
نقش عناصر غذایی درتغذیه باغات پسته
آشنایی با خاکهای مناطق پسته کاری
خاک یکی از مهمترین منابع طبیعی و عوامل تولید است. بسیاری از باغات بر اثر استفاده بی رویه از آب و آبیاری نامناسب و شور، حاصلخیزی خود را از دست دادهاند. لذا برای جلوگیری از تغییرات نامطلوب و تخریب بیشتر خاک راه حل های مناسبی پیدا شده است. ولی قبل از آن بایستی شناختی درست و صحیح از وضعیت بستر رشد درختان (خاک باغ) به دست آورد تا به توان راهکارهای پیشنهادی را به نحو مطلوب اجرا کرد.
خاکهای مناطق نیمه خشک و خشک
با توجه به اینکه اکثریت باغات پسته در مناطق نیمه خشک و خشک احداث شدهاند، نیاز به شناخت بیشتری از خاکهای مناظق نیمه خشک و خشک میباشد. اصولاً به مناطقی نیمه خشک و خشک گفته میشود که تبخیر از سطح خاک به مراتب بیشتر از نزولات آسمانی وارده به خاک باشد. مشکلات حاصلخیزی در اراضی خشک و نیمه خشک را می توان به طور اختصار به شرح زیر بیان نمود:
1- کم آبی که نتیجه آن کم بودن پوشش گیاهی
2- کم بودن عمق خاک (سولوم)
3- کم بودن هوادیدگی و مواد آلی
4- کمبود عناصر ریز مغذی مانند آهن و روی به خاطر تثبیت شدن
5- زیاد بودن عناصر سدیم مانند کلر و بر
6- شوری خاک
7- تثبیت فسفر
8- قلیایی بودن واکنش خاک
در این مناطق اغلب خاکها حاوی مقدار زیادی نمک میباشند. آبیاری این اراضی باعث انتقال نمک به ناحیه رشد ریشه و در نتیجه افزایش فشار اسمزی (رقابت در جذب آب بین خاک و ریشه) و کاهش جذب عناصر غذائی توسط گیاهان، افزایش واکنش خاک (PH) و نهایتاً منجر به کاهش محصول میشود.
با شناخت و دانش کافی درباره نوع بستر رشد درختان و تفکیک آن ها از همدیگر از نظر شوری، قلیائیت، خصوصیات فیزیکی، شیمیایی و بیولوژیکی می توان در راستای حاصلخیزی و بهرهوری بهینه و نهایتاً تولید محصولی با کیفیت و کمیت مطلوب اقدام نمود. بر این اساس میتوان مهمترین محدودیت های خاکهای مناطق نیمه خشک و خشک را به شرح زیرتقسیم بندی نمود:
1- خاکهای شور
2- خاکهای قلیا (سدیمی)
3- خاکهای شور و قلیا (سدیمی)
4- خاکهای گچی
خاکهای شور و عملیات اصلاحی آن ها
خاکهای شور
شور شدن خاکها عمدتاً بیشتر به عوامل خارجی از جمله به کیفیت و کمیت آب آبیاری، استفاده نمودن از کودهای شیمیایی و حیوانی (کود حیوان هایی که از گیاهان نمک دوست تغذیه میکنند) نامناسب و آوردن خاکهای شور (لائی و ماسه بادی) به باغ مربوط میشود. اصولاً نمک به سه شکل در خاک وجود دارد:
1- یون های حل شده در محلول خاک
2- یون های مثبت جذب شده در سطح ذرات خاک و مواد آلی
3- نمک های رسوب شده
خاکهای شور دارای مقادیر متنابهی املاح بوده، بطوریکه درختان نه تنها تحت کمبود آب هستند، بلکه در کمبود عناصر غذائی نیز دچار اختلالاتی میشوند. همچنین شوری زیاد مانع فعالیت موجودات زنده ذره بینی خاک گردیده. در نتیجه به طور غیر مستقیم برای انتقال عناصر و قابلیت استفاده آن ها مانع ایجاد مینمایند.
رقابت در جذب آب بین خاک و ریشه با افزایش مقدار نمک بیشتر میگردد. چنانچه درختان مجبور میشوند برای جذب آب بیشتر مقدار زیادی از املاح موجود در محلول خاک را نیز جذب کنند (به ویژه یون های سدیم، کلر و بر) که منجر به بهم خوردن تعادل عناصر غذائی در سلولها میشود (مسمومیت). خاکهای شور از نظر خواص فیزیکی دارای ساختمان تقریباً پایداری هستند.
نفوذپذیری آب وضعیت تهویه (تبادل هوا و گازها) و سایر خصوصیات فیزیکی دیگر در آن ها همانند خاکهای غیر شور است. از نظر خواص شیمیائی نیز دارای خصوصیاتی نظیر اسیدیته (PH) کمتر از 2/8 است و اگر چه عنصر سدیم یون غالب میباشد ولی محلول خاک حاوی مقدار قابل توجهی از عناصر کلسیم و منیزیم میباشد. لذا ممکن است مقدار زیادی از ترکیبات کلسیم همانند گچ در آن ها وجود داشته باشد.
روش های اصلاح خاکهای شور
اصلاح خاکهای شور در رابطه با خروج املاح اضافی از منطقه توسعه و جذب ریشهها مستلزم:
1- وجود زهکش مناسب به خصوص در خاکهای سنگین
2- شستشوی املاح مضر به وسیله مقدار زیادی آب از ناحیه ریشه درختان
3- دادن کودهای حیوانی (گاوی) به صورت چالکود
4- بیرون بردن پشته و خاک شور از سطح باغ
به خصوص در خاکهای سنگین مانند خاک منطقه دق کبوترخان – رفسنجان که دانههای ریز آن سهم بیشتری در ترکیب بافت دارند. این خاکها دارای قابلیت نگهداری و جذب آب بیشتر و انبار ذخیره مواد غذایی بالائی هستند. با توجه به زمان خواب درختان پسته در اوایل آذر ماه تا اواخر اسفند ماه (بستگی به شرایط اقلیمی، مدیریت تغذیه، بافت خاک و سن درختان دارد)، می توان عملیات اصلاحی خاک را با دو تا سه دور آبیاری سنگین نزدیک به هم شروع نمود تا شوری که در طول مدت زمان رشد درختان در یک سال زراعی در سطح خاک تجمع نموده است،
آب شویی و از دسترس ریشهها خارج گردد. به تجربه بسیار اتفاق افتاده است که در زمستان به علت بارندگی به ویژه بارش برف، درختان پسته در اوایل بهار سال بعد خشک شدهاند. این عمل فقط به دلیل مقدار کم بارش باران و برف و حلالیت بالای املاح و نمکها، آن ها را از سطح خاک و پشتهها شسته و تا محدوده جذب ریشهها پائین برده است. در این خصوص بایستی بلافاصله مبادرت به آبیاری غرقابی سنگین بعد از بارش باران و برف نمود.
به هر حال در صورت بروز خسارت به درختان در اثر شوری می توان خاک دور تنه درختان آسیب دیده را به صورت شتک برداشته، یکی دو بار موضعی و دستی پای آن ها را با آب شیرین غرقاب نموده تا درختان دوباره به وضعیت اولیه خود برگردند. گاهی اوقات املاح به مقدار زیادی در سطح خاک تجمع مییابند، در این صورت بهتر است قبل از آب شویی زمستانه آن ها را از سطح خاک جمعآوری و به خارج از باغات انتقال داد.
خاکهای شور از نظر خواص فیزیکی دارای ساختمانی تقریباً پایدار، نفوذ پذیری آب و وضعیت تهویه (تبادلی هوا وگازها) مناسب و سایر خصوصیات فیزیکی دیگر همانند خاکهای غیر شور و حاصلخیز هستند.از علائم و نشانههای مسمیومیت نمک: شوری، سوختگی، خشک شدن حاشیه برگ ها از نوک و خشک شدن خوشهها میباشد.
در صورت شکستن شاخههای درختان آسیب دیده در اثر شوری ضمن به مشام رسیدن بوی ترشا، در سطح آن ها نیز رنگ آبی- بنفش مشاهده میشود. با توجه به مطالعات انجام شده، درختان پسته میتوانند در شوری آب آبیاری برابر با 8 دسی متر بر متر کاهش محصول نداشته باشند ولی بین شوری های 8 تا 12 دسی متر بر متر آب آبیاری کاهش میزان عملکرد محصول معنی دار میشود.
خاکهای قلیا (سدیمی) و عملیات اصلاحی آن ها
خاکهای قلیا
معمولاً خاکهای قلیا از شسته شدن ناکافی خاکهای شور و قلیائی حاصل میشود. در آن ها از نمک محلول شسته شده و از نیمرخ خاک خارج میگردد، ولی سدیم جذب شده بر روی سطح ذرات ریز خاک باقی میمانند. در اثر جذب یون های سدیم بر سطح ذرات ریز (رس ها)، این ذرات از همدیگر دور میشوند (انتشار و پراکندگی رس ها از همدیگر). که منجر به تخریب ساختمان خاک (گرفتگی خلل و فرج خاک) و ایجاد حالت تودهای میشود.
نفوذ آب به داخل خاک و هدایت خاک آن به شدت کاهش پیدا کرده، تیلر یا هفت بیل کردن خاک به سختی صورت می گیرد. مواد آلی (بقایای گیاهی) این خاکها تحت تأثیر یون سدیم به شدت انتشار پیدا کرده و سطح ذرات رس خاک را میپوشانند، در نتیجه منجر به ایجاد رنگ تیره خاک (چرب شدن خاک) میگردد.
این گونه خاکها غالباً در مساحتهای کوچک و پراکنده به خصوص در محلهایی که آبشویی ندارد، مانند حاشیه کناری جویها، بر روی پشتهها و در سطح خیابانها بین قطعات در باغات دیده میشوند. در خاکهای قلیایی افزیش اسیدیته (PH) باعث کاهش قابلیت جذب بسیاری از عناصر غذائی به خصوص ریز مغذیها (عناصر کم مصرف که بالقوه در خاک وجود دارند) توسط ریشه درختان شده، در نتیجه علائم کمبود در آنها مشاهده میگردد.
به طور مثال در اسیدیته (PH) بالای 5/8، میزان قابلیت استفاده عناصری همچون آهن، روی، منگنز و مس نقصان مییابد. کمبود مواد آلی در این خاکها باعث کاهش ازت میگردد. مشکل خاکهای قلیایی در مقایسه با خاکهای شور، دارا بودن اسیدیته بالا، عدم نفوذ پذیری آب و تهویه مطلوب به لحاظ مسدود شدن خلل و فرج و منافذ در خاک است.
تصعید ازت به شکل آمونیوم در خاکهای قلیایی شدید است، در نتیجه این گروه خاکها در مقایسه با خاکهای غیر قلیائی باعث از دست رفتن آمونیم شده، لذا بهتر است که ازت از منبع سولفات آمونیوم برای رشد درختان و کاهش اسیدیته خاک به صورت موضعی استفاده شود. تحقیقات نشان داده است که در خاکهای قلیایی (سدیمی) اصلاح شده به علت دارا بودن مقادیری زیادی فسفر، احتیاج به کود فسفره کمتری است. افزایش سدیم تبادلی باعث کاهش جذب عنصر کلسیم میگردد. با وجود مقادیر زیاد عناصر ریز مغذی به خصوص آهن، روی در خاک، اسیدیته (PH) بالای خاک میتواند باعث عدم جذب آن ها توسط ریشه شود.
راه های اصلاح خاکهای قلیایی
اصلاح خاکهای قلیا (سدیمی) نیز همانند خاکهای شور علاوه بر نیاز آبشویی (حداقل به همان میزان) و زهکش (بهخصوص در خاکهای رسی) احتیاج به مصرف مواد اصلاح کننده گوناگون نظیر گچ و گوگرد پودری کشاورزی که باعث تسریع در اصلاح آنها میشود، نیز هست. همچنین مصرف کودهای شیمیائی مانند کودهای سوفالته (نظیر سولفات پتاسیم، سولفات آهن، سولفات روی و…) و فسفره (سوپر فسفاتها) و کودهای آلی به ویژه حیوانی (گاوی) در چالکود میتواند در بهبود بستر رشد درختان مثمر ثمر واقع گردد.
مقدار گچ مورد نیاز برای جانشینی یون سدیم تبادلی به «نیاز گچی» معروف است. با اضافه شدن گچ به خاک یون کلسیم به جای یون سدیم بر روی سطح رسهای خاک نشسته، نفوذپذیری آب و تهویه خاک (تبادل گازی)، بهبود مییابد. برآورد نیاز گچی اراضی قلیا بایستی با نظر کارشناسان انجام گیرد.
کلسیم ناشی از انحلال گچ میتواند جذب منیزیم و پتاسیم را کاهش دهد. بنابراین امکان اینکه کمبود یکی از عناصر پتاسیم و منیزیم در درختان ظاهر شود، زیاد است. لذا بایستی حتماً تجزیه برگی (اواخر تیرماه نیمه اول مرداد ماه) صورت گیرد، چرا که در غیر این صورت ممکن است کاربرد نادرست گچ نتیجه دیگری را به ما نشان میدهد. بهترین نوع و نحوه دادن گچ جهت اصلاح اراضی قلیائی به شرح زیر میباشد.
اولین راه مصرف گچ از نوع خرد شده و پودری، بصورت پاشیدن گچ در سطح خاک میباشد، شیوه دوم که مزیت های بیشتری هم دارد، دادن گچ همراه با کودهای حیوانی (مواد آلی مانع از قلیائیت خاک میشوند) به صورت چالکود در شرایط کم آبی است. برای اصلاح خاکهای قلیا در مقایسه با خاکهای شور، بایستی علاوه بر احداث زهکش (به ویژه در خاکهای سنگین) از مواد اصلاح کننده شیمیایی و آلی استفاده کرده، سپس با آبشویی سنگین زمستانه املاح مضره را از منطقه جذب ریشه درختان خارج نمود.
خاکهای شور و قلیا و عملیات اصلاحی آن ها
خاکهای شور و قلیا (سدیمی)
این خاکها بر اثر پدیده توأم شور شدن و قلیایی شدن (سدیمی) خاک به وجود میآید. با توجه به اینکه نوع نمک غالب در آب آبیاری و سفره آب زیرزمینی مناطق پسته کاری اکثراً از نوع کلرور سدیم میباشد، لذا اکثر خاکها از نوع شور و قلیا است. تا زمانیکه شوری این خاکها بالا باشد، درصد سدیم تبادلی بالا، مسئلهای را ایجاد نکرده و اسیدیته خاک هم به ندرت از 5/8 تجاوز میکند. لیکن به محض اینکه املاح محلول (شوری) موقت شسته شوند، اسیدیته خاک به بیش از 5/8 خواهد رسید.
همانند خاکهای قلیائی جذب سدیم تبادلی بر روی رسهای خاک، باعث انتشار و پراکندگی آنها شده در نتیجه ساختمان خاک رو به تخریب میگذارد، به طوریکه نفوذ آب و ریشه به داخل خاک با مشکل مواجه میگردد. با در نظر گرفتن طولانی بودن دور آبیاری در باغات پسته، امکان اینکه املاح (شوری) مجدداً در اثر حرکت رو به بالای آب در خاک، (PH) آن را پائین آورد و با به هم نزدیک شدن و اتصال ذرات رس به همدیگر، باعث تشکیل ساختمان مناسبی گردند، نیز میسر است. خاک شور و قلیا بیشترین سطح خاکهای مبتلا به نمک را تشکیل میدهند.
راه های اصلاح خاکهای شور و قلیایی
در واقع این نمکها (شوری) اثر اصلاح کننده بر روی ساختمان خاک دارند و مانع از عمل انتشار و پراکندن ذرات رس میشوند. این خاکهای شور و قلیا دارای ساختمان نسبتاً خوبی هستند و قابلیت نفوذ آب و تهویه در آن ها زیاد میباشد. چنانچه برای اصلاح خاکهای شور و قلیا از گچ (افزایش املاح کلسیمی) استفاده نشود، خطر تبدیل آن ها به خاکهای قلیا (سدیمی) وجود دارد. همچنین عدم وجود زهکش مناسب (به خصوص در خاکهای سنگین) و شستشوی ناکافی و بیرویه خاکهای شور و قلیا، منجر به تشکیل خاکهای قلیا (سدیمی) میگردد.
خاکهای آهکی و عملیات اصلاحی آن ها
خاکهای آهکی
در مناطق خشک به دلیل عدم وجود رطوبت کافی به مقدار زیادی عنصر کلسیم و کربنات در خاک وجود دارد. در این مناطق در اعماق پائینتر خاک در اثر پدیده کربناته شدن، میزان آهک بیشتر خواهد شد. آهک خاک باعث افزایش (pH) خاک میگردد و بدین ترتیب بر قابلیت استفاده یا حلالیت برخی عناصر تاثیر میگذارد. همچنین بر سخت و سفت شدن زمین نیز اثر دارد. علائم کمبود عناصر پرمصرف و کم مصرف در برگ درختان پسته در خاکهای آهکی به لحاظ افزایش اسیدیته بیشتر مشهود است.
درصد آهک خاک با شاخص کربنات کلسیم سنجیده میشود. چرا که کربنات کلسیم از اجزاء اصلی تشکیل دهنده خاکهای آهکی بوده و مقدار آن به مراتب نسبت به کربنات سدیم و کربنات منیزیم بیشتر است. در صورت وجود آهک بالاتر از 10 درصد، خاک دارای معایبی از جمله افزایش قلیائیت (PH بالا)، رسوب یون های فسفات و رقابت یون کلسیم با عناصری مانند سدیم و منیزیم میگردد.
با توجه به اینکه اغلب خاکهای باغات پسته از نوع آهکی هستند و مشکل عمده آن نیز کاهش جذب عناصر غذائی است، گاهی درختان علائم کمبود بعضی از عناصر پر مصرف (ازت، فسفر و پتاسیم) و کم مصرف را از جمله آهن، روی، منگنز و مس به لحاظ بالا بودن اسیدیته (با توجه به کیفیت آب آبیاری) از خود نشان میدهند.
اصلاح خاکهای آهکی
به دلیل اثرات مخرب آهک زیاد از حد در خاک، در بعضی مواقع بایستی نسبت به خنثی کردن و کاهش اثر آهک در خاک اقدامات اساسی به شرح زیر انجام داد:
1- استفاده از کودهای شیمیائی اسیدی همانند سولفات آمونیم، سولفات پتاسیم، انواع سولفاتهای عناصر ریزمغذی دیگر و گوگرد پودری کشاورزی.
2- بهرهگیری از مواد آلی فراوان مانند کودهای دامی (گاوی) به صورت نوار کود و کودهای سبز.
3- بکارگیری میزان معینی از اسید کلریدریک 10 درصد، میتواند یک معیار نسبتاً مطلوبی برای تخمین مقدار آهک خاک باشد. پس از ریختن اسید مذکور (در آزمایش صحرائی استفاده از آب باطری خودرو) بر روی خاک، در صورت وجود آهک به صورت رگه یا دانههای آهکی سفید رنگ، جوششی در سطح آن ایجاد میگردد، هر چه این جوشش شدیدتر باشد، میزان کربنات کلسیم (آهک) بیشتر خواهد بود.
4- استفاده از کودهای شیمیایی اسیدی همراه با کودهای حیوانی در چالکود بستری مناسب برای رشد بهینه درختان پسته است.
تقسیم بندی زیر تخمین مقدار آهک خاک را با توجه به جوشش آن نشان میدهد:
جوشش | آهک | ماده قابل افزودن | مقدار | |
1. | ندارد | صفر | غیرآهک | کمتر از 5 درصد |
2. | ضعیف | بسیار پائین | کمی آهک | بین 5 تا 15 درصد |
3. | تند | بالا | آهکی | بین 15 تا 50 درصد |
4. | شدید | خیلی بالا | خیلی آهکی | بالاتر از 50 درصد |
برای رسیدن به PH 6/5 در خاکهای آهکی با توجه به رسی یا شنی بودن آن ها، مقدار گوگرد مورد نیاز به شرح زیر تعیین میگردد:
pH کنونی | مقدرا گوگرد مورد نیاز (در هکتار) | |
خاکهای شنی | خاکهای رسی | |
5/7 | 500 کیلوگرم | 900 کیلوگرم |
8 تا 5/8 | 1250 تا 1750 کیلوگرم | 1750 کیلوگرم |
خاکهای گچی و عملیات اصلاح آن ها
خاک های گچی
در خاکهای مناطق خشک اغلب به مقدار زیادی گچ وجود دارد. معمولاً 60 تا 90 درصد ترکیبات آن سولفات کلسیم آبدار تشکیل میدهد. منشأ آن علاوه بر وجود سولفات کلسیم در سنگ مادری، در هنگام شور شدن خاکها سولفات کلسیم نیز به وجود میآید. در بعضی نقاط گچ به صورت پوستههای نازک تر و در مواردی هم به صورت رگههایی دیده میشود.
گچ اگر به مقدار کم در خاک باشد، زیانی به درختان نمیرساند، اما اگر درصد گچ در خاک زیاد شود و یا به صورت یک قشر ضخیم وجود داشته باشد، اراضی مربوطه برای احداث باغ مناسب نیستند. چرا که گچ ضمن خشک و کم آب نگه داشتن زمین، خاک را سخت و محکم میکند، امکان نفوذ ریشه در خاک را دشوار و از انتقال سریع آب و مواد غذایی ممانعت کرده، موجب به هم خوردن تعادل یونی در آن میشود و نهایتاً باعث کاهش محصول میگردد. مقدار رس در زمینهای گچی کم است. با حفر چند چاله(پروفیل) در باغ، ضمن شناخت بیشتراز بستر رشد ریشه درختان، بهتر می توان عوامل مشکل ساز در خاک را بر طرف نمود.
اصلاح خاکهای گچی
با دادن کود گوگرد کشاورزی به همراه کودهای آلی و استفاده از کودهای گوگرد شیمیائی اسیدی در چالکود، می توان به طور موضعی وضعیت مطلوبی را برای رشد بهینه درختان پسته به وجود آورد. همچنین کاشتن گیاه روناس در فواصل بین ردیف ها به عنوان فاکتور اصلاح کننده خاک نیز باعث بهبود وضعیت فیزیکی و شیمیائی آن میگردد. رعایت این روش در بعضی از مناطق پسته کاری شهرستان اردکآنکه دارای خاکهای گچی هستند متداول است.
بنابراین با توجه به مطالب گفته شده، آگاهی و دانش بالا از هر پدیدهای میتواند در راستای استفاده بهینه و مطلوب از این را هموار و مطمئنتر گرداند. لذا با شناخت بیشتر و اصولیتر از انواع خاک در باغات پسته و تفکیک آن ها به درستی، باغداران عزیز بهتر میتوانند نسبت به مرمت و اصلاح آن ها، رفع موانع با اصول صحیح علمی اقدام لازم مبذول نمایند.
آباد کردن زمینهای شور، آسانتر از زمینهای قلیا (سدیمی) است، زیرا املاح در خاکهای شور بیشتر به صورت محلول است که امکان شسته شدن آنها توسط آب آبیاری وجود دارد، در صورتی که برای اصلاح خاکهای (سدیمی) باید اقداماتی در جهت قابل شستشو کردن املاح و همچنین پائین آوردن درجه قلیایی خاک نیز صورت میگیرد.
در خاتمه پیشنهادات به شرح زیر توصیه میگردد:
1- قبل از انجام هر گونه عملیات اصلاحی برای رفع مشکلات خاکی در باغ از کارشناسان متخصص کمک گرفته شود.
2- با نظر کارشناسی نسبت به انجام نمونه برداری از آب، خاک و برگ اقدام نمائید.
3- با توجه به نتایج آزمونهای آب، خاک و برگ در رابطه با کود دهی صحیح با مروجین و کارشناسان مشورت کنید.
4- نهادینههای کشاورزی از قبیل کودها (شیمیائی و حیوانی) و سموم (آفت کشها و قارچ کشها) را قبلاً تهیه نموده، تا در زمان مصرف به مشکلی برخورد ننمائید.
5- حفر چالکود باعث حذف اتلاف انرژی برای توسعه ریشههای اضافی درختان جهت جذب عناصر غذایی و آب از خاک میگردد.
6- با حفر چالکود انرژی تولید شده در درختان به نفع قسمت های هوایی (سرشاخهها، میوه) خواهد بود تا ریشهها.
7- آماده نمودن بستر مناسب برای توسعه و رشد مطلوب درختان از طریق حفر چالکود امکانپذیر است.
آشنایی با عناصر مورد استفاده در تغذیه درختان پسته
16 عنصر شیمیایی برای رشد و نمو هر گیاهی منجمله پسته مورد نیاز هستند.خود این 16 عنصر به دو گروه عناصر ماکرو(macro nutrient)وعناصرمیکرو(micro nutrient)تقسیم بندی میشوند.بنابر تقسیم بندی دیگر این 16 عنصر به دو دسته عناصر معدنی(mineral nutrients)و غیر معدنی(mineral nutrients non) دستهبندی میشوند. عناصر غیرمعدنی شامل کربن(c)، اکسیژن(o) و هیدروژن (H) میشوند.
این عناصر در آب یا هوا وجود دارند.13 عنصر معدنی دیگر شامل نیتروژن(N)، پتاسیم(K)، فسفر((P، کلسیم(ca)، منیزیم(Mg)، گوگرد(s)، بور(B)، مس((CU، آهن(Fe)، کلر(cl)، منگنز(Mn)، مولیبدن((Mb و روی(zn) میباشند. عناصر معدنی یا mineral nutrients در خاک موجود دارند و توسط ریشه های درختان و نباتات قابل جذب هستند.معمولا همه عناصر بصورت کافی در دسترس ریشه ها نیستند و الزاما باید مواد غذایی مورد نیاز درختان از طریق کود دهی در اختیار انها گذاشته شود مخصوصا در مورد درختان پسته کود دهی به منظور تامین نیاز غذایی درختان پسته الزامی است.
عناصرغذایی ماکرو یا macro nutrient مورد نیاز درختان پسته
عناصر ماکرو عناصری هستند که به مقدار زیاد مورد نیاز درختان هستند و سالیانه مقادیر زیادی ازاین عناصر توسط ریشه های درختان پسته از خاک برداشت میشود تا به مصرف برسند.عناصر ماکرو به دو گروه اصلی و فرعی تقسیم بندی میشوند.گروه اصلی عناصر ماکرو شامل 3 عنصر نیتروژن(N)، پتاسیم(K) و فسفر(P) هستند. معمولا بدلیل اینکه میزان جذب این عناصرتوسط ریشه درختان پسته فوقالعاده بالاست هر سال باید کمبود این عناصر را با استفاده از کود دهی جبران کرد.
(در بسیاری از نقاط پسته خیز استان کرمان نیازی به افزودن کودهای فسفره(P) نیست چون خاک این مناطق سرشار از فسفر است و حتی در بسیاری از موارد مسمومیت فسفر(p) مشاهده میشود(البته این امکان وجود دارد که برخی مناطق پسته کاری کمبود فسفر وجود داشته باشد). بنابراین در بسیاری از نواحی نیازی به افزودن کودهای فسفاته از جمله سوپرفسفات تریپل و دی امونیوم فسفات به عنوان کود فسفره نیست.
اما در مورد عناصر نیتروژن(N)وپتاسیم(K) در مناطق پسته خیزبه شدت کمبود وجود دارد و حتما بایدهر ساله کودهای پتاسه و نیتروژن به خاک اضافه شوند.کودهای نیتروژن وپتاسه به فرم سولفات مانند سولفات آمونیوم و سولفات پتاسیم در رفع نیازهای درختان پسته بسیار مفید ارزیابی میشود.دسته دوم عناصر ماکرو شامل کلسیم(Ca)، منیزیم(Mg) وگوگرد(s) هستند.
معمولا نیازی به اضافه کردن کود برای جبران کمبود این دسته از عناصر ماکرو نیست چون به وفور در خاک موجود هستند. البته در نواحی با خاک های اسیدی یا (PH) پایین برای کمبود دو عنصر کلسیم(ca) و منیزیم(Mg) کودهای حاوی این عناصر باید حتما به خاک اضافه شوند اما در شرایط خاکی باغات پسته استان کرمان (قلیایت شدیدخاک و PH بالا)نیازی به افزودن کودهای کلسیمی و منیزیمی نیست چون به حدکافی در خاک وجود دارند.
عناصر میکرو (micro nutrient) مورد نیاز درختان پسته
عناصری هستند که به مقدار بسیار جزیی در مقایسه با عناصر ماکرو مورد نیاز درختان پسته هستند و شامل 7 عنصر میشوند.این عناصر شامل بور(B)، مس(CU)، آهن(fe)، کلر(cl)، منگنز(Mn)، مولیبدن(Mb) و روی (zn) هستند. البته اگر همین مقدار کم هم درخاک موجود نباشد یادر اختیار درختان قرار نگیرد درختان دچار عوارض شدیدی خواهندشد و کمبود عناصر میکرو در درختان پسته خسارتزا است.
در درختان پسته در بسیاری نقاط نیازی به اضافه کردن کودهای حاوی بور(B)و کلر(CL) نیست چون در درختان پسته مسمومیت به این عناصر وجود دارد و نه تنها در خاک بلکه در اب ابیاری هم مقادیر این دو عنصر بسیار بالاست و علایم مسمومیت به این دو عنصر تقریبا در تمامی نواحی پسته خیز مشاهده میشود. کمبود ناشی از مس(CU)، آهن(fe)، روی(Zn) بشدت در تقریبا تمامی نواحی پسته خیز مشاهده میشود و حتما هر ساله باید کودهای حاوی این سه عنصر در اختیار این درختان گذاشته شود ولی بر خلاف عناصر ماکرو که تمام نیاز درختان را نمیتوان از طریق محلول پاشی تامین کردعناصر میکرو را میتوان از طریق محلول پاشی یا برگ پاشی در اختیار درختان پسته گذاشت و کمبودشان را رفع کرد.
مطالعات مشخص کرده که به دلیل زیاد بودن فسفر(p) در خاک مناطق پسته خیز جذب عناصر میکرو مانند مس(cu)، آهن (fe) و روی (zn) با دشواری صورت میگیرد.مواد مختلف غذایی موردنیاز درختان پسته از طریق خاک جذب میشوند.ساختمان وبافت خاک نقش مهمی در جذب مواد غذایی توسط ریشه ها دارد.
خاکهای شنی، رسی و سیلتی هر کدام خواص مخصوص به خود دارند و همچنین مواد الی موجود در خاک هم درحاصلخیزی خاک بسیار ضروری هستند و هرچه بیشتر باشند قدرت جذب عناصر غذایی از خاک توسط ریشه ها بیشتر است.متاسفانه در شرایط نواحی پسته خیزاستان کرمان خاک ها از نظر مواد الی بسیار در مضیقه هستند و درصد مواد الی موجود درخاک این مناطق زیر 1 درصد براورد شده است.
نقش PH خاک در جذب عناصر مورد نیاز پسته
یکی دیگر از فاکتورهای اساسی در جذب مواد غذایی توسط درختان از خاک اسیدیته یا PH خاک است.اسیدیته خاک به صورت مستقیم روی میکرو ارگانیسم های موجود در خاک(life soil) و همچنین جذب مواد غذایی مختلف تاثیر میگذارد. PH خاک مشخص میکند کدام عناصر توسط ریشهها جذب شوند و کدامیک جذب نشوند. در شرایط اسیدیته پایین (PH اسیدی) عناصری مانند روی، منگنز، الومینیم، مس و کبالت بسیار قابل جذب هستند و برعکس در PH بالا نمی توانند توسط گیاهان جذب شوند.
این اتفاقی است که در شرایط خاکی باغات پسته استان کرمان صورت گرفته است وموجب شده که به دلیلPH بالای خاک، کمبود عناصر میکرو تقریبا در تمامی باغات پسته مشاهده شود.خاکهای بشدت قلیایی شده استان کرمان دارای مقادیر متنابهی از یونهای بیکربنات هستند که متاسفانه تاثیر منفی روی رشد و نمو درختان گذاشته اند و همچنین در جذب سایر عناصر مورد نیاز درختان پسته نیز اختلال ایجاد کرده اند.
به طور معمول عناصر ماکرو (macro nutrient) در pH پایین یا شرایط اسیدی کمتر توسط درختان جذب میشوند و برعکس ان عناصر میکرو (micro nutrient) در شرایط PH بالا یا بازی شانس کمتری برای جذب توسط ریشه درختان دارند.شکل شماره 1 میزان تاثیرpH خاک روی جذب عناصر مختلف را نشان می دهد.
اضافه کردن اهک برای بهتر شدن وضعیت خاک در باغات پسته یک اشتباه بزرگ است که متاسفانه برخی کشاورزان بصورت نا اگاهانه اقدام به این کار می کنندچون اهک PH خاک را بشدت بالا می برد و نه تنها بهبودی در شرایط خاک در مناطق پسته خیز بوجود نمی اورد بلکه بشدت قلیایت خاک را افزایش می دهد.بهترین ماده برای اصلاح خاک و کاهش PH خاک در شرایط خاک باغات پسته استان کرمان استفاده از گچ خام است که بسیار مفید است و موجب میشود که PH خاک به سمت اسیدی شدن سوق پیدا کند.
همانطور که قبلا اشاره شد ریشه های درختان پسته عناصر مختلف را به شکل های مختلفی جذب میکنند. بسیاری مواقع عناصر غذایی در دسترس ریشه هاهستنداما ریشه ها قادر به جذب این عناصر نیستند. فاکتورهای متعددی در جذب یک عنصر توسط ریشه ها دخالت می کنند از جمله فرم شیمیایی عنصر PH، خاک،عکس العمل های ذرات(کلوییدها)خاک،فعالیت میکروارگانیسم ها در خاک وشرایط فیزیکی خاک مانند نفوذپیری خاک،درجه حرارت و همچنین رطوبت خاک. اینکه عنصری بتواند بفرم قابل جذب برای ریشه ها در اید بسیار مهم است.
بسیاری عناصر بفرم انیونی(یون با بار منفی) و یا کاتیونی(یون با بار مثبت)توسط درختان جذب می شوند.از جمله عناصری که به شکل کاتیون جذب میشوند اهن(fe) است(فرم قابل جذب اهن توسط گیاه fe2+ و fe3+ است). کلر (cl) عنصری است که بفرم انیونی cl- جذب ریشه های درختان میشود.
فرق فرم کلات یک عنصر با غیرکلات یا آزاد
اگر روی لیبل (lable) یا برچسب برخی کودها دقت کنیم به واژه کلات (chelate) برخورد میکنیم.بسیاری از کشاورزان نمی دانند کلات چیست و فرق کود های کلاته با کود های معمولی در کجاست و کودهای کلاته چه محاسنی دارند؟ کلمه کلات (chalate) از واژه یونانی chele مشتق شده مترادف با واژه claw بمعنای چنگ زدن و نگهداشتن چیزی توسط چنگال است.کلات سازی زمانی صورت میپذیرد که مولکول های بزرگ مخصوص دارای چندین نقطه اتصال(مانند EDTA)با یک micro nutrient باند می شود.
فرم کلات یک عنصر فرمی حفاظت شده است و سایرعناصر نمی توانند مزاحمتی در جذب یک عنصر کلات شده ایجاد کنند.فرم کلات یک عنصر در مقایسه با فرم معمولی ان بسیار راحت تر و سریعتر توسط گیاه جذب می شود.مولکولی که عناصر micro nutrient را کلاته می کند EDTA نام دارد.بسیاری از عناصر micro nutrient زمانی که بفرم کلاته در بیایند بسیار بهتر از فرم معمولی شان در خاک توسط گیاه جذب می شوند.
جذب بسیاری از عناصر توسط ریشه در نتیجه اختلاف بار الکتریکی عنصر با کانالهای جذبی موجود در ریشه صورت می پذیرد. عنصری که بفرم کلاته در امده باشد پتانسیل بار بیشتری ایجاد خواهد کرد و در نتیجه بیشتر و بهتر از کانالهای ریشه عبور میکند. همانطور که قبلا اشاره شد معمولی ترین مولکول برای کلاته سازی عناصر مختلف در کودهای کشاورزی (ethylene-diamine-tetra-acetate EDTA) است.
در برخی از کودهای کشاورزی بسیار با کیفیت کشاورزی ممکن است عوامل کلاته کننده DTPA و EDDH باشند. EDTA معمول ترین عامل کلاته کننده در کودهای مورد استفاده به صورت مصرف در خاک و همچنین به صورت محلول پاشی است. در شرایط خاک و آب باغات پسته استان کرمان (PH بالای خاک و آب) یون های فلزی مانند آهن (Fe) و روی (zn) در بسیاری از موارد غیر قابل جذب هستند برای ریشه ها اما وقتی که فرم کلاته این عناصر بعنوان کود در اختیار درختان قرار گیرد براحتی قابل جذب میشوند. عناصری که بفرم کلات هستند در مقایسه با عناصری که بصورت غیر کلات یا ازاد در خاک وجود دارند ثبات بیشتری دارند و با ابشویی یا leaching کمتر از دسترس ریشه ها خارج خواهند شد.
شرایط تغذیهای درختان پسته
تغذیه صحیح و مناسب به عنوان یک اصل اساسی در بازده اقتصادی درختان پسته محسوب میشود اما بدبختانه این اصل مهم در بسیاری موارد نادیده انگاشته میشود.زردیها، ریزبرگیها و ضعف درختان در اکثر موارد مربوط به مشکلات تغذیه است. عدم توجه به نیاز واقعی خاک و مصرف کودهای شیمیائی و غیر شیمیائی غیر ضرور و نا مناسب موجب بههمخوردن تعادل عناصر غذائی در مناطق پسته کاری شده است.
به عنوان مثال مصرف بیش از حد کودهای فسفاته موجب تثبیت ریز مغذیهایی مانند روی، مس و آهن شده و در نهایت موجبات زردی درختان را فراهم آورده است. محلولپاشی درختان پسته به عنوان یک ضرورت اساسی بهمنظور افزایش محصول محسوب میشود که با عرض تاسف توجه شایانی به آن نشده است.
تغذیه درختان از طریق محلولپاشی موجب جذب کامل و سریع مواد غذایی شده و موجبات تقویت ریشه را فراهم میآورد و تقویت ریشه موجب حرکت ریشهها به سمت مواد غذائی جدید و در نهایت شادابی درختان میشود. در بازار کودهای مایع متنوعی وجود دارد که ساخت کارخانجات داخلی و خارجی هستند اما نکته مهم اثر این کودها روی افزایش عملکرد و رفع مشکلات تغذیهای درختان است.
باید دقت کرد کودی انتخاب شود که جواب مناسب و قاطعی روی محصول ما یعنی پسته داشته باشد در غیر این صورت هزینه کردن و عدم نتیجهگیری عاقلانه به نظر نمیرسد. در پسته کمبود عناصر ماکرو و میکرو به وفور مشاهده میشود. از عناصر ماکرو نیتروژن و پتاسیم و عناصر میکرو آهن، روی، مس و… مورد نیاز حتمی درختان در مناطق پسته کاری هستند.
تغذيه ناقص و نامتعادل از مهمترين عواملي است كه توليد اين محصول را محدود كرده و از طرفي تغذيه مناسب و مصرف بهينه آب و كود تنها راه عملي افزايش توليد اين محصول ميباشد.چرا كه بسياري از عوامل نامساعد محيطي (كم آبي، شوري، گرما و سرماي زياد) را نميتوان بطور مستقيم تغيير داد بلكه بايستي با بهبود شرايط تغذيه گياه، قدرت تحمل و مقاومت آن را در مقابل اين عوامل افزايش داد. از اين رو تغذيه صحيح ومصرف بهينه آب و كود براي گياه پسته از اهميت دو چنداني برخوردار است.
ازت
نقش اصلي ازت در گياه ساخت پروتئينهاي گياهي بوده كه نقشي ساختاري و كليدي ميباشد. رشد و باردهي درختان پسته به ميزان زيادي به ازت بستگي دارد و كمبود آن رشد، باروري و توليد محصول را محدود ميسازد. بطور كلي نياز گياه پسته به ازت، 600 گرم ازت خالص به ازاي هردرخت در سال پرمحصول بوده و براساس درصد ازت كودهاي ازته، ميزان مصرف هريك از كودها قابل محاسبه ميباشد.
كود اوره با داشتن 46 درصد ازت دربين كودهاي ازته معمولي داراي بيشترين درصد ازت ميباشد اما بهعلت تبديل آن به گاز آمونياك و تصاعد آن در صورتيكه كود اوره در سطح خاك داده شود و همچنين تشكيل يون بي كربنات در اثر تجزيه اوره كه در جذب و ايفاي نقش ساير عناصر بويژه عنصر آهن ايجاد مشكل ميكند، كود مناسبي جهت مناطق پسته كاري كه بيكربنات آب آبياري وخاك آنها بالا ميباشد، نيست.
كود نيترات آمونيم حاوي 35 درصد ازت كه هردو شكل آمونيم و نيترات را دارا ميباشد. نيترات حاصل از تجزيه نيترات آمونيم سريعا توسط گياه قابل جذب ميباشد اما در آبياريهاي سنگين بعلت حلاليت بالا و حركت سريع، نيترات در اعماق خاك حركت كرده و از دسترس گياه خارج ميشود در نتيجه در خاكهاي شني و سبك بهدليل شستشوي نيترات و در خاكهاي شور بهدليل ضريب شوري بالاي نيترات آمونيم اين كود توصيه نميشود.
كود سولفات آمونيم حاوي 20 درصد ازت و 24 درصد گوگرد ميباشد. يون آمونيم حاصل از تجزيه سولفات آمونيم، ممكن است مقداري از آن بين لايههاي كانيهاي رسي تثبيت گردد و همچنين بهعلت بار مثبت درگير واكنشهاي تبادلي گردد. يون سولفات مستقيما قابل جذب توسط گياه بوده بهعلاوه موجب كاهش موضعي PH شده و خاصيت اصلاح كنندگي دارد بنابراين كود سولفات آمونيم در خاكهاي سبك و شني بهعلت قابليت شستشوي كم سولفات آمونيم كه جذب ذرات خاك ميگردد و در خاكهاي قليايي با PH بالا بهعلت خاصيت اصلاح كنندگي بنيان سولفات موجود در اين كود توصيه ميگردد.
بهطوركلي اگر كود ازته مصرفي در باغات پسته در 3 نوبت اواخر اسفند يا اوايل فروردين، 10 تير لغايت 31 تير، و اواخر مرداد مصرف شوند، بازدهي بالاتري ميتوانند داشته باشند. در حالت عادي با توجه به نياز 600 گرم ازت خالص به ازاي هر درخت مقدار 300 كيلوگرم در هكتار سولفات آمونيم در اواخر اسفند و 350 كيلوگرم در هكتار نيترات آمونيم در 10 تير لغايت 31 تير (هنگام پرشدن مغز پسته) و 300 كيلوگرم در هكتار سولفات آمونيم در اواخر مرداد ماه ميتواند جهت باغات پسته بارور و براي درختان بزرگتر از 20 سال مصرف شود.
از علائم كمبود ازت میتوان به زردي برگها، كاهش رشد تاج درخت، كوچكي برگها، باريك ماندن شاخههاي تازه رشد كرده و كاهش رشد قطري شاخهها، قرمزشدن پوست درخت و رگبرگها و دمبرگها، ريزش زودتر از معمول برگها در پائيز و كم مغز شدن و سبكي دانهها اشاره کرد. حد بحراني ازت درخاك ppm 1000-2000 و حد بحراني آن در برگ پسته 5/2-2 درصد ماده خشك ميباشد. بايستي توجه نمود هنگامي كه كود ازته جلوي آب و در سطح خاك مصرف شده، ارتفاع آب آبياري بيشتر از 10 سانتيمتر نبوده و از آبياري سنگين اجتناب شود.
فسفر
قابليت دسترسي به فسفر خاك توسط گياه بيش از آنكه به مقدار آن در خاك بستگي داشته باشد به PH و شرايط خاك بستگي دارد pH كمي اسيدي تا خنثي بهترين PH براي قابليت دسترسي به فسفر ميباشد. درخاكهاي قليايي تشكيل فسفاتهاي كلسيم كه حلاليت بسيار كم داشته و تبديل آن ها به فرمهاي محلول نيز كند صورت ميگيرد، موجب كاهش قابليت دسترسي به فسفر توسط گياه ميشود.
فسفر از جمله عناصري است كه در خاك بسيار كند حركت كرده و توسط ذرات خاك تثبيت ميگردد. در نتيجه كودهاي فسفره بايستي در نزديكي ريشه مصرف شده و از مخلوط كردن اين كود با خاك به جهت جلوگيري از تثبيت و غيرفعال شدن آن جلوگيري نمود. حد بحراني فسفر در خاك ppm15 و در برگ پسته 0/14 درصد ماده خشك ميباشد. ازجمله علائم كمبود فسفر، ارغواني شدن برگ سرشاخهها، باريك شدن شاخهها، برهنه شدن درخت، ديرباز شدن جوانهها و تيره شدن رنگ برگهاي پير ميباشد.
پتاسيم
نقش پتاسيم در گياه بيشتر كاتاليزوري بوده و كمبود آن مقاومت گياه را در برابر آفات و بيماريها كاهش ميدهد. پتاسيم موجب تسهيل نفوذ آب در سلولهاي گياهي و سبب كنترل عمل باز و بسته شدن روزنههاي برگ در هنگام تبخير و تعرق ميشود. جذب پتاسيم در سال پرمحصول (ON)حدود 6 برابر سال كم محصول (Off) بوده و بيش از 90 درصد كل جذب ساليانه پتاسيم در طي دوره پر شدن مغز اتفاق ميافتد.
درختان پسته پتاسيم زيادي جذب مينمايند بهطوريكه جذب ساليانه پتاسيم توسط درخت پسته به جذب ازت و نيتروژن كه پرمصرفترين عنصر غذايي است نزديك ميباشد. حد بحراني پتاسيم قابل جذب درخاك ppm 300و دربرگ 2-5/1 درصد ماده خشك ميباشد. مصرف پتاسيم موجب افزايش درصد خنداني و كاهش پوكي دانههاي پسته نيز ميگردد.
در صورت كمبود اين عنصر در گياه پسته حاشيه برگها به سمت بالا پيچيده همچنين برگهايي كه كمبود پتاسيم دارند، حاشيه سوختگي قهوهاي را نشان ميدهند. براي كوددهي به باغات فاقد پتاسيم درخاكهاي با بافت سنگين و رسي ميبايستي مقادير زيادي از كودهاي پتاسه درون شيار كودي مصرف شود در غير اينصورت درختان پاسخ مناسبي به دريافت كود نخواهند داد (حداقل 3 كيلوگرم سولفات پتاسيم به ازاي هر درخت بارده و بزرگ) در اراضي سبك و شني مقدار مصرف كودهاي پتاسه ميتواند كمتر در نظرگرفته شود.
از آنجايي كه 90 درصد جذب پتاسيم توسط درخت پسته در طي دوره پرشدن مغز اتفاق ميافتد، محلولپاشي با كودهاي حاوي درصد بالاي پتاسيم و همچنين كاربرد كودهاي پتاسه محلول در آب همراه با آب آبياري، در طي اين دوره زماني به بهبود كيفيت محصول و افزايش عملكرد محصول كمك شايان توجهي مينمايد.
گوگرد
گوگرد بهصورت يون سولفات در محلول خاك وجود داشته و بهعلت داشتن بارمنفي جذب ذرات خاك نميشود، اكسيد و احياء گوگرد درخاك بيولوژيكي بوده و ميكرو ارگانيسمهاي خاك ميتوانند گوگرد را به بون سولفات تبديل و قابل استفاده براي گياه نمايند. اضافه كردن گوگرد به خاك علاوه بر تامين نياز غذايي گياه، از نظر خواص اصلاحي و تاثيري كه روي pH خاك دارد مفيد ميباشد.
براي موثر بودن مصرف گوگرد بايستي شرايط از نظر تهويه رطوبت فراهم باشد تا ميكروارگانيسمهاي خاك بتوانند گوگرد را به سولفات تبديل نمايند و اين امر موجب كاهش موضعي pH گردد. علائم كمبود گوگرد مشابه علائم كمبود ازت بوده و شامل زردي برگهاي جوان، كاهش رشد گياه و نازكي شاخهها ميباشد. حد بحراني گوگرد در خاك ppm 15 و در برگ پسته 3/0 درصد ماده خشك مي باشد. مقدار 5/0-1 تن گوگرد در هر هكتار مخلوط با كود حيواني در چالكودها جهت باغات پسته قابل توصيه ميباشد.
كلسيم
درخاكهاي مناطق خشك و نيمه خشك، كلسيم نسبت به ساير عناصر غذايي به مقدار بيشتري در محلول خاك وجود دارد اما فقط وجود آن در خاك و بافتهاي گياه و برگ، دليل براينكه محدوديتي از نظر آن وجود ندارد نيست و بايد مطمئن شد كه آيا عنصر مذكور در گياه از تحرك مناسبي برخوردار بوده و آيا قادر به انجام وظيفه خود ميباشد يا خير.
بنابراين مشكل اصلي كمبود كلسيم، جذب آن از طريق خاك نبوده بلكه انتقال آن در داخل گياه است كه موجب بروز عوارض ناشي از كمبود كلسيم بهخصوص در ميوهها كه بيشتر از بقيه اندامهاي گياه به كلسيم نياز دارند، ميشود. از جمله عوارض كمبود كلسيم در درختان پسته عارضه لكه پوست استخواني در دانههاي پسته ميباشد كه با 3 نوبت محلولپاشي با كودهاي حاوي كلسيم در اوايل فصل رشد (اواخر فروردين تا اواخر ارديبهشت) با فاصله 15-10 روزه ميتوان از شدت عارضه تا مقدار بسيار زيادي كاست.
حد بحراني كلسيم در برگ پسته حدود 2 درصد ماده خشك گياهي است. در خاك ميزان كلسيم در ارتباط با منيزيم و سديم سنجيده ميشود و نسبت جذب سديم (SAR) كمتر از 15 و نسبت كلسيم به منيزيم بيش از يك در خاك ميتواند نشاندهنده وضعيت نسبتا مناسب كلسيم در خاك باشد.
در درختان پسته مبتلا به كمبود كلسيم، برگهاي جوان و نزديك انتهاي شاخه به شكل چروكيده و كج در آمده و نوك برگها و حاشيه آنها بهطرف بالا و يا پائين لوله ميشود. كمبود كلسيم در درختان پسته بيشتر كيفي بوده و در نتيجه اثرات متقابل با عناصر ديگر يا عدم انتقال مناسب در گياه اتفاق ميافتد درصورت نياز ميتوان از 200-100 تن گچ خام در هكتار جهت اصلاح خاك و رفع نياز گياه به كلسيم استفاده نمود.
منيزيم
منيزيم بصورت يون منيزيم از محلول خاك جذب شده و درخاكهاي مناطق خشك و نيمه خشك به مقدار زيادي بهصورت جذب سطحي ذرات خاك وجود دارد. درنتيجه در اين خاكها بيشتر با مسئله زياد بود و مسموميت اين عنصر روبرو هستيم تا كمبود احتمالي آن نيز بيشتر ممكن است در خاكهاي شني اتفاق بيفتد.
حدبحراني منيزيم در خاك ppm 15 و دربرگ پسته 0/6 درصد ماده خشك گياهي مي باشد. كمبود آن موجب ظهور رنگ زرد و كلروز بين رگبرگي در برگهاي مسن و پير گياه ميشود. درصورت كمبود مصرف 400 كيلوگرم سولفات منيزيم در هكتار در چالكود و در صورت مسموميت مصرف گچ و پتاسيم در مقادير زياد توصيه ميگردد.
آهن
آهن يكي از عناصر ضروري براي رشد تمامي گياهان است. درصورت كمبود آن كلروفيل به مقدار كافي در سلولهاي برگ توليد نميشود. زردي برگ ناشي از آهك، شكل خاصي از كمبود آهن در گياه است كه بخش وسيعي از كشور ما را فراگرفته است. آبياري بيش از حد، مصرف بيرويه و نامتعادل كودهاي شيميايي، كمبود مواد آلي و فشرده شدن خاك و زيادي بيكربنات در محلول خاك از جمله عوامل موثر در كاهش جذب آهن توسط گياه ميباشد.
درصورت كمبود آهن، كلروفيل به مقدار كافي در سلولهاي برگ توليد نشده، ابتدا فاصله بين رگبرگها زرد شده و باشدت يافتن كمبود، تمامي سطح برگ زرد مي شود. بهدليل آنكه آهن در گياه متحرك نمي باشد اين علائم ابتدا در برگهاي جوان و قسمتهاي فوقاني گياه ظاهر شده و با پيشرفت كمبود تمامي گياه را در بر ميگيرد.
حد بحراني آهن در خاكppm 7-10 و در برگ پستهppm 100 ميباشد. جهت مصرف خاكي آهن بايستي حتما از كودهايي با بنيان كلات EDDHA نظير سكوسترين آهن استفاده نمود جهت محلولپاشي از كودهاي آهن با بنيان كلات EDTA نيز ميتوان استفاده نمود.
روي
مقدار روي در محلول خاك بسيار ناچيز بوده و هرچه pH خاك بيشتر شود از مقدار روي قابل جذب گياه كاسته ميشود بنابراين در خاكهاي با pH قليايي كه خاص خاكهاي آهكي است كمبود روي شايع و گسترده ميباشد. استفاده زياد از كودهاي فسفره در خاكهايي كه مقدار روي قابل استفاده كمي دارند، موجب بروز كمبود تحميلي روي در گياه ميشود.
روي در بسياري از سيستمهاي آنزيمي گياه نقش كاتاليزوري فعال كننده و يا ساختماني داشته و در ساخته شدن و تجزيه پروتئينها در گياه نيز دخيل است. يكي از بارزترين نقشهاي روي در ساخت اسيد آمينه تريپتوفان بهعنوان پيش نياز ساخت هورمون اكسين است كه در رشد طولي شاخهها موثر ميباشد.
همچنين روي در مرحله گرده افشاني و جوانه زدن دانههاي گرده نقش اصلي را ايفاء نموده و موجب تسريع در رشد لوله گرده شده و در نتيجه امكان لقاح و تشكيل ميوه را افزايش ميدهد. از جمله علائم كمبود روي، تاخير در باز شدن جوانههاي رويشي و زايشي حتي تا مدت يك ماه، تشكيل دانههاي كوچكتر و قرمزتر از دانههاي سالم، ريزبرگي، كم برگي، كوچك شدن ميان گرههاي سرشاخه و روزت ميباشد.
حد بحراني روي در خاك ppm 2و در برگ پسته ppm 30 ميباشد. مصرف خاكي سولفات روي در چالكود به همراه كود حيواني به ميزان حداقل 250 گرم به ازاي هردرخت در باغات دچار كمبود، همچنين محلولپاشي سولفات روي پس از برداشت و اواخر اسفند هنگام تورم جوانهها و در ارديبهشت ماه در باغات پسته توصيه ميگردد.
منگنز
يون دوظرفيتي منگنز در مجموع محلولترين فرم آن و قابل جذب براي گياه ميباشد. نقش عمده منگنز در گياه مشاركت در سيستمهاي تركيبي است، منگنز در توليد كلروفيل نقش اساسي داشته و متابوليسم ازت و واكنشهاي آبي فتوسنتز نيز از منگنز تاثير ميگيرند. حد بحراني منگنز در خاك ppm 8 و در برگ پستهppm 50 است.
بهعلت تحرك كم منگنز در گياه علائم كمبود نخست در بافتهاي جوان مشاهده ميشوند. علائم كمبود شبيه علائم كمبود آهن بوده با اين تفاوت كه در كمبود منگنز قسمتي از حاشيه برگ سبز باقي ميماند. در کمبود شدید منگنز تخریب ساختمان کلروپلاست صورت میگیرد و غلظت کلروپلاست کاهش مییابد و کلروز بهصورت نقاط پراکنده در برگهای نسبتا مسن دیده میشود.
خالها بعدا نکروزه و در برخی موارد سوراخ میشوند و برگهای جوان به رنگ سبز کم رنگ مشاهده میگردند. در پایان دوره رشد قرمز بودن رگبرگهای اصلی و فرعی در برگهای جوان نیز مشاهده شده که با علایم سایر درختان متفاوت است. این قرمزی در نتیجه توسعه پیگمانهای قرمز و تجمع غلظتهای بالای هیدرات کربن در برگ در ارتباط با گیاهان خوشهای گزارش شده است.
همچنین بر اساس گزارشهای مستند در کمبود منگنز زرد بودن برگها بهدلیل اختلال در متابولیسم کربوهیدراتها است. نكته حائز اهميت و قابل اشاره در ارتباط با نقش عنصر منگنز در گياه پسته، تحقيقي است كه نشان داده مهمترين عنصر غذايي كه در تفاوت بين باغات با عملكرد بالا با باغات با عملكرد پائين ايفاي نقش ميكند، عنصر منگنز ميباشد.
در تفسیر نتایج تجزیه خاک و برگ و تشخیص رفع کمبود احتمالی منگنز علاوه بر حدود بحرانی آن در خاک و برگ باید به pH خاک و اثرات متقابل آن با سایر عناصر غذایی توجه ویژه داشت. بهعنوان مثال منگنز و آهن بر روي يكديگر داراي اثر متقابل ميباشند و مقادیر زیاد منگنز جذب و مصرف آهن گیاه را تحت تاثیر قرار میدهد.
جهت رفع کمبود منگنز در درختان پسته میتوان در مصرف خاکی 50 تا 100 گرم به ازای هر درخت بهصورت چالکود و در عمق تراکم ریشه از سولفات منگنز استفاده کرد و در محلولپاشی غلظت 1 تا 2 در هزار در اردیبهشت ماه و بسته به شدت کمبود 2 یا 3 بار به فاصله 20 تا 30 روز با توجه به دور آبیاری پیشنهاد میشود.
مس
نقش مس در گياه بيشتر در فعاليتهاي آنزيمي گياه خصوصا فعال كردن آنزيمهاي اكسيداز ميباشد. قابليت دسترسي به مس براي گياه نظير اغلب ريزمغذيها به pH خاك بستگي داشته و با افزايش pH از قابليت جذب آن كاسته ميشود همچنين در خاكهاي آلي نيز مس اغلب به فرم كمپلكسهاي آلي بسيار پايدار وجود داشته و با پيوند بسيار سختي بين مولكولهاي آلي جاي ميگيرد در نتيجه قابليت جذب آن براي گياه كم شده و نميتواند بوسيله گياه مورد استفاده قرارگيرد در نتيجه برخلاف تمامي عناصر غذايي ريزمغذي بايستي حتيالمقدور با كودهاي حيواني و دامي مخلوط نگردد.
مس با فسفر و آهن و روي اثر متقابل دارد. حدبحراني مس در خاكppm 1 و در برگ پسته ppm 10 ميباشد علائم كمبود مس در گياه پسته بصورت سوختگي برگهاي نزديك به نوك سرشاخهها، قلبي شكل شدن برگهاي نورس و عصايي شكل شدن شاخههاي بالائي درخت و تابيدن آنها به سمت پائين ميباشد.
بور
يكي از منابع اصلي بر خاك، آب آبياري و بر موجود در آن ميباشد اما لزوما آبهاي شور داراي بر زياد نيستند. بر در فعاليتهاي زايشي، گرده افشاني، تقسيم سلولي بافتهاي مريستمي، ترميم بافتهاي آوندي، متابوليسم كربوهيدراتها و انتقال آنها نقش ايفاء مينمايد. درخاكهاي داراي بافت سبك، بر در اثر بارندگي و يا آبياري شسته شده و از دسترس گياه خارج ميگردد همچنين در pH بالاتر از 8 و درخاكهاي آهكي ميزان جذب بر به ميزان زيادي كاهش مييابد كه اين امر بهعلت واكنش متقابل بين كلسيم و بر ميباشد.
حدبحراني بر در خاك ppm 1 و در برگ پسته ppm 250 ميباشد. از علائم كمبود بر در گياه پسته، پيچيده شدن حاشيه برگها، تغيير شكل برگ بهصورت فنجاني، پوكي محصول و عدم خوشهبندي مناسب را ميتوان نام برد درصورت كمبود محلولپاشي اسيدبوريك در پائيز پس از برداشت و يا اواخر اسفند هنگام تورم جوانهها توصيه ميگردد.
تعيين نياز غذايي گياه پسته
راه هاي مختلفي براي تعيين نياز غذايي گياه وجود دارد كه از مهم ترين آنها ميتوان موارد زير را نام برد:
1- استفاده از علائم ظاهري
2- تجزيه خاك
3- تجزيه گياه
1- استفاده از علائم ظاهري
استفاده از اين روش براي بررسي وضعيت تغذيهاي گياه خصوصاً درختان پسته مناسب نبوده چرا كه وقتي علائم ظاهر ميشوند، كمبود عنصر در گياه پيشرفت كرده و گياه مقداري از محصول خود را از دست داده است.
بطور كلي كمبود يك عنصر در گياه از نظر شدت سه مرحله دارد.
الف- كمبود پنهان:كمبود در گياه آنقدر شدت پيدا نكرده كه بتواند علائم كمبود را در گياه ظاهر كند ولي مشاهده ميشود كه با دادن كود يا تامين عنصر مورد نظر محصول دهي بيشتر ميشود.
ب- كمبود آشكار: كمبود در گياه به حدي رسيده كه باعث بروز علائم ميشود. در اين وضعيت بايستي سريعاً نسبت به رفع كمبود اقدام نمود. كه در اين صورت گياه تا اندازهاي به حالت اوليه برگشته و خسارت چندان زياد نيست.
ج- كمبود بحراني: كمبود آنقدر شدت پيدا كرده كه ديگر حتي با تامين احتياجات گياهي برگشت كامل به حالت عادي براي گياه امكانپذير نيست. لذا بايستي سعي نمود تا حد امكان شدت كمبود به اين حد نرسد.
در واقع در اين روش براي اينكه علائم كمبود ظاهر شده و قابل رؤيت گردند بايستي گياه مرحله كمبود پنهان را پشت سر بگذارد، كه خود مستلزم وارد آمدن خسارت قابل توجه به گياه و كاهش توليد محصول ميباشد.
از ديگر اشكالات استفاده از اين روش ميتوان به موارد زير اشاره كرد:
1- در گياه پسته اين علائم به راحتي قابل رؤيت و مشخص نميباشند چرا كه اين گياه خود را در شرايط نامساعد محيطي با يك رشد و عملكرد كم سازگار ميسازد.
2- بسياري از بيماريها، آفات و عوامل نامساعد محيطي علائمي در گياه پسته شبيه نارسائيهاي تغذيهاي توليد ميكند. مثل: زردي و سوختگي برگ ناشي از بيماري ورتيسيليوم، علائم مشابه به كمبود روي در سرشاخهها ناشي از فعاليت آفت كارمانيا و ريزش و بادزدگي خوشه مشابه علائم كمبود بر در اثر عوامل نامساعد اقليمي .
3- در بعضي از موارد علائم شباهت زيادي به يكديگر داشته و تفكيك آنها نيازمندمهارت زيادي ميباشد.
4- در موارد كمبود كمپلكس (كمبود توام چندين عنصر) علائم مخلوط و پيچيده ميشوند.
2- تجزيه خاك (آزمون خاك)
اين روش يكي از سادهترين و رايجترين روش هاي ارزيابي حاصلخيزي خاك ميباشد كه در كوتاه ترين مدت ميزان عناصر غذايي خاك اندازهگيري ميشوند. اما واقعيت اين است كه مقادير اندازهگيري شده همان مقاديري نيستند كه از نقطه نظر توليد داراي اهميت ميباشند زيرا كه در طول دورة رشد علاوه بر خصوصيات خاك عواملي مانند نوع گياه، توسعه ريشه، شرايط محيطي و مديريت مزرعه در قابليت جذب عناصر مؤثرند.
همچنين ريشه درختان پسته پراكنش عمودي و افقي زيادي داشته لذا استفاده از نتايج تجزيه خاك به تنهايي براي توصيه كودي دقيق نبوده بلكه فقط يك ابزار كمي است. در انجام آزمون خاك در باغات پسته بايستي دقت نمود تا نمونهبرداري، تجزيه و تفسير نتايج بطور صحيح و با دقت كافي انجام شوند.
– نمونهبرداري
نمونه خاك در باغات پسته از اعماق 0-40، 40-80 و 80-120 سانتيمتر از محل سايهانداز درخت و در هر قطعه بصورت مركب تهيه ميشود. انتخاب قطعات از نظر تعداد و سطح بستگي به ميزان تغييرات خاك، سن، نوع و مديريت تغذيهاي درختان دارد و بهتر است كه از 3 و حداكثر 5 هكتار تجاوز نكنند.
– تجزيه نمونهها
در اينجا لازم است هدف از تجزيه نمونه قبلاً مشخص شده و ديگر پارامترهاي مؤثر در آن نيز اندازهگيري شوند بعنوان مثال pH، ميزان آهك و گچ از عواملي هستند كه قابليت جذب بسياري از عناصر را تحت تاثير قرار ميدهند. ديگر اينكه در تجزيه نمونه لازم است استانداردهاي تجزيه هر مورد از نظر نوع روش و مواد مصرفي بخوبي رعايت شود.
– تفسير نتايج
نتايج تجزيه نمونههاي خاك بايستي توسط متخصصين مربوطه تفسير و با توجه به خصوصيات فيزيكوشيميايي خاك توصيه كودي صورت پذيرد. در اين مورد علاوه بر غلظت هر يك از عناصر غذايي، بايستي به پارامترهايي چون pH و بافت، ميزان آهك، گچ، شوري و سديمي بودن خاك نيز توجه نمود. چرا كه تمامي اين پارامترها قابليت جذب عناصر غذايي و راندمان كودها را تحت تاثير قرار ميدهند.درختان پسته در مجموع بيشترين جذب عناصر را در 5/6 pH= داشته و در خاكهاي با ميزان آهك و گچ نه چندان زياد، بافت لوم شني و شوري كم رشد بهتري دارند.
3-تجزیه گیاه
مقدار عناصر غذایی که در اختیار گیاهان قرار میگیرد، بر غلظت آنها در اندام های گیاهی اثر میگذارند، افزون بر آن، چنین تلقی میشود که اگر غلظت از حدی معین پایین تر رود، عملکرد محدود میگردد، این سطح مشخص در عناصر غذایی (حد بحرانی) یا (غلظت بحرانی) نامیده میشود.
روش کاربردی تجزیه گیاه، به منظور توصیه کودی، بستگی به تفسیر صحیح و دقیق آن دارد، در تفسیر داده های حاصل از تجزیه گیاه باید به روابط مقابل و تعاون عناصر غذایی نیز توجه نمود.
روش های عمده برای تفسیر نتایج تجزیه برگی عبارتند از:
روش غلظت عناصر غذایی، روش حد کفایت، روش دریس (روش تلفیقی تشخیص و توصیه کودی) و روش انحراف از درصد بهینه. روش های غلظت بحرانی و حد کفایت برای تفسیر نتایج تجزیه برگی.
غلظت بحرانی محدوده ای از غلظت عناصر غذایی است که در کمتر از آن، عملکرد محصول در مقایسه با گیاهانی که سطح عناصر غذایی بالاتری دارند، شروع به کاهش می نماید. تفسیر نتایج برگی بر این فرض کلی استوار است که اگر غلظت عنصری در بافتهای گیاهی پایین تر از حد بحرانی باشد، جذب آن عنصر از خاک کافی نبوده است.
در روش غلظت بحرانی، زمان و محل نمونه برداری در تفسیر نتایج حاصل از تجزیه گیاه حائز کمال اهمیت میباشد. استفاده از آنالیزهای برگی برای تشخیص کمبودهای غذایی بسیار مفید بوده و بر مبنای آن میتوان از کودهای مختلف استفاده کردو توصیه های کودی مناسب را بکار برد.
مشكلات و ناهنجاري هاي تغذيهاي پسته
در تحقيقات نياز غذايي درختان پسته مشخص شده است، كه براي برداشت يك تن پسته خشك مقدار نيتروژن، فسفر، پتاسيم، كلسيم، گوگرد و منيزيم برداشتي به ترتيب معادل 50، 7، 65، 35، 30 و 15 كيلوگرم و براي عناصر ريزمغذي هر كدام در حدود 200 الي 300 گرم ميباشد. ولي متأسفانه در برنامه مصرف كود پسته كاران كشور به اين امر مهم عموماً توجه نميشود.
در نتيجه سطح وسيعي از باغهاي پسته مبتلا به كمبود روي و پتاسيم ميباشند. در بررسي هاي بعمل آمده در تعدادي از باغ هاي پسته كرمان نشان داده شده كه به دليل اعمال روش ناصحيح آبياري، همبستگي بين خصوصيات حاصلخيزي خاك با عملكرد پسته ضعيف بوده و علت اصلي ضعيف بودن همبستگي به الگوي توسعه ريشه درخاك تحت شرايط متفاوت مديريت آب مربوط ميباشد.
بايد در نظر داشت كه درختان پسته قابليت تطابق زيادي با شرايط محيطي دارند. مشاهدات نشان داده كه تحمل درختان پسته به تنشهاي محيطي از ساير درختان ميوه بيشتر است به طوري كه در خاكهاي كاملا آهكي با ميزان كربنات كلسيم بيش از 60 درصد، خاك هاي گچي با مقدار گچ بيش از 30 درصد و رطوبت نسبي كمتر از ده درصد، اختلاف دماي شب و روز بيش از 20 درجه سانتيگراد، گرماي بيش از 44 درجه سانتيگراد و سرماي زمستانه كمتر از 10 درجه سانيتگراد و آب هاي شور بيش از 15 دسي زيمنس بر متر قادر به ادامه زندگي ميباشند و چنانچه مديريت مصرف كود و آب بهينه گردد توليد بيش از پيش افزايش خواهد يافت.
دو مبنا برای توصیه کودی باغات پسته بارور وجود دارد:
1. توصیه کودی براساس نتایج آزمون خاک و برگ
2. توصیه های عمومی
توصیه عمومی مصرف بهینه کود در صورت نبود امکانات تجزیه خاک و برگ برای باغ های پسته به شرح زیر می باشد:
– محلولپاشی به منظور Fruit Set )5 در هزار اوره، 5 در هزار سولفات روی، 5 در هزار اسیدبوریک) در پاییز بعد از برداشت پسته و یا اوایل بهار و یا هر دو زمان، ضمنا در صورتیکه خاک شور باشد بر از فرمول حذف میشود.
– سولفات پتاسیم 3-1 کیلوگرم برای هر درخت نسبت به مقدار پتاسیم اولیه خاک و سن درخت
– سولفات روی 250 گرم در سال شروع کوددهی و در سالهای بعد 100 گرم به ازای هر درخت پسته کافی خواهد بود.
– مصرف کودهای آلی، کودهای گاوی و گوسفندی تا 100 تن در هکتار و کود مرغی تا 60 تن در هکتار البته حد معمول برای کودهای گاوی و گوسفندی 40 تن و برای کود مرغی 30 تن در هکتار است. معمولا در باغ هایی که نیاز بیشتری به کود فسفره داشته باشند از کودهای مرغی و در باغ هایی که نیاز بیشتری به کود پتاسیمی داشته باشند از کودهای گوسفندی استفاده میکنند.
– برای جلوگیری از تکثیر و اشاعه قارچ های مولد آفلاتوکسین، کودهای دامی و مرغی به صورت چالکود مصرف میشود بهخصوص در مصرف کود مرغی به عنوان منبع تکثیر قارچ ها لازم است کلیه احتیاطات لازم اعم از پخش نکردن در باغ و چال کردن به طور کامل رعایت شود.
– گوگرد کشاورزی 3-1 کیلوگرم به ازای هر درخت
– سولفات مس در صورتیکه غلظت مس در خاک کمتر از یک و در برگ ها کمتر از 12 میلیگرم در کیلوگرم باشد.
راه ها و زمان محلول پاشی درختان پسته
محلول پاشی یا تغذیه برگی عبارتست از پاشش محلول های حاوی مواد غذایی روی برگ های درختان.سابقه محلول پاشی مواد غذایی بر روی درختان به سال 1950 میلادی باز می گردد.در آن سال ثابت شد که پاشش محلول های غذایی روی برگ ها موجب خواهد شد که عناصر معدنی موجود در کود از طریق روزنه ها stomata)) وارد سیستم آوندی گیاهان شود و گیاهان بتوانند از آن عناصر در جهت رشد ونمو خود استفاده کنند.
علاوه بر روزنه هااین امکان وجود دارد که جذب مواد غذایی از طریق کوتیکول (cuticles) برگها هم صورت گیرد.کوتیکول یا بشره بیرونی ترین بخش سلول های گیاهی است و لایه ای موم مانند است که بیشترین نقش حفاظتی در گیاهان دارد.بخوبی به اثبات رسیده که تکرار محلول پاشی مواد غذایی روی برگ ها ممکن است حتی تا 20 برابر مصرف کودها از طریق خاک سودمندتر باشد بشرطی که تکرار شود.
در بسیاری از نوشته ها و مقالات بر این تکیه می شود که چون میزان مصرف یا برداشت عناصر اصلی یا ماکرو(N،P،K) از خاک توسط درختان بالاست بنابراین محلول پاشی عناصر ماکرو نمی تواند کارساز باشد در صورتی که اینطور نیست.مقالات وتحقیقات بسیاری از محققان روی سایر محصولات کشاورزی و درختان نشان داده است که تکرار محلول پاشی بفواصل هر 20 روز می تواند تقریبا تمام نیازهای عناصر در درختان پسته جبران کند و نیازی به استفاده از کودهای ماکرو میکرو نیست.
البته متاسفانه تحقیق 100 درصدی در این زمینه روی پسته وجود ندارد اما بهرروی می توان بصورت تجربی و آزمایشی محلول پاشی را بجای کاربرد عناصر در خاک استفاده کرد ومسلما محلول پاشی اثرات بسیار بهتری خواهد داشت البته باید از طریق علمی هم این مسله روی درختان پسته به اثبات برسد.اینکه چه فرمول ها و کودهایی وبا چه ترکیب و درصدی با هم مخلوط شوند و زمان پاشش هر فرمول کی باشد جزو رموز یا فنون کوزه گری کارشناسان کشاورزی است.
اگر چه بهتر است سموم و کودهای محلول پاشی با هم مخلوط نشوند وپاشش انها جداگانه باشد اما اختلاط بسیاری از سموم با محلول های غذایی وپاشش آنها روی فیلوپلان(محیط اطراف برگ)بسیار کارگشا وبصرفه از نظر اقتصادی خواهد بود تا اینکه بصورت جداگانه بپاشیم.اما بصورت خلاصه مزایای محلول پاشی نسبت به کاربرد کود ها یا عناصر در خاک عبارتست از:
- اثر فوری تر محلول پاشی عناصر نسبت به کاربرد در خاک
- Soil application-شاداب شدن و قوی شدن بخش های هوایی گیاه بویژه برگ ها و شاخه ها و خوشه ها
- افزایش طول عمر برگ ها و افزایش ذخیره برگی در شرایط حساس یا بحرانی بویژه در زمان پر شدن مغز
- رساندن عناصر به خوشه ها و برگ ها بویژه در شرایط خشک باغات پسته(در دوره های طولانی مدت آبیاری باغات پسته که گاها 3 یل 4 ماه هم میرسند اگربهترین کود هم در خاک موجود باشد غیرقابل استفاده و جذب توسط درختان است)
- افزایش مقومت نسبت به افات و بیماری ها(چون محلول پاشی موجب قوی ماندن درختان کاهش خسارت آفات وامراض می شود.البته آفت شیره خشک را باید از این قضیه مستثنی دانست چون هر چه برگها شاداب تر و قوی تر باشند فشار شیره خشک بیشتر می شود)
- افزایش سرعت جریان مواد غذایی در آوندها و گیاه (element circulation).
سوال اساسی در مورد باغات پسته این است که کی باید محلول پاشی کرد؟بهترین زمان برای محلول پاشی کی هست؟
باید زمانی محلول پاشی کنیم که دمای هوا وخاک خیلی بالا یا خیلی پایین نباشد بدلایل مختلف اگر در دماهای بالا و پایین هوا وخاک محلول پاشی روی برگها صورت گیرد عناصر بصورت غیرقابل جذب در خواهند امد و محلول پاشی بی فایده خواهد بود.یکی از بازه های زمانی بسیار مهم برای محلول پاشی در باغات پسته در محدوده زمانی گلدهی(bloom time)است.
بسیاری از کارشناسان نظر به این دارند که در دوره گلدهی نباید محلول پاشید یا سم پاشی کرد در صورتی که در باغات پسته بنظر میرید بحرانی ترین ومناسبترین بازه زمانی مبارزه با آفات بهاره(پروانه چوبخوار و…) و به حرکت انداختن درختان توسط محلول پاشیدر ودوره زمانی گلدهی است.بهر روی در مورد پاشیدن و عدم پاشش در گلدهی اختلاف نظر وجود دارد که از نظر بسیاری از کارشناسان و محققین باید حتما سم پاشی و محلول پاشی را در زمان گلدهی انجام داد و بتعویق انداختن کار باعث ضرر و زیان خواهد شد.
در شرایط استرس باغات پسته (مسمومیت ها،شوری،کم آبی و….)استفاده از کودهای محلول پاشی بویژه کودهای حاوی مواد پروتیینی و ویتامینه و… میتواند کمک زیادی به گذراندن دوره استرس در درختان پسته کند محلول پاشی عناصر مناسب بعد از تشکیل میوه(fruit setting) در پسته بسیار کارساز خواهد بود بویژه در مورد افزایش انس، خندانی و کیفیت میوه ها کاهش پوکی، همانطور که اشاره شد تکرار محلول پاشی هر 2 هفته یا 3 هفته در درختان پسته با محلول های استاندارد و فرمول های ویژه بسیار تاثیر گذار خواهد بود.
در مورد زمان محلول پاشی مطالعات نشان داده است که از نظر میزان جذب در روزنه های برگی و کوتیکول برگ بهترین زمان اوایل صبح است. در اوایل صبح بدلایل مختلف در مقایسه با سایر زمانها بویژه نزدیک به غروب جذب عناصر غذایی از طریق برگ ها بیشتر خواهد بود.و این در حالی است که در مورد سم پاشی بهتر است سم پاشی در عصر وحتی شب صورت گیرد.سوال اساسی بسیاری از کشاورزان بویژه در سالیانی که در بهار بارندگی داریم این است که چه مدت بعد از محلول پاشی یا سم پاشی ها اگر بارندگی اتفق بیفتد محلول پاشی یا سم پاشی موثر خواهد بود.
این بستگی زیادی به نوع سم ونوع محلول مورد استفاده دارد اما در مورد سموم باید خاطر نشان کرد که اثرات بسیاری از سموم بصورت تماسی است و در همان بازه که سم پاشیده می شود سم اثر خود را بر روی آفت خواهد گذاشت ودر مورد سموم تماسی حتی اگر 10 دقیقه بعد از سم پاشی بارندگی حادث شود اتفاقی نخواهد افتاد اما در مورد کودهای مایع یا محلول پاشی ممکن است حداقل 24 ساعت وقت برای جذب عناصر توسط برگ الزامی باشد.
در مورد بسیاری از عناصر بمنظور جذب بهتر از طریق برگ و اثرات بهتر علاوه بر عناصر معدنی اصلی مواد دیگری هم ممکن است در ترکیب یا بصورت mixing با این عناصر روی برگها پاشیده شوند که هم جذب بهتر عناصر را بهبود می دهند و هم خودشان بصورت جداگانه ممکن است اثرات تحریک کنندگی یا تغذیه ای برای یرگ ها داشته باشد موادی انند هورمون ها، ویتامین ها، مواد هیومیکی، عصاره جلبک ها و…
برخلاف بسیاری از کشاورزان پسته کار که فقط افکار آن ها معطوف به تغذیه از طریق ریشه است و کاملا اشتباه فکر میکنند محیط برگ یک محیط فوق العاده جالب و بسیار شگفت انگیز جذبی است.محیط برگ می تواند یک محیط کاملا جذبی عمل کند و عناصر معدنی مختلف را بخوبی جذب نماید.مطالعات مختلف نشان داده که اگرچه مقدار جذب موادغذایی توسط برگ کمتر از ریشه هاست اما از نظر تاثیر همین میزان کم در مقایسه با ریشه ها بسیار موثرتر و سریعتر عمل می کند.
از نظر موثر بودن محلول پاشی در مقایسه با جذب ریشه ای نتایج متفاوت بوده اند.نتایج محلول پاشی را 8-10 و حتی 20 برابر موثرتر از جذب ریشه ای معرفی کرده اند.هنگامی که موادغذایی از طریق برگ در اختیار درختان پسته گذارده شود راندمان جذب بسیار بالاتر جذب ریشه ای خواهد بود چون محدودیت های مختلف از جمله آبشویی عناصر در خاک(leaching) بازدارنده های موجود در محیط خاک، محدودیت اسیدیته و بسیاری از فاکتورهای منفی تاثیرگذار در جذب را نخواهیم داشت.
موادغذایی زمانی که از ریشه جذب شوند یک مسیر طولانی یا circulation را در گیاه پیش رو دارند و یا بد در کل گیاه بچرخند تا به برگ ها و خوشه ها برسند و در نتیجه میزان انرژی زیادی از گیاه را بمصرف می رسانند وبنابراین میزان مصرف ATP در کل گیاه بالا خواهد رفت.از سوی دیگر بسیاری از عناصرغذایی مورد نیاز درختان غیرمتحرک یا immobile هستندوحتی اگر تمام شرایط مساعد باشدجذبشان از خاک و انتقال آن ها به خوشه ها بسیار دشوار خواهد بود و محلول پاشی موجب میشود که این عناصر غیرمتحرک یا immobile به راحتی و بدون زحمت در اختیار درختان قرار گیرند.
محلول پاشی یک راه میانبر و بدون هزینه را در اختیار گیاه یا درختان پسته خواهد گذاشت.زمانی ماکزیمم جذب عناصرغذایی از خاک را خواهیم داشت که رطوبت کافی در خاک موجود باشدودر مورد کوددهی ریشه ای قبل از هر آبیاری کودهای مختلف را به زمین اضافه می کنند و در دمای بالای خاک و هوا میزان رطوبت خاک پس از چند روز بعد از آبیاری بشدت پایین خواهد آمد و بسیاری از عناصر ماکرو و میکرو بدلیل کاهش رطوبت وخشکی خاک در خاک دپو شده و به مصرف درختان نمی رسند اما محلول پاشی این محدودیت(کمبود رطوبت در خاک) را ندارد و در هر برحه زمانی بویژه پس از آبیاری زمین و تازه شدن درختان بسیار موثر خواهد بود.
مطالعات زیادی نشان داده اند که محلول پاشی عناصر از طریق برگ در شرایطی از عوامل محدود کننده و باز دارنده جذب(مثلا اسیدیته یا pH بالای آب و خاک و….)در خاک وجود دارند مناسبترین راه رساندن مواد غذایی به درختان است.تحقیقات مختلف نشان داده است که در شرایط قلیایت شدید خاک و آب(شرایط باغات پسته استان کرمان)جذب بسیاری از عناصر میکرو و یون های فلزی به سختی صورت میگیرد و به همین دلیل کمبود عناصر میکرو بویژه آهن(fe)، روی(zn) و…در تمام پسته کاری های استان کرمان وجود دارد.
کمبود کلسیم در درختان که موجب عوارض مختلف در دانه های پسته شده به این دلیل نیست که کلسیمی در خاک وجود ندارد به این دلیل است که ca غیرقابل جذب توسط درختان است.کمبود ca در خاکهای قلیلیی پدیده ای بسیار نادر است که متاسفانه عوارض مختلفی برای درختان پسته و دانه ها بوجود آورده است.
بدون شک محلول پاشی 2 الی 3 نوبت کودهای میکرو و کودهای کلسیمی در طول فصل رشد و نمو درختان پسته بصورت کامل عوارض ناشی از ایندسته کمبودها در درختان پسته را رفع خواهد کرد.نکته بسیار جالب و شگفت آور در این است که میزان جذب از طریق برگ هیچ محدودیتی را برای جذب از طریق ریشه بوجود نخواهد آورد چون جذب برگی بصورت بسیار سریع و موضعی(Localized absoption) اتفاق خواهد افتاد و اختلالی در جذب سایر عناصر از ارگان های دیگر گیاه(ریشه و…) بوجود نخواهدآورد.البته بسیاری بر این نکته اتفاق نظر دارند که محلول پاشی عناصر ماکرو(P، N، K)که متحرک هستند(Mobile elements)
ممکن است تمام نیاز های درختان به این عناصر را تامین نکند اما بهره روی محلول پاشی عناصر ماکرو هم می تواند بسیار کارساز باشد اما در مقدار استفاده از عناصر ماکرو در محلول پاشی باید دقت کرد که بیش از حد مجاز استفاده نشوند چون موجب گیاه سوزی در درختان خواهد شد.محلول پاشی با غلظت های کم عناصر ماکرو بویژه نیتروژن(N)و پتاسیم(K)در مرحله تشکیل دانه و پر شدن مغز در درختان پسته بسیار موثر عمل خواهد کرد و درصد پوکی را کاهش و درصد خندانی و اونس دانه ها را به صورت شگفت آوری بالا خواهد برد.
مقدار کارآیی محلول پاشی در یک گیاه بستگی به فاکتورهای متعددی دارد ازجمله وسعت برگ ها، تعداد Stomata یا روزنه ها در برگ و همچنین ضخامت و شرایط کوتیکول و متاسفانه تحقیقاتی در زمینه فاکتورهای محدود کننده جذب از طریق برگ(محلول پاشی)در باغات پسته ایران و حتی دنیا وجود ندارد و میتواند چند ده محقق برای چندین سال روی همین موضوع کار کنند و فرمولی متناسب به باغداران ارایه نمایند.نانوتکنولوژی در صنایع تولید کودهای محلول پاشی یکی از روش های بسیار موثر وجدید است که بدبختانه بسیاری از کارشناسان با نانوتکنولوژی و بحث های مربوطه به آن در کشاورزی لنگ می زنند.
البته باید توجه داشت بسیاری از کودهای محلول پاشی که تولیدی بر پایه نانوتکنولوژی و بیوتکنولوژی دارند مختص کارخانجات تولید کودهای کشاورزی در کشورهای پیشرو هستند و این تکنولوژی را در اختیار ما نم گذارند.به همین دلیل است که وقتی کودی در داخل ایران با استفاده از روش مهندسی معکوس تولید می شود کارایی کود مشابه خارجی خود را ندارد هر چند که تمام درصدها و آنالیز هر دو کود با هم مشابه باشند.البته باید قبل از هر گونه کاربرد کود بصورت محلول پاشی و یا کاربرد در خاک از وضعیت خاک و آنالیز برگ اطمینان حاصل کرد وگرنه کاربرد خودسرانه کود بصورت محلول پاشی یا کاربرد در خاک نه تنها کمکی نمی کند بلکه باعث آسیب به درختان و آلودگی زیست محیطی می شود.
انواع کودهای آلی (حیوانی، گیاهی و مخلوط)
مزایای کودهای آلی: این کودها ممکن است بتواند تمامی عناصر ضروری پر مصرف و کم مصرف را برای گیاه تأمین کنند اهمیت دیگر کودهای آلی، بهبود و افزایش نفوذ پذیری خاک نسبت به آب و هوا و در نتیجه نفوذ پذیری ریشه یا گیاه میباشد. بهطور کلی مزیت کودهای آلی به طور عمده ناشی از مقدار ازت آنهاست.
نیتروژن می تواند به شکل آلی در خاک ذخیره شده و پس از معدنی شدن برای گیاه قابل استفاده خواهد شد. گیاهان پوشش دهنده سطح خاک که در پاییز و ابتدای بهار میرویند، ازت معدنی خاک را جذب و به مواد آلی تبدیل مینمایند لذا باعث کاهش آیشویی و ازت زدایی میگردد. شخم زدن و مخلوط نمودن گیاه پوشش دهنده در خلال فصل رشد از راه فرایند معدنی کردن ازت آن را به صورت تدریجی آزاد میسازد.
خاک سطحی مملو از میکروارگانیسمهای زنده و فعال میباشد که برخی از آن ها نقش اساسی در رشد و نمو ریشه و در نتیجه عملکرد بیولوژیک و عملکرد محصول دارند. باکتریها و قارچهای مفید در خاک با ترشح انواع تنظیم کنندههای رشد، علاوه بر جلوگیری از بروز خسارت توسط باکتریها و قارچهای مضر خاک در منطقه ریزوسفر ریشه شرایط را برای جذب عناصر مورد نیاز و تثبیتی در خاک برای گیاه فراهم میآورند، که در این رابطه به تولید انواع تیو باسیلوسهای تجزیه کننده گوگرد، قارچهای میکوریزا و… میتوان اشاره نمود و اخیرا کودهای بیولوژیک استاندارد توسط شرکت فنآوری زیستی طبیعتگرا با برند سحرآمیز به بازار عرضه شده است.
منبع:
راهنمای پرورش و تولید پسته
با نگرش کاربردی
تألیف:
مهندس مسعود موسی نژاد
دکتر هرمزد نقوی
مهندس محمدنوید نقیبی
مشاهده تمامی محصولات فروشگاه