) در اراضی شور، درصد پتاسیم ریشه افزایش نشان داد (رضوی نسب، 1390).
کلسیم (Ca)
یکی از اجزاء اصلی خاکهای شور – قلیا، ترکیبات حاوی کلسیم است؛ که مهمترین آنها عبارت از کربنات کلسیم (آهک) و سولفات کلسیم (گچ) می باشد.
کمبود این عنصر معمولا در خاک های خیلی اسیدی و خیلی قلیایی مشاهده میشود. کمبود بر و زیادی مصرف پتاسیم نیز موجب بروز کمبود غیر مستقیم کلسیم میشوند (سالاردینی، 1371).
در خاک های مناطق خشک و شور، علائم و نشانه های کمبود کلسیم کمتر گزارش شده است. بر طبق بررسی های انجام شده مقدار جذب کلسیم از ریشه رابطه مستقیمی با میزان تبخیر تعرق از اندام های برگ دارد و این بیشتر مربوط به اوایل فصل که هوا سرد است مربوط میشود.
اخیرا در برخی ارقام پسته، درصدی از میوه ها در ابتدای فصل رشد ریزش می کند. یکی از فرضیات قوی به کمبود کلسیم در گیاه بر می گردد. رابطه آنتاگونیسمی شدیدی بین پتاسیم و کلسیم وجود دارد که موجب می شود در غلظتهای مساوی، پتاسیم بیشتر از کلسیم توسط زیشه جذب شود.
افزایش املاح کلسیم به آبهای شور و دارای بار زیاد، موجب تجمع بیشتر بر و علائم مسمومیت بر در برگها میشود. با مصرف کود ازته زیاد، میزان کلسیم برگ در درختان پرتقال کاهش یافت. (معز اردلان، 1376).
اثرات زیادی کلسیم در درختان پسته، کمتر گزارش شده است. به دلیل قلیائیت خاک و نامحلول بودن ترکیبات کلسی، با کمبود کلسیم دیده میشود. چون کلسیم کم تحرک ترین عنصر در گیاه است بنابراین علائم کمبود ابتدا در اندام های جوان مثل میوه های در حال رشد سرشاخه ها مشاهده می شود.
از مهمترین علائم کمبود کلسیم در پسته می توان قاشقی شدن برگهای جوان، پهن شدن نوک برگها، سوختگی و خشک شدن نوک میوه ها اشاره کرد (حکم آبادی، 1390). تغذیه با آمونیوم موجب کاهش غلظت کلسیم در برگها می شود که ممکن است ناشی از کاهش جذب کلسیم به علت اثر آنتاگونیستی با ( NH4) باشد (محمدی، 1392).
روی (Zn)
روی از عناصر کم مصرف و ضروری گیاه بوده که در بسیاری از فرآیندهای سنتز پروتئین، متابولیسم کربوهیدرات ها، ساختمان آنزیم ها و نقش دارد.
جذب روی از خاک به میزان زیادی متأثر از PH خاک است و در محدوده 5 تا 6.5بیشتری جذی صورت می گیرد. در گیاهان تحت تنش شوری، تعداد دستجات آوندی کمتر و قطر کوچکتری دارند. مطالعات نشان داده است که مصرف روی در غلظتهای بالا می تواند ریشه را در شرایط شور بهبود بخشد و تشکیل آوند چوبی را زیاد نماید.
براین اساس اثر متقابل مثبتی بین شوری خاک و مصرف روی در افزایش عملکرد وتحمل به شوری گیاهان وجود دارد. نوع آنیون موجود در محیط شور نیز مهم است. شوری سولفاتی بیش از شوری کلریدی موجب کاهش غلظت روی در گیاه دارد (ملکوتی و همکاران، 1381).
استفاده زیاد از کودهای فسفاته، موجب بروز کمبود تحمیلی روی در گیاه میشود. در داخل گیاه هم غلظتهای بالای فسفر، باعث کاهش حلالیت و انتقال روی به سایر قسمت های گیاه می شود (حسینی فرد، 1382).
آهن با روی رابطه آنتاگونیستی دارد و از جذب آن می کاهد و احتمال دارد که پتاسیم با روی هم اثر آنتاگونیستی داشته باشد (محمدی،1392).
بر (B)
دامنه حد ضرورت و سمیت بر برای گیاهان بسیار محدود است. مقادیر کمتر از یک میلی گرم در کیلوگرم خاک، علایم کمبود بر و در مقادیر بالای یک میلی گرم در کیلوگرم خاک، علایم سمیت بر در گساهان دیده میشود (ملکوتی،1384).
بر محلول در آب به آسانی قابل جذب توسط گیاهان است؛ در حالی که بر جذب سطحی شده منبع نسبتأ دراز مدت بر در خاک است. کربنات کلسیم از طریق افزایش PH، بر جذب سطحی بر تأثیر غیر مستقیم مهمی دارند و همچنین کربنات کلسیم به عنوان یک سطح جذب کننده بر مطرح می باشد (حسنی و همکاران، ۱۳۸۹).
مس (Cu)
مس از جمله عناصر ضروری و کم مصرف برای رشد و توسعه گیاهان بوده و در فرآیندهای ساخت پروتئین ها و کربوهیدرات ها نقش دارد. مقدار مس گیاهان به طور طبیعی به اندام گیاه، مرحله رشد، رقم، غلظت مس در خاک، و شرایط اقلیمی تغییر می کند.
تحقیقات انجام شده تاکنون نشان میدهد که هیچ همبستگی مابین مقدار مس موجود در خاک و کمبود آن در درختان پسته وجود ندارد.
مس به مقدار کمی بوسیله گیاه جذب می شود، به نحوی که سطح بحرانی آن در بخش های سبزینهای ۳۰ تا ۵۰ میلی گرم در کیلوگرم ماده خشک است.اگر مقدار مس در برگ کمتر از 5
ppm باشد، علائم کمبود آن محتمل است (اسکندری، 1391).
منگنز (Mn)
منگنز یکی از عناصر کم مصرف برای گیاهان است که در تمامی مراحل توسعه گیاه ضروری می باشد.
منگنز در فعالیتهای آنزیمی، انتقال الکترون، تشکیل کلروفیل و فتوسنتز شرکت می کند. میزان منگنز قابل دسترس با افزایش شوری و PH کاهش می یابد.
یکی از مشکلات اراضی با آب و خاک شور، پایین بودن حلالیت عناصر کم مصرف و کاهش جذب آنها توسط گیاه است. حدود 25 درصد از خاکهای ایران کمبود منگنز دارند.
افزایش Na موجب کاهش جذب +Mn می شود. با افزایش سطح شوری خاک، مقدار Mn بخش هوایی به طور معنی داری کاهش می یابد (اسداللهی، 1391).
به طور کلی محلول های نمکی غنی از کاتیونهای دو ظرفیتی، غلظت منگنز را در اندام های هوایی گیاه زیاد می کند؛ ولی کاتیونهای تک ظرفیتی موجب کاهش غلظت آن در گیاه می شود (ملکوتی و همکاران، 1381).
آهن (Fe)
همانطور که قبلا اشاره شد، کمبود پتاسیم، آهن، مس، و منگنز، اصلی ترین مشکلات تغذیه ای باغ های پسته ایران می باشند. شواهد نشاو می دهد که افزایش شوری موجب کمبود آهن در گیاه می شود.
یکی از دلایل اصلی کمبود آهن در گیاه و خاک، بی کربنات آب و خاک است که از طریق افزایش PH شیره سلولی، موجب رسوب و غیر فعال شدن برخی از عناصر نظیر فسفر، آهن و روی در گیاه میشود (شهابی، 1381).
بیشتر کلروز آهن نه ناشی از جذب کم آهن توسط درختان است و نه ناشی از کمبود آهن در برگ هاست، بلکه یک اختلال فیزیولوژیکی است که به وسیله افزایش PH در آپوپلاست سلولهای گیاهان ایجاد شده است (محمدی، 1392).
اجرای برنامه علمی و کارآمد تغذیه برای درختان پسته در (اراضی شور)مستلزم اجرای نکات مهم ذیل می باشد که در غیر اینصورت نتیجه قابل قبول دوراز انتظار خواهد بود.
روش های کاهش تنش های تغذیه ای در شرایط شور
گسترش ریشه در محدوده خاصی از خاک
در بسیاری از مناطق کاشت پسته، شوری توام با بالا بودن درجه قلیائیت خاک است که هر دو عامل می تواند موجب فشردگی ساختمان خاک شده را رشد عمقی و سطحی ریشه جلوگیری نماید.
از طرف دیگر حرکت عناصر غذایی در اینگونه خاکها به طبقات پایین، عمدتا به کندی انجام می شود و ریشه ها عملا از دسترسی کافی به عناصر غذایی محروم خواهند شد.
در این گونه خاکها قدم اول فراهم نمودن بستر مناسبی برای رشد و توسعه ریشه است.
یکی از مهمترین اقدامات استفاده از (کانال کود و چال کود) است که به تناوب در اطراف درخت ایجاد و با ترکیبی از مواد آلی و کودی های شیمیایی تکمیل شده تا با نفوذ آب و هوا، به تدریج زمینه نفوذ ریشه و جذب بهتر عناصر تغذیه ای را فراهم نماید.
استفاده از تغذیه برگی چگونه است و در چه زمانی انجام میشود:
در چند مورد استفاده از تغذیه برگی (Foliar Application) یک ضرورت اجتناب ناپذیر است.
- موقعی که در اوایل بهار به دلیل دمای پایین هوا، ریشه ها نتوانند عناصر غذایی را به مقدار لازم جذب نمایند
- زمانی که در یک دوره کوتاه (مانند دوره پر شدن مغز پسته)، مقدار فراوانی فراهم نیست از عناصر غذایی مورد نیاز گیاه است اما، فرصت جذب از طریق ریشه به خوبی فراهم نیست.
- در خاک هایی که PH و شوری آنها بالا باشد و امکان جذب برخی عناصر (بخصوص عناصر کم مصرف)، وجود نداشته باشد.
نظر به اهمیت محلول پاشی برگی عناصر غذایی و استفاده گسترده از این روش در چند سال گذشته و بروز مشکلات خاص، رعایت نکات زیر از اهمیت ویژه ای برخوردار است:
- معمولا هدف اصلی از تغذیه برگی، رفع کمبود عناصر کم مصرف و ریز مغذی ها می باشد و از طرفی میدانیم که حد بحرانی این عناصر بسیار پایین است و بنابراین برنامه محلول پاشی باید با توجه به سابقه باغ، وضعیت خاک، وضعیت باردهی (سال بار یا کم بار)، دوره رشد گیاه و نیاز درخت پسته به عنصر(عناصرخاص) تعریف شود. زیرا در غیر اینصورت استفاده از دوز بالاتر به احتمال زیاد زمینه بروز مسمومیت تغذیه ای و ریزش برگ و میوه را فراهم خواهد ساخت.
- در اکثر مناطق پسته کاری، از آب مورد استفاده در آبیاری باغ، برای محلول پاشی استفاده میشود. در اکثر موارد PH و شوری این آبها بالاتر از حد مجاز برای محلول پاشی می باشد. این مسئله موجب می گردد که ذرات نمک روی برگها پاشیده شود و از طرفی کیفیت محلول پاشی به شدت تنزل یابد. به منظور رفع این مشکل در درجه اول توصیه می شود که به هر شکل ممکن از آبهای با شوری بسیار پایین استفاده شود اما چنانچه این امکان وجود نداشت، توصیه می شود از ترکیبات کاهش دهنده شوری و قلیائیت آب به مقدار لازم استفاده شود، تا میزان تأثیر گذاری محلول پاشی روی برگ بیشتر شود.
- بخش زیادی از ترکیبات غذایی که جهت محلول پاشی در بازار عرضه می شود از خارج و عمدتا از اروپا وارد شده است. نظر به اینکه شرایط اقلیمی، نوع محصول و وضعیت آب و خاک کشورهای تولید کننده با شرایط کشور ما و بخصوص مناطق پسته کاری متفاوت است، لذا باید قبل از توصیه و مصرف در سطح وسیع، لازم است نسبت به بومی سازی آنها با شرایط موجود اقدام شود و بهترین دوز مصرف و زمان استفاده از آنها مشخص گردد.
مواد آلی و تنش شوری
مواد آلی به عنوان یک عامل مناسب برای تولید محصول مناسب در نواحی خشک معرفی شده اند.
زیرا اثرات مطلوبی بر ظرفیت نگهداری آب خاک داشته و نیز به عنوان غذایی در خاک محسوب میشود.
اما افزایش مقدار زیادی (بیش از ۳۰ تن در هکتار) مواد آلی در مدت کوتاهی به خاک، موجب کاهش عملکرد می شود؛ زیرا مصرف بالای کودهای دامی، سرعت پایین تجزیه و آزاد سازی مواد غذایی، افزایش ناگهانی EC و ایجاد شوری را به دنبال خواهد داشت.
اما در مناطق پسته کاری به دلیل عدم وجود ساختمان مناسب خاک، بالا بودن PH بافت نامناسب و دور ابیاری طولانی، استفاده از کودهای حیوانی را اجتناب پذیر ساخته است و نیاز است حداقل هر دو سال یک بار به مقدار کافی از انواع کودهای حیوانی استفاده شود. با افزایش ماده آلی درصد پتاسیم ریشه افزایش یافت (رضوی نسب، 1390)
خشکیدگی حاشیه برگ درختان پسته
یکی از بزرگترین چالش های پیش روی صنعت پسته کاری در بسیاری از مناطق، خشکیدگی حاشیه برگ درختان پسته است. اگر چه این عارضه در مدت زمان کوتاهی موجب خشک شدن درخت نخواهد شد، اما در اثر پیشرفت آن در طول سال، ممکن است برگها به طور کامل ریزش کنند.
تکرار این عارضه در مدت چند سال منجر به ضعف درخت شده و باردهی آن تقریبا به طور کامل قطع شده و در نهایت درخت خشک خواهد شداز اوایل سال 1379 به طور پراکنده نمونه هایی از این عارضه در برخی باغات منطقه فیض آباد مشاهده شد و حتی ازبرخی استانهای پسته خیز نیز گزارش هایی این مورد منتشر گردید.
شاید در سال های اولیه ظهور این عارضه تصور بر این بود که از اهمیت زیادی برخوردار نیست؛ اما با گذشت زمان دامنه گسترش و پراکندگی آن به بخش های وسیع تری از باغات منطقه فیض آباد و استان خراسان سرایت کرد؛ بطوریکه شاید کمتر باغی را بتوان سراغ گرفت که نشانه هایی از این نوع خشکیدگی در آن وجود نداشته باشد.
مطالعات پراکنده ایی تاکنون در بخش های مختلف تحقیقاتی و دانشگاهی در قالب پروژه های تحقیقاتی و پایان نامه های دانشجویی انجام شده است، که هر کدام از زاویه خاصی به موضوع پرداخته اند. اما با توجه به پراکندگی وسیع و گسترده این عارضه که تقریبا در مناطق با اقلیم های مختلف، در شرایط متفاوت آب و خاک و به طور کلی در مدیریت های گوناگون مشاهده شده است، نتیجه گرفته می شود که عامل اصلی بروز این پدیده نمی تواند محدود به یک عامل باشد.
آشنایی با علائم و نشانه ها خشکیدگی حاشیه برگ درختان پسته
درختان مبتلا به این عارضه در ابتدای بهار همانند سایر درختان سبز می شوند و معمولا تا اواخر اردیبهشت – اوایل خرداد هیچ نشانه ای از بروز این نوع خشکیدگی مشاهده نمی شود.
همزمان با شروع فصل گرم سال، به تدریج برگها از حاشیه کم رنگ شده و پس از مدت کوتاهی شروع به خشک شدن می کنند. به طور کلی به دو رنگ مشاهده می شوند:
- در این نوع خشکیدگی ابتدا برگها از حاشیه به رنگ کرمی کم رنگ خشک شده و در ادامه خشکیدگی بیشتر به صورت موجی گسترش می یابد و در حالت شدید کل برگ را در برمی گیرد. این نوع از سوختگی حاشیه برگ، در سطح بسیار وسیع اتفاق می افتد و پیشرفت آن به سمت داخل برگ خیلی سریع بوده و شامل رگبرگ میانی نیز می شود. این نوع برگها در نهایت خشک شده و ریزش می کنند.
- در نوع دیگری از خشکیدگی حاشیه برگ، برگ از حاشیه به رنگ قهوه ای خشک شده و حاشیه برگ پاره می شود. پیشرفت آن به سمت رگبرگ میانی دراکثر موارد بسیار کند بوده و پس از مدتی متوقف می شود. اگر چه ممکن است در مواردی بیش از 50 درصد برگ خشک شود، اما در نهایت برگ به طور کا خشک نشده و ریزش نخواهد کرد.
شرایط اقلیمی و خشکیدگی حاشیه برگ
شدت خشکیدگی حاشیه برگ از سالی به سال دیگر کاملا متغییر است و در سالهایی که تابستان خیلی زود شروع شده و هوا گرم می شود، ظهور این عارضه نیز گسترده تر است.
به عنوان مثال کاهش شدید بارندگی در فصل بهار سال 1392 و افزایش درجه حرارت در یک دوره طولانی، موجب شد که بروز این عارضه بسیار گسترده شده و در بسیاری از باغات، شدت این عارضه به حدی بود که در اواخر مرداد، برگها کاملا خشک شده و ریزش کردند و مجددا درخت فعال گردیده و سبز شد.
بروز این پدیده که منجر به سبز دوباره درخت در اواخر تابستان می شود، بسیار نامطلوب است؛ زیرا فرصت کافی تا انتهای فصل رشد برای خشبی شدن چوب ممکن است فراهم نشود و در نتیجه یخبندان زمستان، زمینه خشک شدن درخت را فراهم می نماید.
بر عکس هر چقدر در فصل بهار مقدار بارندگی بیشتر و درجه حرارت هوا متعادل تر باشد، زمان ظهور این عارضه به تأخیر می افتد. در مناطقی که دارای تابستان های معتدل تر می باشند، علائم سوختگی حاشیه برگ، بسیار کمتر گزارش شده است.
شوری و خشکیدگی حاشیه برگ آیا بین این نوع خشکیدگی و شوری آب و خاک ارتباط معنی داری وجوه دارد؟ به این معنی که هر کجا شوری حاکم باشد، این عارضه ایجاد خواهد شد به عبارت بهتر آیا در اراضی باشوری های ناچیز و پایین، اثری از آن مشاه نمی شود؟
واقعیت این است که در آبهای با شوریهای مختلف و حتی آب هایی که قابل شرب برای انسان می باشند نیز، خشکیدگی حاشیه برگ مشاهده شده است. اما عمومیت آن در باغ هایی که با آب شور آبیاری می شوند بیشتر است.
آنالیز برگهای در حال خشک شدن و سالم و همچنین خاک چندین باغ در استان های سیستان و بلوچستان و خراسان نشان داد که میزان سدیم چندین برابر حد مطلوب می باشد و غلظت بالای سدیم ضمن اینکه ساختمان خاک را از هم می پاشد، مانع جذب عناصر کلسیم، منیزیم و پتاسیم از خاک می شود (شرافتی، 1379).
در مطالعه انجام شده در باغات پسته منطقه فیض آباد روی ارقام بادامی فیض آباد و اوحدی مشخص شد که رابطه مستقیمی بین مقدار عنصر بر و سوختگی حاشیه برگ وجود دارد. رقم اوحدی در غلظتهای پایین تری از بر نسبت به بادامی فیض آباد دچار سوختگی حاشیه برگ میشود (مؤمنی، 1386).
آنالیز برگ های سالم و حاشیه خشک
مطابق جداول بین مقدار عناصر در برگهای سالم و حاشیه خشکی وجود دارد. تفاوت عمده بیشتر مربوط به پایین بودن عناصر پتاسیم، کلسیم، منیزیم و منگنز در برگهای مبتلا به حاشیه خشکی است که تفاوت معنی داری با برگ های سالم وجود دارد.
از طرفی عنصر سدیم در برگهای ناسالم بسیار زیادتر از حد پذیرفته شده است. اما از نظر عناصر نیتروژن، فسفر، آهن، روی و مس بین دو برگ سالم و مبتلا به حاشیه خشکی تفاوت معنی داری وجود ندارد.
آنالیز خاک در باغ های مبتلا به عارضه حاشیه خشکی
جدول زیر که میانگینی از باغهای دچار سوختگی حاشیه برگ است نشان میدهد که بیشتر عناصر غذایی خاک در حد مطلوب و پذیرفتهشده است اما آنچه مهم است وضعیت عنصر سدیم، PH و EC خاک است که مهمترین تا جذب عناصر غذایی دارد. اگرچه عناصر ضروری مانند پتاسیم، کلسیم، منگنز و…..در خاک در حد مطلوب وجود دارند، اما به دلیل بالا بودن PH، توانایی جذب آنها توسط درخت پسته بهشدت کاهش مییابد.
خصوصیات خاک و خشکیدگی حاشیه برگ
مطابق مطالعات انجامشده بهترین نوع خاک برای رشد پسته خاکی است که بافت آن نزدیک به لومی بوده و از زهکش مناسبی برخوردار باشد.
خاکهای سنگین و یا دارای بافت شنی، شرایط بسیار نامساعدی را برای توسعه ریشه فراهم مینمایید.خاک از پیچیدگیهای بیشتری نسبت به آب برخوردار است، زیرا نمیتواند بر، بافت و ساختمان و خصوصیات شیمیایی مشابهی تصور کرد.
ممکن است در یک باغ و در سطح منه باغ و در سطح محدود یک هکتار نیز، چندین نوع خاک را بهخصوص در لایههای پایین(منطقه توسعه ریشه)، مشاهده نمود.
طبق بررسیهای انجامشده، وجود این خشکیدگی محدود و منحصر به بافت و نوع به خصوصی از خاک نیست. درعینحال پراکندگی آن در باغهایی که بافت نامناسب برای پسته دارند، بسیار بیشتر است. در بیشتر خاکهای موردمطالعه PH و در اکثر موارد EC بسیار بیشتر از وضعیت مطلوب است.
نقش بیماریها در بروز حاشیه خشکی برگ
بر طبق مطالعه گستردهای که در منطقه فیضآباد خراسان انجامشده است، در برخی از باغات مبتلابه این عارضه، آلودگی به نماتد مولد غده ریشه نیز یافت شده است.
اینکه تا چه اندازه نماتد میتواند در بروز و توسعه این عارضه نقش داشته باشد، ذکر چند مطلب ضرورت دارد.
همانطور که مشخصشده است نماتد عموماً در خاکهای با بافت سبک و شنی که حاصلخیزی چندانی ندارند، بیشتر فعالیت میکند؛ و همانطور که قبلاً اشاره شد در خاکهای با بافت شنی، زمینه کمبود عناصر غذایی بیشتر فراهم میباشد و بنابراین وجود نماتد در این خاکها،مزید بر علت خواهد شد و عارضه حاشیه خشکی در سطح گستردهتری توسعه پیدا خواهد کرد.
بنابراین اگرچه نمیتوان عامل اصلی حاشیه خشکی را نماتد مولد غده ریشه دانست، اما در تشدید اثرات شوری بر این عارضه مؤثر خواهد بود.
رابطه بین ارقام پسته و حاشیه خشکی برگ
بر اساس مطالعه گستردهای که بیش از یک دهه در ارتباط با خصوصیات ارقام پسته و ارتباط آنها با حاشیه خشکی طول کشید، مشخص شد که ارتباط بسیار معنیداری بین این عارضه و ارقام پسته وجود دارد.
برخی ارقام تاکنون به این عارضه مبتلا نشدند؛ مانند ارقام برگ سیاه، عباسعلی، بادامی زرند و خنجری برخی ارقام مانند پسته گرمه، شاهپسند واکبری کمترین درصد ابتلا به حاشیه خشکی را نشان دادند. ارقامی که تقریباً در سطح استان، همهساله و در شرایط برگ سیاه، عباسعلی، بادامی زرند و خنجری برخی ارقام مانند پسته گرمه,شاهپسند واکبری کمترین حد درصد ابتلا به حاشیه خشکی را نشان دادند.
ارقامی که تقریباً در سطح استان,همهساله و در شرایط متفاوت به این عارضه دچار شدند عبارتاند از فندقی، اوحدی و کله قوچی، در سه رقم بادامی (ردیف سمت راست) و فندقی و کله قوچی (سمت چپ) بافاصله ردیف 6 متر باهمدیگر مقایسه شدند و در شرایطی که مدیریت کاملاً یکسان و یکنواختی به لحاظ تغذیه، آبیاری اعمالشده است، اما در ردیف سمت راست که رقم آن بادامی است، تقریباً هیچ نشانهای از حاشیه خشکی مشاهده نمیشود، ولی در ردیف سمت چپ این عارضه روی هر دو رقم کاملاً مشهود است.
رابطه رقم با این عارضه واضحتر نشان دادهشده است. درختانی که علائم خشکیدگی را نشان میدهند، فندقی بوده و درختان سبز بادامی سفید فیضآباد میباشند.
رابطه بین پایههای پسته و شوری
پسته ازجمله گیاهانی است که به دلیل گردهافشانی آزاد و بالا بودن درجه هتروزیگوتی در بذور آن، بهمنظور تولید محصول مناسب و باکیفیت، پس از کاشت بذر، باید ارقام مناسب روی آن پیوند شود.
در ایران عمدتاً از ارقام متعلق به گونه : P . vera بهعنوان پایه استفاده میشود. پس از رسیدن به مرحله پیوند، رقم سازگار به منطقه، روی آن پیوند میشود.
همانطور که اشاره شد یکی از دلایل اصلی بروز عارضه خشکیدگی حاشیه برگ درخت پسته، افزایش شوری آبوخاک است.
برای کاهش اثرات شوری و درنتیجه تقلیل شدت عارضه سوختگی حاشیه برگ، میتوان از پایههای مقاوم به شوری استفاده کرد؛ زیرا این کار نسبت به سایر اصول احداث باغ پسته، کمهزینهتر و کاربردیتر است.
بنابراین انتخاب پایه مقاوم به شوری، باید در اولویت مدیریت احداث باغ پسته قرار گیرد. در بررسیهای انجامشده در ارتباط با شوری مشخص شد که در پارهای موارد، نتایج فعالیتهای انجامشده حتی در ارتباط با یک رقم خاص، متفاوت و متناقض است که برای آن دو دلیل عمده میتوان تصور کرد:
اول اینکه برخی از پژوهشهای انجامشده در شرایط گلخانه و کنترلشده است و درنتیجه ممکن است نتایج آن با فعالیت انجامشده در شرایط مزرعه کاملاً متفاوت باشد و نکته دوم اینکه چون درجه تفرق صفات در بذور پسته بالا است، بنابراین ممکن است بذور تهیهشده از یک رقم (که پایه گرده دهنده آنها یکسان نیست)، عکسالعمل متفاوتی به شوری داشته و این کاملاً طبیعی است.
آنچه مهم است اینکه برخی ارقام، چه بهعنوان پایه و چه بهعنوان پیوندک، در شرایط مزرعه مقاومت بالایی به شوری دارند. بهعنوانمثال، بر طبق پژوهشهای صورت گرفته مشخصشده است که رقم بادامی نسبت به رقم فندقی در هر دو حالت پایه و پیوندک، به شوری مقاومتر است.
در هر منطقهای از کشور، یک رقم خاص بیشتر بهعنوان پایه موردتوجه قرارگرفته و استفاده میشود. شاید یکی از ناشناختهترین برنامههای مدیریتی جهت احداث باغ در بین باغداران، انتخاب پایه مناسب باشد.
عموم تولیدکنندگان شناخت درستی از پایه ندارند و بیشتر از ارقام بومی بهعنوان پایه استفاده میشود.بر اساس مطالعات انجامشده تفاوت زیادی ازنظر مقاومت به شوری در بین ارقامی که بهعنوان پایه مورداستفاده قرار میگیرند، وجود دارد.
در شرایط کمآبی و پرآبی، پایه قزوینی نسبت به شوری حساس بوده و مقاومترین پایه در برابر شوری در شرایط پرآبی، رقم سرخسی است. درصورتیکه مشکل کمآبیاری نیز وجود داشته باشد، از پایه بادامی زرند و سرخسی میتوان استفاده نمود( محمدآبادی، 1377)، غلظتهای مختلف شوری (کلرور سدیم) روی نهالهای دو رقم بادامی و فندقی نشان داد که رشد قسمت هوایی در رقم فندقی، در شوری480 میکرو موس در سانتیمتر و در رقم بادامی در شوری 1920 میکرو موس در سانتیمتر متوقف میگردد. بنابراین رقم بادامی بسیار مقاومتر ازرقم فندقی است.
بهطورکلی در رقم بادامی میزان تبخیر و تعرق کمتر از رقم فندقی است و این نشاندهنده توانایی بیشتر رقم بادامی در استفاده از رطوبت موجود در خاک دارد.( ابطحی، 1975 ، 1380 ,Parsa). در یک مطالعه دیگر مشخص شد که در بین سه رقم قزوینی، سرخسی و بادامی زرند در شرایط شوری سدیم کلراید، در برگهای رقم قزوینی، پرولین بیشتری انباشت میشود.و این به معنی مقاومت بیشتر رقم قزوینی در برابر شوری است (حکمآبادی، 1381).
در بین چهار رقم بادامی، اکبری، فندقی و ممتاز که در معرض شوریهای Cacl2، Nacl2 و Mgcl قرار گرفتند، دو رقم بادامی و فندقی، مقاومت بیشتری در برابر شوری نسبت به ارقام اکبری و ممتاز داشتند و رقم اکبری حساسترین رقم به شوری Nacl بود( معین راد، 1379).
در یک مطالعه مزرعهای و به مدت چهار سال در ایستگاه تحقیقات پسته فیضآباد در شرایط شور (EC آب برابر 8500 میکرو موس) از شش رقم پسته بادامی فیضآباد، سرخسی، برگ سیاه، دانشمندی، کله قوچی واکبری بهعنوان پایه و دو رقم اکبری و برگ سیاه بهعنوان پیوندک استفاده گردید.
رقم اکبری پیوند شده روی پایه بادامی فیضآباد نسبت به سایر پایهها دارای بالاترین مقدار پتاسیم ( 1.56 درصد) بود. پایه کله قوچی با 198.7 پی پیام و پایه دانشمندی با 159.3پی پی ام به ترتیب دارای بیشترین و کمترین تأثیر در مقدار آهن برگ بودند.
مقادیر عناصر مس، کلسیم و منگنز برگ در سطح 5 درصد بین پایهها اختلاف معنیداری وجود داشت.
رقم اکبری در هر دو مورد پایه و پیوندک دارای بیشترین مقدار کلسیم بود. درمجموع ارقام اکبری، برگ سیاه و بادامی فیضآباد بهعنوان بهترین پایهها در جذب عناصر غذایی معرفی شدند (شرافتی، 1390).
نظر به اینکه شوری عامل اصلی خشکی حاشیه برگ در درختان پسته است،ارقامی که مقاومت بیشتری به شوری دارند، بهطورقطع در کاهش عارضه خشکی حاشیه برگ نقش مهمتری دارند.
رابطه بین پایههای پسته و مقامت به خشکی
تنش خشکی کلیه فرآیندهای فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی گیاهان را تو تأثیر قرار میدهد و موجب کاهش رشد، عملکرد و کیفیت محصول و در صورت تداوم تنش، موجب مرگ گیاه میشود.
اگرچه مکانیسم تأثیر خشکی و شوری بر گیاه متفاوت است، اما اگر یکی از اثرات شوری کاهش پتانسیل آب و درنتیجه کاهش جذب آب توسط گیاه باشد، میتوان گفت اثرات تنش خشکی و شوری تا حدود زیادی مشابه میباشند.
زیرا یکی از اثرات تنش خشکی، بالا رفتن درصد املاح خاک میباشد که مشابه اثرات تنش شوری روی گیاه است. با توجه به اینکه در اکثر مناطق پسته خیز کشور، تنش خشکی حاکم است، لذا استفاده از پایههای مقاوم به خشکی یکی از راههای عملی مقابله با این تنش است.
تأثیر سه دور آبیاری (1، 3 و 7 روز) و 5 سطح شوری آب آبیاری (0.5، 1.5، 2.5، 3.5و 4.5 دسی زیمنس بر متر) در شرایط گلخانه بر رشد و نیازهای آبی ارقام پسته فندقی و بادامی موردمطالعه قرار گرفت.
نتایج نشان داد که میزان و شدت تعرق در واحد سطح برگ بادامی و فندقی در دور آبیاری 7 روز کاهش یافت و میزان تبخیر و تعرق واریته بادامی کمتر از فندقی بود(سپاس خواه، 1981:به نقل از سرچشمه پور، 1392).
در یک مطالعه انجامشده بر روی دو رقم پسته قزوینی و بادامی ریز با چهار سطح خشکی (100، 75، 50 و 25 درصد ظرفیت مزرعه) مشخص گردید که رقم بادامی ریز نسبت به رقم قزوینی از رشد بهتری در شرایط تنش خشکی برخوردار است و ماده خشک بالاتری تولید نموده است.
با توجه به تولید ماده خشک بیشتر، حفظ کلروفیل،سرعت فتوسنتز بیشتر و محتوی نسبی آب برگ بالاتر نسبت به رقم قزوینی در شرایط تنش خشکی مقاومتر است (باقری، 2009 : به نقل از مالکی و همکاران،1393).
در یک پژوهش انجامشده از بین سهپایه قزوینی، بادامی ریز زرند و هیبرید بین دو گونه ورا و آتلانتیکا، مشخص شد که بیشترین میزان سطح برگ، هیبرید بین تعداد برگ، ارتفاع ساقه، وزنتر و خشک اندام هوایی و کار آیی مصرف آب در پایه هیبرید بیشتر بود. درمجموع پایه هیبرید نسبت به پایه قزوینی به تنش خشکی مقاومت بیشتری دارد (مالکی، 1392).
ارائه راهکارهای مناسب در جهت کاهش این عارضه
همانطور که قبلاً اشاره شد بهطورکلی دو نوع حاشیه خشکی وجود دارد که دریکی حاشیه برگها از حاشیه به رنگ قهوهای کمرنگ خشک میشود و در سطح بسیار محدود گزارششده است.
دلیل اصلی بروز این نوع، کمبود شدید پتاسیم است؛ که حتی بخش زیادی از میوهها نیز پوک میشوند. در نوع دیگر برگها از حاشیه و به رنگ سفید متمایل به کرمی و به شکل موجدار خشک میشود که بیشتر ناشی از مسمومیت نمک (بور، کلر و سدیم) است.
با بهکارگیری مجموعهای از روشها، میتوان در سطح زیادی این عارضه را کنترل نمود:
۱- کاهش PH خاک
کاربردیترین ترکیبی که میتواند ضمن کاهش PH خاک در کاهش این عارضه مفید واقع شود، گچخاک یا گچ آبدار قبل از ورود به کوره است.
خوشبختانه معادن این گچ در بسیاری از نقاط استان پراکندهاند و استفاده از آنها مجاز است. دو نکته مهم در استفاده از گچ، مقدار در هکتار و زمان استفاده است.
استفاده از مواد آلی فرآوری شده و اسیدسولفوریک نیز از روشهای مهم کاهش PH میباشند که قبلاً توضیح دادهشدهاند.
٢- اصلاح خاک
اگرچه اصلاح خاک در سطح زیاد و بهطور کامل میسر نیست، اما بهکارگیری روشهای مثل چاله کود و کانال کود میتواند بهتدریج ریشهدار محیطی مناسب برای رشد و جذب عناصر غذایی نماید. بهاینترتیب ضمن کاهش PHخاک، سمیت برخی عناصر مانند سدیم کاهشیافته و کمبود عناصر مهمی مانند کلسیم و پتاسیم برطرف خواهد شد. دراینارتباط باید گفت که استفاده از گچ نقش مهمی در کاهش این عارضه دارد.
٣- محلولپاشی عناصر غذایی
نظر به اینکه مهمترین مشکل خاکهای با PH بالا، کاهش جذب عناصر مهمی نظیر پتاسیم، فسفر، کلسیم و روی است، میتوان با استفاده از ترکیبات غذایی مناسب و از طریق تغذیه برگی بهمنظور جبران بخشی از نیازهای غذایی پسته اقدام نمود.
بر اساس تجربیات بهدستآمده توسط نگارنده، از اولین روزهای پس از پایان گردهافشانی و شروع تشکیل میوه، میتوان برنامه محلولپاشی را آغاز نمود. اردیبهشتماه برای بسیاری از مناطق پستهکاری فصل مناسب محلولپاشی است.
۴- استفاده از ترکیبات هیومیکی
نظر به اینکه درصد مواد آلی خاک در تمام باغات پسته بسیار کمتر از مطلوب میباشد و به دلیل بالا بودن ظرفیت تبادل کاتیونی مواد آلى استفاده، همزمان از کودهای شیمیایی و مواد آلی فرآوری شده مانند ترکیبات هیومیک همراه با آبیاری، زمینه کار آیی بیشتر عناصر غذایی را فراهم مینماید و در عارضه حاشیه خشکی بسیار مؤثر است.
5- اصلاح ارقام حساس به عارضه حاشیه خشکی
بخش زیادی از سطح زیر کشت باغات پسته خراسان متعلق به ارقام فندقی، کله قوچی و اوحدی است و همانطور که قبلاً توضیح داده شد، این سه رقم حساسترین به عارضه حاشیه خشکی میباشند. اکثر این باغات بیش از 15 سال سن دارند و جایگزینی رقم مناسب بهجای آنها برای باغداران کار مشکلی بهحساب میآید.
بر اساس اقدامات انجامشده و نتایجی که از آنها در جهت اصلاح ارقام گرفتهشده است میتوان گفت که اگرچه پس از اصلاح و جایگزینی رقم مناسب، برای 2 تا 3 سال درخت از باردهی خارج میشود؛ اما چنانچه در انتخاب ارقام جایگزین، دقت شود، در مدت کوتاهی خواهد توانست کاهش تولید را جبران نماید.
عارضه خشکیدگی لکهای برگ درختان پسته
این عارضه به دو شکل در برخی ارقام پسته مشاهدهشده است:
- در یک نوع تعداد لکههای خشکشده محدود است اما اندازه آنها بزرگ میباشد. در حالت شدید، ممکن است تمام برگ را فراگرفته و برگ خشک شود. این عارضه بیشتر در برگهای حاصل از رشد تیرماهی و عمدتاً در رقم برگ سیاه مشاهدهشده است. نتایج آنالیز برگ درختان مبتلابه این خشکیدگی نشان داد که مقدار عناصر پتاسیم، کلسیم و منیزیم کمتر از حد مطلوب است و مقدار عنصر کلر بیشتر از قابلقبول برای برگ پسته میباشد.
- در نوع دوم سوختگی بهصورت لکهای، برک از حاشیه خشک میشود و بهتدریج بزرگتر شده و به هم متصل میشوند. این نوع خشکیدگی تاکنون فقط در رقم فندقی مشاهدهشده است نتایج آنالیز برگ مبتلابه این عارضه مطابق جدول ۵ نشان میدهد که مقدار پتاس و روی برگ پایینتر و میزان عنصر منگنز بالاتر از حد مطلوب است؛ ضمن آنکه سدیم به نظرم بخشی از کمبود پتاسیم برگ، توسط عنصر سدیم جایگزین شده است. همانا که برای رفع این عارضه، باید بلافاصله پس از مشاهده این عارضه، با ایجاد طشتک بزرگ در اطراف درخت، حداقل دو بار آبیاری سنگین انجام شود. استفاده از گچخاک به مقدار ۱۰۰ کیلوگرم به همراه ترکیب هیومیک به نسبت دو در هزار برای هر درخت در بهبود این عارضه بسیار مفید خواهد بود.
منبع:کاشت پسته در اراضی شور
مولف:مهندس عبدالحمید شرافتی