نقش عناصر غذایی درتغذیه باغات پسته

نقش عناصر غذایی درتغذیه باغات پسته

نقش عناصر غذایی درتغذیه باغات پسته

آشنایی با خاک‎های مناطق پسته کاری 

خاک یکی از مهم‌ترین منابع طبیعی و عوامل تولید است. بسیاری از باغات بر اثر استفاده بی رویه از آب و آبیاری نامناسب و شور، حاصلخیزی خود را از دست داده‎اند. لذا برای جلوگیری از تغییرات نامطلوب و تخریب بیشتر خاک راه حل های مناسبی پیدا شده است. ولی قبل از آن بایستی شناختی درست و صحیح از وضعیت بستر رشد درختان (خاک باغ) به دست آورد تا به توان راهکارهای پیشنهادی را به نحو مطلوب اجرا کرد.

 

 

 

خاک‎های مناطق نیمه خشک و خشک

با توجه به این‎که اکثریت باغات پسته در مناطق نیمه خشک و خشک احداث شده‎اند، نیاز به شناخت بیشتری از خاک‎های مناظق نیمه خشک و خشک می‎باشد. اصولاً به مناطقی نیمه خشک و خشک گفته می‎شود که تبخیر از سطح خاک به مراتب بیشتر از نزولات آسمانی وارده به خاک باشد. مشکلات حاصلخیزی در اراضی خشک و نیمه خشک را می توان به طور اختصار به شرح زیر بیان نمود:

1- کم آبی که نتیجه آن کم بودن پوشش گیاهی

2- کم بودن عمق خاک (سولوم)

3- کم بودن هوادیدگی و مواد آلی

4- کمبود عناصر ریز مغذی مانند آهن و روی به خاطر تثبیت شدن

5- زیاد بودن عناصر سدیم مانند کلر و بر

6- شوری خاک

7- تثبیت فسفر

8- قلیایی بودن واکنش خاک

در این مناطق اغلب خاک‎ها حاوی مقدار زیادی نمک می‎باشند. آبیاری این اراضی باعث انتقال نمک به ناحیه رشد ریشه و در نتیجه افزایش فشار اسمزی (رقابت در جذب آب بین خاک و ریشه) و کاهش جذب عناصر غذائی توسط گیاهان، افزایش واکنش خاک (PH) و نهایتاً منجر به کاهش محصول می‎شود.

با شناخت و دانش کافی درباره نوع بستر رشد درختان و تفکیک آن ها از همدیگر از نظر شوری، قلیائیت، خصوصیات فیزیکی، شیمیایی و بیولوژیکی می توان در راستای حاصلخیزی و بهره‎وری بهینه و نهایتاً تولید محصولی با کیفیت و کمیت مطلوب اقدام نمود. بر این اساس می‌توان مهم‌ترین محدودیت‌ های خاک‌های مناطق نیمه خشک و خشک را به شرح زیرتقسیم بندی نمود:

1- خاک‎های شور

2- خاک‎های قلیا (سدیمی)

3- خاک‎های شور و قلیا (سدیمی)

4- خاک‎های گچی

خاک‎های شور و عملیات اصلاحی آن ها

خاک‎های شور
شور شدن خاک‎ها عمدتاً بیشتر به عوامل خارجی از جمله به کیفیت و کمیت آب آبیاری، استفاده نمودن از کودهای شیمیایی و حیوانی (کود حیوان هایی که از گیاهان نمک دوست تغذیه می‎کنند) نامناسب و آوردن خاک‎های شور (لائی و ماسه بادی) به باغ مربوط می‎شود. اصولاً نمک به سه شکل در خاک وجود دارد:

1- یون های حل شده در محلول خاک

2- یون های مثبت جذب شده در سطح ذرات خاک و مواد آلی

3- نمک های رسوب شده

خاک‎های شور دارای مقادیر متنابهی املاح بوده، بطوری‎که درختان نه تنها تحت کمبود آب هستند، بلکه در کمبود عناصر غذائی نیز دچار اختلالاتی می‎شوند. هم‎چنین شوری زیاد مانع فعالیت موجودات زنده ذره بینی خاک گردیده. در نتیجه به طور غیر مستقیم برای انتقال عناصر و قابلیت استفاده آن ها مانع ایجاد می‎نمایند.
رقابت در جذب آب بین خاک و ریشه با افزایش مقدار نمک بیشتر می‎گردد. چنان‎چه درختان مجبور می‎شوند برای جذب آب بیشتر مقدار زیادی از املاح موجود در محلول خاک را نیز جذب کنند (به ویژه یون های سدیم، کلر و بر) که منجر به بهم خوردن تعادل عناصر غذائی در سلول‎ها می‎شود (مسمومیت). خاک‎های شور از نظر خواص فیزیکی دارای ساختمان تقریباً پایداری هستند.

نفوذپذیری آب وضعیت تهویه (تبادل هوا و گازها) و سایر خصوصیات فیزیکی دیگر در آن ها همانند خاک‎های غیر شور است. از نظر خواص شیمیائی نیز دارای خصوصیاتی نظیر اسیدیته (PH) کمتر از 2/8 است و اگر چه عنصر سدیم یون غالب می‎باشد ولی محلول خاک حاوی مقدار قابل توجهی از عناصر کلسیم و منیزیم می‎باشد. لذا ممکن است مقدار زیادی از ترکیبات کلسیم همانند گچ در آن ها وجود داشته باشد.

اصلاح خاک زمین پسته

روش های اصلاح خاک‎های شور

اصلاح خاک‎های شور در رابطه با خروج املاح اضافی از منطقه توسعه و جذب ریشه‌ها مستلزم:

1- وجود زهکش مناسب به خصوص در خاک‎های سنگین

2- شستشوی املاح مضر به وسیله مقدار زیادی آب از ناحیه ریشه درختان

3- دادن کودهای حیوانی (گاوی) به صورت چالکود

4- بیرون بردن پشته و خاک شور از سطح باغ

به خصوص در خاک‎های سنگین مانند خاک منطقه دق کبوترخان – رفسنجان ‎که دانه‎های ریز آن سهم بیشتری در ترکیب بافت دارند. این خاک‎ها دارای قابلیت نگه‎داری و جذب آب بیشتر و انبار ذخیره مواد غذایی بالائی هستند. با توجه به زمان خواب درختان پسته در اوایل آذر ماه تا اواخر اسفند ماه (بستگی به شرایط اقلیمی، مدیریت تغذیه، بافت خاک و سن درختان دارد)، می توان عملیات اصلاحی خاک را با دو تا سه دور آبیاری سنگین نزدیک به هم شروع نمود تا شوری که در طول مدت زمان رشد درختان در یک سال زراعی در سطح خاک تجمع نموده است،

آب شویی و از دسترس ریشه‎ها خارج گردد. به تجربه بسیار اتفاق افتاده است که در زمستان به علت بارندگی به ویژه بارش برف، درختان پسته در اوایل بهار سال بعد خشک شده‎اند. این عمل فقط به دلیل مقدار کم بارش باران و برف و حلالیت بالای املاح و نمک‎ها، آن ها را از سطح خاک و پشته‎ها شسته و تا محدوده جذب ریشه‎ها پائین برده است. در این خصوص بایستی بلافاصله مبادرت به آبیاری غرقابی سنگین بعد از بارش باران و برف نمود.

به هر حال در صورت بروز خسارت به درختان در اثر شوری می توان خاک دور تنه درختان آسیب دیده را به صورت شتک برداشته، یکی دو بار موضعی و دستی پای آن ها را با آب شیرین غرقاب نموده تا درختان دوباره به وضعیت اولیه خود برگردند. گاهی اوقات املاح به مقدار زیادی در سطح خاک تجمع می‎یابند، در این صورت بهتر است قبل از آب شویی زمستانه آن ها را از سطح خاک جمع‎آوری و به خارج از باغات انتقال داد.

خاک‎های شور از نظر خواص فیزیکی دارای ساختمانی تقریباً پایدار، نفوذ پذیری آب و وضعیت تهویه (تبادلی هوا وگازها) مناسب و سایر خصوصیات فیزیکی دیگر همانند خاک‎های غیر شور و حاصلخیز هستند.از علائم و نشانه‎های مسمیومیت نمک: شوری، سوختگی، خشک شدن حاشیه برگ ها از نوک و خشک شدن خوشه‌ها می‎باشد.

در صورت شکستن شاخه‎های درختان آسیب دیده در اثر شوری ضمن به مشام رسیدن بوی ترشا، در سطح آن ها نیز رنگ آبی- بنفش مشاهده می‎شود. با توجه به مطالعات انجام شده، درختان پسته می‎توانند در شوری آب آبیاری برابر با 8 دسی متر بر متر کاهش محصول نداشته باشند ولی بین شوری های 8 تا 12 دسی متر بر متر آب آبیاری کاهش میزان عملکرد محصول معنی دار می‎شود.

 

خاک های قلیایی

خاک‎های قلیا (سدیمی) و عملیات اصلاحی آن ها

خاک‎های قلیا

معمولاً خاک‎های قلیا از شسته شدن ناکافی خاک‎های شور و قلیائی حاصل می‎شود. در آن ها از نمک محلول شسته شده و از نیم‎رخ خاک خارج می‎گردد، ولی سدیم جذب شده بر روی سطح ذرات ریز خاک باقی می‎مانند. در اثر جذب یون های سدیم بر سطح ذرات ریز (رس ها)، این ذرات از همدیگر دور می‎شوند (انتشار و پراکندگی رس ها از همدیگر). که منجر به تخریب ساختمان خاک (گرفتگی خلل و فرج خاک) و ایجاد حالت توده‎ای می‎شود.

نفوذ آب به داخل خاک و هدایت خاک آن به شدت کاهش پیدا کرده، تیلر یا هفت بیل کردن خاک به سختی صورت می گیرد. مواد آلی (بقایای گیاهی) این خاک‎ها تحت تأثیر یون سدیم به شدت انتشار پیدا کرده و سطح ذرات رس خاک را می‎پوشانند، در نتیجه منجر به ایجاد رنگ تیره خاک (چرب شدن خاک) می‎گردد.

این گونه خاک‎ها غالباً در مساحت‌های کوچک و پراکنده به خصوص در محل‌هایی که آبشویی ندارد، مانند حاشیه کناری جوی‌ها، بر روی پشته‌ها و در سطح خیابان‌ها بین قطعات در باغات دیده می‎شوند. در خاک‎های قلیایی افزیش اسیدیته (PH) باعث کاهش قابلیت جذب بسیاری از عناصر غذائی به خصوص ریز مغذی‎ها (عناصر کم مصرف که بالقوه در خاک وجود دارند) توسط ریشه درختان شده، در نتیجه علائم کمبود در آن‎ها مشاهده می‎گردد.

به طور مثال در اسیدیته (PH) بالای 5/8، میزان قابلیت استفاده عناصری هم‌چون آهن، روی، منگنز و مس نقصان می‌یابد. کمبود مواد آلی در این خاک‎ها باعث کاهش ازت می‎گردد. مشکل خاک‎های قلیایی در مقایسه با خاک‎های شور، دارا بودن اسیدیته بالا، عدم نفوذ پذیری آب و تهویه مطلوب به لحاظ مسدود شدن خلل و فرج و منافذ در خاک است.

تصعید ازت به شکل آمونیوم در خاک‎های قلیایی شدید است، در نتیجه این گروه خاک‎ها در مقایسه با خاک‎های غیر قلیائی باعث از دست رفتن آمونیم شده، لذا بهتر است که ازت از منبع سولفات آمونیوم برای رشد درختان و کاهش اسیدیته خاک به صورت موضعی استفاده شود. تحقیقات نشان داده است که در خاک‎های قلیایی (سدیمی) اصلاح شده به علت دارا بودن مقادیری زیادی فسفر، احتیاج به کود فسفره کمتری است. افزایش سدیم تبادلی باعث کاهش جذب عنصر کلسیم می‎گردد. با وجود مقادیر زیاد عناصر ریز مغذی به خصوص آهن، روی در خاک، اسیدیته (PH) بالای خاک می‎تواند باعث عدم جذب آن ها توسط ریشه شود.

راه های اصلاح خاک‎های قلیایی

اصلاح خاک‎های قلیا (سدیمی) نیز همانند خاک‎های شور علاوه بر نیاز آبشویی (حداقل به همان میزان) و زهکش (به‌خصوص در خاک‎های رسی) احتیاج به مصرف مواد اصلاح کننده گوناگون نظیر گچ و گوگرد پودری کشاورزی که باعث تسریع در اصلاح آنها می‎شود، نیز هست. هم‌چنین مصرف کودهای شیمیائی مانند کودهای سوفالته (نظیر سولفات پتاسیم، سولفات آهن، سولفات روی و…) و فسفره (سوپر فسفات‌ها) و کودهای آلی به ویژه حیوانی (گاوی) در چالکود می‎تواند در بهبود بستر رشد درختان مثمر ثمر واقع گردد.

مقدار گچ مورد نیاز برای جانشینی یون سدیم تبادلی به «نیاز گچی» معروف است. با اضافه شدن گچ به خاک یون کلسیم به جای یون سدیم بر روی سطح رس‌های خاک نشسته، نفوذپذیری آب و تهویه خاک (تبادل گازی)، بهبود می‌یابد. برآورد نیاز گچی اراضی قلیا بایستی با نظر کارشناسان انجام گیرد.

کلسیم ناشی از انحلال گچ می‎تواند جذب منیزیم و پتاسیم را کاهش دهد. بنابراین امکان این‎که کمبود یکی از عناصر پتاسیم و منیزیم در درختان ظاهر شود، زیاد است. لذا بایستی حتماً تجزیه برگی (اواخر تیرماه نیمه اول مرداد ماه) صورت گیرد، چرا که در غیر این صورت ممکن است کاربرد نادرست گچ نتیجه دیگری را به ما نشان می‎دهد. بهترین نوع و نحوه دادن گچ جهت اصلاح اراضی قلیائی به شرح زیر می‎باشد.

اولین راه مصرف گچ از نوع خرد شده و پودری، بصورت پاشیدن گچ در سطح خاک می‌باشد، شیوه دوم که مزیت های بیشتری هم دارد، دادن گچ همراه با کودهای حیوانی (مواد آلی مانع از قلیائیت خاک می‎شوند) به صورت چالکود در شرایط کم آبی است. برای اصلاح خاک‎های قلیا در مقایسه با خاک‎های شور، بایستی علاوه بر احداث زهکش (به ویژه در خاک‎های سنگین) از مواد اصلاح کننده شیمیایی و آلی استفاده کرده، سپس با آبشویی سنگین زمستانه املاح مضره را از منطقه جذب ریشه درختان خارج نمود.

خاک‎های شور و قلیا و عملیات اصلاحی آن ها

خاک‎های شور و قلیا (سدیمی)

این خاک‎ها بر اثر پدیده توأم شور شدن و قلیایی شدن (سدیمی) خاک به وجود می‌آید. با توجه به این‎که نوع نمک غالب در آب آبیاری و سفره آب زیرزمینی مناطق پسته کاری اکثراً از نوع کلرور سدیم می‎باشد، لذا اکثر خاک‎ها از نوع شور و قلیا است. تا زمانی‌که شوری این خاک‎ها بالا باشد، درصد سدیم تبادلی بالا، مسئله‌ای را ایجاد نکرده و اسیدیته خاک هم به ندرت از 5/8 تجاوز می‎کند. لیکن به محض این‎که املاح محلول (شوری) موقت شسته شوند، اسیدیته خاک به بیش از 5/8 خواهد رسید.

همانند خاک‎های قلیائی جذب سدیم تبادلی بر روی رس‌های خاک، باعث انتشار و پراکندگی آنها شده در نتیجه ساختمان خاک رو به تخریب می‌گذارد، به طوری‌که نفوذ آب و ریشه به داخل خاک با مشکل مواجه می‎گردد. با در نظر گرفتن طولانی بودن دور آبیاری در باغات پسته، امکان این‎که املاح (شوری) مجدداً در اثر حرکت رو به بالای آب در خاک، (PH) آن را پائین آورد و با به هم نزدیک شدن و اتصال ذرات رس به همدیگر، باعث تشکیل ساختمان مناسبی گردند، نیز میسر است. خاک شور و قلیا بیشترین سطح خاک‎های مبتلا به نمک را تشکیل می‎دهند.

راه های اصلاح خاک‎های شور و قلیایی

در واقع این نمک‌ها (شوری) اثر اصلاح کننده بر روی ساختمان خاک دارند و مانع از عمل انتشار و پراکندن ذرات رس می‎شوند. این خاک‎های شور و قلیا دارای ساختمان نسبتاً خوبی هستند و قابلیت نفوذ آب و تهویه در آن ها زیاد می‎باشد. چنان‎چه برای اصلاح خاک‎های شور و قلیا از گچ (افزایش املاح کلسیمی) استفاده نشود، خطر تبدیل آن ها به خاک‎های قلیا (سدیمی) وجود دارد. هم‌چنین عدم وجود زهکش مناسب (به خصوص در خاک‎های سنگین) و شستشوی ناکافی و بی‌رویه خاک‎های شور و قلیا، منجر به تشکیل خاک‎های قلیا (سدیمی) می‎گردد.

خاک های آهکی

خاک‎های آهکی و عملیات اصلاحی آن ها

خاک‎های آهکی

در مناطق خشک به دلیل عدم وجود رطوبت کافی به مقدار زیادی عنصر کلسیم و کربنات در خاک وجود دارد. در این مناطق در اعماق پائین‌تر خاک در اثر پدیده کربناته شدن، میزان آهک بیشتر خواهد شد. آهک خاک باعث افزایش (pH) خاک می‎گردد و بدین ترتیب بر قابلیت استفاده یا حلالیت برخی عناصر تاثیر می‌گذارد. هم‌چنین بر سخت و سفت شدن زمین نیز اثر دارد. علائم کمبود عناصر پرمصرف و کم مصرف در برگ درختان پسته در خاک‎های آهکی به لحاظ افزایش اسیدیته بیشتر مشهود است.

درصد آهک خاک با شاخص کربنات کلسیم سنجیده می‎شود. چرا که کربنات کلسیم از اجزاء اصلی تشکیل دهنده خاک‎های آهکی بوده و مقدار آن به مراتب نسبت به کربنات سدیم و کربنات منیزیم بیشتر است. در صورت وجود آهک بالاتر از 10 درصد، خاک دارای معایبی از جمله افزایش قلیائیت (PH بالا)، رسوب یون های فسفات و رقابت یون کلسیم با عناصری مانند سدیم و منیزیم می‎گردد.

با توجه به این‎که اغلب خاک‎های باغات پسته از نوع آهکی هستند و مشکل عمده آن نیز کاهش جذب عناصر غذائی است، گاهی درختان علائم کمبود بعضی از عناصر پر مصرف (ازت، فسفر و پتاسیم) و کم مصرف را از جمله آهن، روی، منگنز و مس به لحاظ بالا بودن اسیدیته (با توجه به کیفیت آب آبیاری) از خود نشان می‎دهند.

 اصلاح خاک‎های آهکی

به دلیل اثرات مخرب آهک زیاد از حد در خاک، در بعضی مواقع بایستی نسبت به خنثی کردن و کاهش اثر آهک در خاک اقدامات اساسی به شرح زیر انجام داد:

1- استفاده از کودهای شیمیائی اسیدی همانند سولفات آمونیم، سولفات پتاسیم، انواع سولفات‌های عناصر ریز‌مغذی دیگر و گوگرد پودری کشاورزی.

2- بهره‌گیری از مواد آلی فراوان مانند کودهای دامی (گاوی) به صورت نوار کود و کودهای سبز.

3- بکارگیری میزان معینی از اسید کلریدریک 10 درصد، می‎تواند یک معیار نسبتاً مطلوبی برای تخمین مقدار آهک خاک باشد. پس از ریختن اسید مذکور (در آزمایش صحرائی استفاده از آب باطری خودرو) بر روی خاک، در صورت وجود آهک به صورت رگه یا دانه‎های آهکی سفید رنگ، جوششی در سطح آن ایجاد می‎گردد، هر چه این جوشش شدیدتر باشد، میزان کربنات کلسیم (آهک) بیشتر خواهد بود.

4- استفاده از کودهای شیمیایی اسیدی همراه با کودهای حیوانی در چالکود بستری مناسب برای رشد بهینه درختان پسته است.

تقسیم بندی زیر تخمین مقدار آهک خاک را با توجه به جوشش آن نشان می‎دهد:

 

جوشش آهک ماده قابل افزودن مقدار
1. ندارد صفر غیرآهک کمتر از 5 درصد
2. ضعیف بسیار پائین کمی آهک بین 5 تا 15 درصد
3. تند بالا آهکی بین 15 تا 50 درصد
4. شدید خیلی بالا خیلی آهکی بالاتر از 50 درصد

 

برای رسیدن به PH 6/5 در خاک‎های آهکی با توجه به رسی یا شنی بودن آن ها، مقدار گوگرد مورد نیاز به شرح زیر تعیین می‎گردد:

 

 

pH کنونی مقدرا گوگرد مورد نیاز (در هکتار)
خاک‎های شنی خاک‎های رسی
5/7 500 کیلوگرم 900 کیلوگرم
8 تا 5/8 1250 تا 1750 کیلوگرم 1750 کیلوگرم

 

خاک‎های گچی و عملیات اصلاح آن ها

خاک ‎های گچی
در خاک‎های مناطق خشک اغلب به مقدار زیادی گچ وجود دارد. معمولاً 60 تا 90 درصد ترکیبات آن سولفات کلسیم آبدار تشکیل می‎دهد. منشأ آن علاوه بر وجود سولفات کلسیم در سنگ مادری، در هنگام شور شدن خاک‎ها سولفات کلسیم نیز به وجود می‌آید. در بعضی نقاط گچ به صورت پوسته‎های نازک تر و در مواردی هم به صورت رگه‌هایی دیده می‎شود.

گچ اگر به مقدار کم در خاک باشد، زیانی به درختان نمی‌رساند، اما اگر درصد گچ در خاک زیاد شود و یا به صورت یک قشر ضخیم وجود داشته باشد، اراضی مربوطه برای احداث باغ مناسب نیستند. چرا که گچ ضمن خشک و کم آب نگه داشتن زمین، خاک را سخت و محکم می‎کند، امکان نفوذ ریشه در خاک را دشوار و از انتقال سریع آب و مواد غذایی ممانعت کرده، موجب به هم خوردن تعادل یونی در آن می‎شود و نهایتاً باعث کاهش محصول می‎گردد. مقدار رس در زمین‌های گچی کم است. با حفر چند چاله(پروفیل) در باغ، ضمن شناخت بیشتراز بستر رشد ریشه درختان، بهتر می توان عوامل مشکل ساز در خاک را بر طرف نمود.

خاک های گچی

 اصلاح خاک‎های گچی

با دادن کود گوگرد کشاورزی به همراه کودهای آلی و استفاده از کودهای گوگرد شیمیائی اسیدی در چالکود، می توان به طور موضعی وضعیت مطلوبی را برای رشد بهینه درختان پسته به وجود آورد. هم‎چنین کاشتن گیاه روناس در فواصل بین ردیف ها به عنوان فاکتور اصلاح کننده خاک نیز باعث بهبود وضعیت فیزیکی و شیمیائی آن می‎گردد. رعایت این روش در بعضی از مناطق پسته کاری شهرستان اردکآن‎که دارای خاک‎های گچی هستند متداول است.

بنابراین با توجه به مطالب گفته شده، آگاهی و دانش بالا از هر پدیده‌ای می‎تواند در راستای استفاده بهینه و مطلوب از این را هموار و مطمئن‌تر گرداند. لذا با شناخت بیشتر و اصولی‎تر از انواع خاک در باغات پسته و تفکیک آن ها به درستی، باغداران عزیز بهتر می‎توانند نسبت به مرمت و اصلاح آن ها، رفع موانع با اصول صحیح علمی اقدام لازم مبذول نمایند.

آباد کردن زمین‌های شور، آسان‎تر از زمین‌های قلیا (سدیمی) است، زیرا املاح در خاک‎های شور بیشتر به صورت محلول است که امکان شسته شدن آنها توسط آب آبیاری وجود دارد، در صورتی که برای اصلاح خاک‎های (سدیمی) باید اقداماتی در جهت قابل شستشو کردن املاح و هم‌چنین پائین آوردن درجه قلیایی خاک نیز صورت می‌گیرد.

در خاتمه پیشنهادات به شرح زیر توصیه می‎گردد:

1- قبل از انجام هر گونه عملیات اصلاحی برای رفع مشکلات خاکی در باغ از کارشناسان متخصص کمک گرفته شود.

2- با نظر کارشناسی نسبت به انجام نمونه برداری از آب، خاک و برگ اقدام نمائید.

3- با توجه به نتایج آزمون‌های آب، خاک و برگ در رابطه با کود دهی صحیح با مروجین و کارشناسان مشورت کنید.

4- نهادینه‎های کشاورزی از قبیل کودها (شیمیائی و حیوانی) و سموم (آفت کش‌ها و قارچ کش‌ها) را قبلاً تهیه نموده، تا در زمان مصرف به مشکلی برخورد ننمائید.

5- حفر چالکود باعث حذف اتلاف انرژی برای توسعه ریشه‎های اضافی درختان جهت جذب عناصر غذایی و آب از خاک می‎گردد.

6- با حفر چالکود انرژی تولید شده در درختان به نفع قسمت های هوایی (سرشاخه‌ها، میوه) خواهد بود تا ریشه‌ها.

7- آماده نمودن بستر مناسب برای توسعه و رشد مطلوب درختان از طریق حفر چالکود امکان‌پذیر است.

آشنایی با عناصر مورد استفاده در تغذیه درختان پسته

16 عنصر شیمیایی برای رشد و نمو هر گیاهی منجمله پسته مورد نیاز هستند.خود این 16 عنصر به دو گروه عناصر ماکرو(macro nutrient)وعناصرمیکرو(micro nutrient)تقسیم بندی می‌شوند.بنابر تقسیم بندی دیگر این 16 عنصر به دو دسته عناصر معدنی(mineral nutrients)و غیر معدنی(mineral nutrients non) دسته‌بندی می‌شوند. عناصر غیرمعدنی شامل کربن(c)، اکسیژن(o) و هیدروژن (H) می‌شوند.

این عناصر در آب یا هوا وجود دارند.13 عنصر معدنی دیگر شامل نیتروژن(N)، پتاسیم(K)، فسفر((P، کلسیم(ca)، منیزیم(Mg)، گوگرد(s)، بور(B)، مس((CU، آهن(Fe)، کلر(cl)، منگنز(Mn)، مولیبدن((Mb و روی(zn) می‌باشند. عناصر معدنی یا mineral nutrients در خاک موجود دارند و توسط ریشه های درختان و نباتات قابل جذب هستند.معمولا همه عناصر بصورت کافی در دسترس ریشه ها نیستند و الزاما باید مواد غذایی مورد نیاز درختان از طریق کود دهی در اختیار انها گذاشته شود مخصوصا در مورد درختان پسته کود دهی به منظور تامین نیاز غذایی درختان پسته الزامی است.

عناصر مورد نیاز درختان

عناصرغذایی ماکرو یا macro nutrient مورد نیاز درختان پسته

عناصر ماکرو عناصری هستند که به مقدار زیاد مورد نیاز درختان هستند و سالیانه مقادیر زیادی ازاین عناصر توسط ریشه های درختان پسته از خاک برداشت می‌شود تا به مصرف برسند.عناصر ماکرو به دو گروه اصلی و فرعی تقسیم بندی می‌شوند.گروه اصلی عناصر ماکرو شامل 3 عنصر نیتروژن(N)، پتاسیم(K) و فسفر(P) هستند. معمولا بدلیل اینکه میزان جذب این عناصرتوسط ریشه درختان پسته فوق‌العاده بالاست هر سال باید کمبود این عناصر را با استفاده از کود دهی جبران کرد.

(در بسیاری از نقاط پسته خیز استان کرمان نیازی به افزودن کودهای فسفره(P) نیست چون خاک این مناطق سرشار از فسفر است و حتی در بسیاری از موارد مسمومیت فسفر(p) مشاهده می‌شود(البته این امکان وجود دارد که برخی مناطق پسته کاری کمبود فسفر وجود داشته باشد). بنابراین در بسیاری از نواحی نیازی به افزودن کودهای فسفاته از جمله سوپرفسفات تریپل و دی امونیوم فسفات به عنوان کود فسفره نیست.

اما در مورد عناصر نیتروژن(N)وپتاسیم(K) در مناطق پسته خیزبه شدت کمبود وجود دارد و حتما بایدهر ساله کودهای پتاسه و نیتروژن به خاک اضافه شوند.کودهای نیتروژن وپتاسه به فرم سولفات مانند سولفات آمونیوم و سولفات پتاسیم در رفع نیازهای درختان پسته بسیار مفید ارزیابی می‌شود.دسته دوم عناصر ماکرو شامل کلسیم(Ca)، منیزیم(Mg) وگوگرد(s) هستند.

معمولا نیازی به اضافه کردن کود برای جبران کمبود این دسته از عناصر ماکرو نیست چون به وفور در خاک موجود هستند. البته در نواحی با خاک های اسیدی یا (PH) پایین برای کمبود دو عنصر کلسیم(ca) و منیزیم(Mg) کودهای حاوی این عناصر باید حتما به خاک اضافه شوند اما در شرایط خاکی باغات پسته استان کرمان (قلیایت شدیدخاک و PH بالا)نیازی به افزودن کودهای کلسیمی و منیزیمی نیست چون به حدکافی در خاک وجود دارند.

عناصر میکرو (micro nutrient) مورد نیاز درختان پسته

عناصری هستند که به مقدار بسیار جزیی در مقایسه با عناصر ماکرو مورد نیاز درختان پسته هستند و شامل 7 عنصر می‌شوند.این عناصر شامل بور(B)، مس(CU)، آهن(fe)، کلر(cl)، منگنز(Mn)،‌ مولیبدن(Mb) و روی (zn) هستند. البته اگر همین مقدار کم هم درخاک موجود نباشد یادر اختیار درختان قرار نگیرد درختان دچار عوارض شدیدی خواهندشد و کمبود عناصر میکرو در درختان پسته خسارت‌زا است.

در درختان پسته در بسیاری نقاط نیازی به اضافه کردن کودهای حاوی بور(B)و کلر(CL) نیست چون در درختان پسته مسمومیت به این عناصر وجود دارد و نه تنها در خاک بلکه در اب ابیاری هم مقادیر این دو عنصر بسیار بالاست و علایم مسمومیت به این دو عنصر تقریبا در تمامی نواحی پسته خیز مشاهده می‌شود. کمبود ناشی از مس(CU)، آهن(fe)، روی(Zn) بشدت در تقریبا تمامی نواحی پسته خیز مشاهده می‌شود و حتما هر ساله باید کودهای حاوی این سه عنصر در اختیار این درختان گذاشته شود ولی بر خلاف عناصر ماکرو که تمام نیاز درختان را نمیتوان از طریق محلول پاشی تامین کردعناصر میکرو را میتوان از طریق محلول پاشی یا برگ پاشی در اختیار درختان پسته گذاشت و کمبودشان را رفع کرد.

مطالعات مشخص کرده که به دلیل زیاد بودن فسفر(p) در خاک مناطق پسته خیز جذب عناصر میکرو مانند مس(cu)، آهن (fe) و روی (zn) با دشواری صورت میگیرد.مواد مختلف غذایی موردنیاز درختان پسته از طریق خاک جذب می‌شوند.ساختمان وبافت خاک نقش مهمی در جذب مواد غذایی توسط ریشه ها دارد.

خاکهای شنی، رسی و سیلتی هر کدام خواص مخصوص به خود دارند و همچنین مواد الی موجود در خاک هم درحاصلخیزی خاک بسیار ضروری هستند و هرچه بیشتر باشند قدرت جذب عناصر غذایی از خاک توسط ریشه ها بیشتر است.متاسفانه در شرایط نواحی پسته خیزاستان کرمان خاک ها از نظر مواد الی بسیار در مضیقه هستند و درصد مواد الی موجود درخاک این مناطق زیر 1 درصد براورد شده است.

نقش PH خاک در جذب عناصر مورد نیاز پسته

یکی دیگر از فاکتورهای اساسی در جذب مواد غذایی توسط درختان از خاک اسیدیته یا PH خاک است.اسیدیته خاک به صورت مستقیم روی میکرو ارگانیسم های موجود در خاک(life soil) و همچنین جذب مواد غذایی مختلف تاثیر می‌گذارد. PH خاک مشخص میکند کدام عناصر توسط ریشه‌ها جذب شوند و کدام‌یک جذب نشوند. در شرایط اسیدیته پایین (PH اسیدی) عناصری مانند روی، منگنز، الومینیم، مس و کبالت بسیار قابل جذب هستند و برعکس در PH بالا نمی توانند توسط گیاهان جذب شوند.

این اتفاقی است که در شرایط خاکی باغات پسته استان کرمان صورت گرفته است وموجب شده که به دلیلPH بالای خاک، کمبود عناصر میکرو تقریبا در تمامی باغات پسته مشاهده شود.خاکهای بشدت قلیایی شده استان کرمان دارای مقادیر متنابهی از یونهای بیکربنات هستند که متاسفانه تاثیر منفی روی رشد و نمو درختان گذاشته اند و همچنین در جذب سایر عناصر مورد نیاز درختان پسته نیز اختلال ایجاد کرده اند.

به طور معمول عناصر ماکرو (macro nutrient) در pH پایین یا شرایط اسیدی کمتر توسط درختان جذب می‌شوند و برعکس ان عناصر میکرو (micro nutrient) در شرایط PH بالا یا بازی شانس کمتری برای جذب توسط ریشه درختان دارند.شکل شماره 1 میزان تاثیرpH خاک روی جذب عناصر مختلف را نشان می دهد.

اضافه کردن اهک برای بهتر شدن وضعیت خاک در باغات پسته یک اشتباه بزرگ است که متاسفانه برخی کشاورزان بصورت نا اگاهانه اقدام به این کار می کنندچون اهک PH خاک را بشدت بالا می برد و نه تنها بهبودی در شرایط خاک در مناطق پسته خیز بوجود نمی اورد بلکه بشدت قلیایت خاک را افزایش می دهد.بهترین ماده برای اصلاح خاک و کاهش PH خاک در شرایط خاک باغات پسته استان کرمان استفاده از گچ خام است که بسیار مفید است و موجب می‌شود که PH خاک به سمت اسیدی شدن سوق پیدا کند.

همانطور که قبلا اشاره شد ریشه های درختان پسته عناصر مختلف را به شکل های مختلفی جذب میکنند. بسیاری مواقع عناصر غذایی در دسترس ریشه هاهستنداما ریشه ها قادر به جذب این عناصر نیستند. فاکتورهای متعددی در جذب یک عنصر توسط ریشه ها دخالت می کنند از جمله فرم شیمیایی عنصر PH، خاک،عکس العمل های ذرات(کلوییدها)خاک،فعالیت میکروارگانیسم ها در خاک وشرایط فیزیکی خاک مانند نفوذپیری خاک،درجه حرارت و همچنین رطوبت خاک. اینکه عنصری بتواند بفرم قابل جذب برای ریشه ها در اید بسیار مهم است.

بسیاری عناصر بفرم انیونی(یون با بار منفی) و یا کاتیونی(یون با بار مثبت)توسط درختان جذب می شوند.از جمله عناصری که به شکل کاتیون جذب می‌شوند اهن(fe) است(فرم قابل جذب اهن توسط گیاه fe2+ و fe3+ است). کلر (cl) عنصری است که بفرم انیونی cl- جذب ریشه های درختان می‌شود.

فرق فرم کلات یک عنصر با غیرکلات یا آزاد

اگر روی لیبل (lable) یا برچسب برخی کودها دقت کنیم به واژه کلات (chelate) برخورد میکنیم.بسیاری از کشاورزان نمی دانند کلات چیست و فرق کود های کلاته با کود های معمولی در کجاست و کودهای کلاته چه محاسنی دارند؟ کلمه کلات (chalate) از واژه یونانی chele مشتق شده مترادف با واژه claw بمعنای چنگ زدن و نگهداشتن چیزی توسط چنگال است.کلات سازی زمانی صورت میپذیرد که مولکول های بزرگ مخصوص دارای چندین نقطه اتصال(مانند EDTA)با یک micro nutrient باند می شود.

فرم کلات یک عنصر فرمی حفاظت شده است و سایرعناصر نمی توانند مزاحمتی در جذب یک عنصر کلات شده ایجاد کنند.فرم کلات یک عنصر در مقایسه با فرم معمولی ان بسیار راحت تر و سریعتر توسط گیاه جذب می شود.مولکولی که عناصر micro nutrient را کلاته می کند EDTA نام دارد.بسیاری از عناصر micro nutrient زمانی که بفرم کلاته در بیایند بسیار بهتر از فرم معمولی شان در خاک توسط گیاه جذب می شوند.

جذب بسیاری از عناصر توسط ریشه در نتیجه اختلاف بار الکتریکی عنصر با کانال‌های جذبی موجود در ریشه صورت می پذیرد. عنصری که بفرم کلاته در امده باشد پتانسیل بار بیشتری ایجاد خواهد کرد و در نتیجه بیشتر و بهتر از کانال‌های ریشه عبور می‌کند. همانطور که قبلا اشاره شد معمولی ترین مولکول برای کلاته سازی عناصر مختلف در کودهای کشاورزی (ethylene-diamine-tetra-acetate EDTA) است.

در برخی از کودهای کشاورزی بسیار با کیفیت کشاورزی ممکن است عوامل کلاته کننده DTPA و EDDH باشند. EDTA معمول ترین عامل کلاته کننده در کودهای مورد استفاده به صورت مصرف در خاک و همچنین به صورت محلول پاشی است. در شرایط خاک و آب باغات پسته استان کرمان (PH بالای خاک و آب) یون های فلزی مانند آهن (Fe) و روی (zn) در بسیاری از موارد غیر قابل جذب هستند برای ریشه ها اما وقتی که فرم کلاته این عناصر بعنوان کود در اختیار درختان قرار گیرد براحتی قابل جذب می‌شوند. عناصری که بفرم کلات هستند در مقایسه با عناصری که بصورت غیر کلات یا ازاد در خاک وجود دارند ثبات بیشتری دارند و با ابشویی یا leaching کمتر از دسترس ریشه ها خارج خواهند شد.

بهترین موارد تغذیه پسته

شرایط تغذیه‌ای درختان پسته

تغذیه صحیح و مناسب به عنوان یک اصل اساسی در بازده اقتصادی درختان پسته محسوب می‌شود اما بدبختانه این اصل مهم در بسیاری موارد نادیده انگاشته می‌شود.زردی‎ها، ریزبرگی‎ها و ضعف درختان در اکثر موارد مربوط به مشکلات تغذیه است. عدم توجه به نیاز واقعی خاک و مصرف کودهای شیمیائی و غیر شیمیائی غیر ضرور و نا مناسب موجب به‎هم‎خوردن تعادل عناصر غذائی در مناطق پسته کاری شده است.

به عنوان مثال مصرف بیش از حد کودهای فسفاته موجب تثبیت ریز مغذی‎هایی مانند روی، مس و آهن شده و در نهایت موجبات زردی درختان را فراهم آورده است. محلول‎پاشی درختان پسته به عنوان یک ضرورت اساسی به‎منظور افزایش محصول محسوب می‌شود که با عرض تاسف توجه شایانی به آن نشده است.

تغذیه درختان از طریق محلول‎پاشی موجب جذب کامل و سریع مواد غذایی شده و موجبات تقویت ریشه را فراهم می‎آورد و تقویت ریشه موجب حرکت ریشه‌ها به سمت مواد غذائی جدید و در نهایت شادابی درختان می‌شود. در بازار کودهای مایع متنوعی وجود دارد که ساخت کارخانجات داخلی و خارجی هستند اما نکته مهم اثر این کودها روی افزایش عملکرد و رفع مشکلات تغذیه‎ای درختان است.

باید دقت کرد کودی انتخاب شود که جواب مناسب و قاطعی روی محصول ما یعنی پسته داشته باشد در غیر این صورت هزینه کردن و عدم نتیجه‎گیری عاقلانه به نظر نمی‎رسد. در پسته کمبود عناصر ماکرو و میکرو به وفور مشاهده می‌شود. از عناصر ماکرو نیتروژن و پتاسیم و عناصر میکرو آهن، روی، مس و… مورد نیاز حتمی درختان در مناطق پسته کاری هستند.
تغذیه ناقص و نامتعادل از مهم‌ترین عواملی است که تولید این محصول را محدود کرده و از طرفی تغذیه مناسب و مصرف بهینه آب و کود تنها راه عملی افزایش تولید این محصول می‌باشد.چرا که بسیاری از عوامل نامساعد محیطی (کم آبی، شوری، گرما و سرمای زیاد) را نمی‌توان بطور مستقیم تغییر داد بلکه بایستی با بهبود شرایط تغذیه گیاه، قدرت تحمل و مقاومت آن را در مقابل این عوامل افزایش داد. از این رو تغذیه صحیح ومصرف بهینه آب و کود برای گیاه پسته ‌از اهمیت ‌دو چندانی‌ برخوردار است.

ازت
نقش اصلی ازت در گیاه ساخت پروتئین‌های گیاهی بوده که نقشی ساختاری و کلیدی می‎باشد. رشد و باردهی درختان پسته به میزان زیادی به ازت بستگی دارد و کمبود آن رشد، باروری و تولید محصول را محدود می‎سازد. بطور کلی نیاز گیاه پسته به ازت، 600 گرم ازت خالص به ازای هردرخت در سال پرمحصول بوده و براساس درصد ازت کودهای ازته، میزان مصرف هریک از کودها قابل محاسبه می‌باشد.

کود اوره با داشتن 46 درصد ازت دربین کودهای ازته معمولی دارای بیشترین درصد ازت می‌باشد اما به‌علت تبدیل آن به گاز آمونیاک و تصاعد آن در صورتی‌که کود اوره در سطح خاک داده شود و هم‌چنین تشکیل یون بی کربنات در اثر تجزیه اوره که در جذب و ایفای نقش سایر عناصر بویژه عنصر آهن ایجاد مشکل می‌کند، کود مناسبی جهت مناطق پسته کاری که بی‌کربنات آب آبیاری وخاک آنها بالا می‌باشد، نیست.

کود نیترات آمونیم حاوی 35 درصد ازت که هردو شکل آمونیم و نیترات را دارا می‎باشد. نیترات حاصل از تجزیه نیترات آمونیم سریعا توسط گیاه قابل جذب می‎باشد اما در آبیاری‌های سنگین بعلت حلالیت بالا و حرکت سریع، نیترات در اعماق خاک حرکت کرده و از دسترس گیاه خارج می‎شود در نتیجه در خاک‎های شنی و سبک به‌دلیل شستشوی نیترات و در خاک‎های شور به‎دلیل ضریب شوری بالای نیترات آمونیم این کود توصیه نمی‎شود.

کود سولفات آمونیم حاوی 20 درصد ازت و 24 درصد گوگرد می‎باشد. یون آمونیم حاصل از تجزیه سولفات آمونیم، ممکن است مقداری از آن بین لایه‌های کانی‌های رسی تثبیت گردد و هم‌چنین به‎علت بار مثبت درگیر واکنش‎های تبادلی گردد. یون سولفات مستقیما قابل جذب توسط گیاه بوده به‌علاوه موجب کاهش موضعی PH شده و خاصیت اصلاح کنندگی دارد بنابراین کود سولفات آمونیم در خاک‌های سبک و شنی به‌علت قابلیت شستشوی کم سولفات آمونیم که جذب ذرات خاک می‌گردد و در خاک‌های قلیایی با PH بالا به‌علت خاصیت اصلاح کنندگی بنیان سولفات موجود در این کود توصیه می‎گردد.

به‎طورکلی اگر کود ازته مصرفی در باغات پسته در 3 نوبت اواخر اسفند یا اوایل فروردین، 10 تیر لغایت 31 تیر، و اواخر مرداد مصرف شوند، بازدهی بالاتری می‎توانند داشته باشند. در حالت عادی با توجه به نیاز 600 گرم ازت خالص به ازای هر درخت مقدار 300 کیلوگرم در هکتار سولفات آمونیم در اواخر اسفند و 350 کیلوگرم در هکتار نیترات آمونیم در 10 تیر لغایت 31 تیر (هنگام پرشدن مغز پسته) و 300 کیلوگرم در هکتار سولفات آمونیم در اواخر مرداد ماه می‎تواند جهت باغات پسته بارور و برای درختان بزرگتر از 20 سال مصرف شود.

از علائم کمبود ازت می‌توان به زردی برگ‌ها، کاهش رشد تاج درخت، کوچکی برگ‌ها، باریک ماندن شاخه‌های تازه رشد کرده و کاهش رشد قطری شاخه‌ها، قرمزشدن پوست درخت و رگبرگ‌ها و دمبرگ‌ها، ریزش زودتر از معمول برگ‌ها در پائیز و کم مغز شدن و سبکی دانه‌ها اشاره کرد. حد بحرانی ازت درخاک ppm 1000-2000 و حد بحرانی آن در برگ پسته 5/2-2 درصد ماده خشک می‎باشد. بایستی توجه نمود هنگامی که کود ازته جلوی آب و در سطح خاک مصرف شده، ارتفاع آب آبیاری بیشتر از 10 سانتی‌متر نبوده و از آبیاری سنگین اجتناب شود.

فسفر

قابلیت دسترسی به فسفر خاک توسط گیاه بیش از آنکه به مقدار آن در خاک بستگی داشته باشد به PH و شرایط خاک بستگی دارد pH کمی اسیدی تا خنثی بهترین PH برای قابلیت دسترسی به فسفر می‎باشد. درخاک‌های قلیایی تشکیل فسفات‎های کلسیم که حلالیت بسیار کم داشته و تبدیل آن ها به فرم‎های محلول نیز کند صورت می‎گیرد، موجب کاهش قابلیت دسترسی به فسفر توسط گیاه می‌شود.

فسفر از جمله عناصری است که در خاک بسیار کند حرکت کرده و توسط ذرات خاک تثبیت می‎گردد. در نتیجه کودهای فسفره بایستی در نزدیکی ریشه مصرف شده و از مخلوط کردن این کود با خاک به جهت جلوگیری از تثبیت و غیرفعال شدن آن جلوگیری نمود. حد بحرانی فسفر در خاک ppm15 و در برگ پسته 0/14 درصد ماده خشک می‎باشد. ازجمله علائم کمبود فسفر، ارغوانی شدن برگ سرشاخه‎ها، باریک شدن شاخه‎ها، برهنه شدن درخت، دیرباز شدن جوانه‎ها و تیره شدن رنگ برگ‎های پیر می‎باشد.

چاله کود

پتاسیم

نقش پتاسیم در گیاه بیشتر کاتالیزوری بوده و کمبود آن مقاومت گیاه را در برابر آفات و بیماری‎ها کاهش می‎دهد. پتاسیم موجب تسهیل نفوذ آب در سلول‎های گیاهی و سبب کنترل عمل باز و بسته شدن روزنه‎های برگ در هنگام تبخیر و تعرق می‎شود. جذب پتاسیم در سال پرمحصول (ON)حدود 6 برابر سال کم محصول (Off) بوده و بیش از 90 درصد کل جذب سالیانه پتاسیم در طی دوره پر شدن مغز اتفاق می‌افتد.

درختان پسته پتاسیم زیادی جذب می‌نمایند به‎طوری‎که جذب سالیانه پتاسیم توسط درخت پسته به جذب ازت و نیتروژن که پرمصرف‌ترین عنصر غذایی است نزدیک می‎باشد. حد بحرانی پتاسیم قابل جذب درخاک ppm 300و دربرگ 2-5/1 درصد ماده خشک می‌باشد. مصرف پتاسیم موجب افزایش درصد خندانی و کاهش پوکی دانه‎های پسته نیز می‎گردد.

در صورت کمبود این عنصر در گیاه پسته حاشیه برگ‎ها به سمت بالا پیچیده هم‎چنین برگ‎هایی که کمبود پتاسیم دارند، حاشیه سوختگی قهوه‎ای را نشان می‎دهند. برای کوددهی به باغات فاقد پتاسیم درخاک‎های با بافت سنگین و رسی می‎بایستی مقادیر زیادی از کودهای پتاسه درون شیار کودی مصرف شود در غیر اینصورت درختان پاسخ مناسبی به دریافت کود نخواهند داد (حداقل 3 کیلوگرم سولفات پتاسیم به ازای هر درخت بارده و بزرگ) در اراضی سبک و شنی مقدار مصرف کودهای پتاسه می‎تواند کمتر در نظرگرفته شود.

از آن‎جایی که 90 درصد جذب پتاسیم توسط درخت پسته در طی دوره پرشدن مغز اتفاق می‎افتد، محلول‎پاشی با کودهای حاوی درصد بالای پتاسیم و هم‎چنین کاربرد کودهای پتاسه محلول در آب همراه با آب آبیاری، در طی این دوره زمانی به بهبود کیفیت محصول و افزایش عملکرد محصول کمک شایان توجهی می‎نماید.

کمبود پتاسیم

 

گوگرد

گوگرد به‎صورت یون سولفات در محلول خاک وجود داشته و به‎علت داشتن بارمنفی جذب ذرات خاک نمی‎شود، اکسید و احیاء گوگرد درخاک بیولوژیکی بوده و میکرو ارگانیسم‎های خاک می‎توانند گوگرد را به بون سولفات تبدیل و قابل استفاده برای گیاه نمایند. اضافه کردن گوگرد به خاک علاوه بر تامین نیاز غذایی گیاه، از نظر خواص اصلاحی و تاثیری که روی pH خاک دارد مفید می‌باشد.

برای موثر بودن مصرف گوگرد بایستی شرایط از نظر تهویه رطوبت فراهم باشد تا میکروارگانیسم‌های خاک بتوانند گوگرد را به سولفات تبدیل نمایند و این امر موجب کاهش موضعی pH گردد. علائم کمبود گوگرد مشابه علائم کمبود ازت بوده و شامل زردی برگ‌های جوان، کاهش رشد گیاه و نازکی شاخه‌ها می‌باشد. حد بحرانی گوگرد در خاک ppm 15 و در برگ پسته 3/0 درصد ماده خشک می باشد. مقدار 5/0-1 تن گوگرد در هر هکتار مخلوط با کود حیوانی در چالکودها جهت باغات پسته قابل توصیه می‌باشد.

کلسیم

درخاک‌های مناطق خشک و نیمه خشک، کلسیم نسبت به سایر عناصر غذایی به مقدار بیشتری در محلول خاک وجود دارد اما فقط وجود آن در خاک و بافت‌های گیاه و برگ، دلیل براینکه محدودیتی از نظر آن وجود ندارد نیست و باید مطمئن شد که آیا عنصر مذکور در گیاه از تحرک مناسبی برخوردار بوده و آیا قادر به انجام وظیفه خود می‌باشد یا خیر.

بنابراین مشکل اصلی کمبود کلسیم، جذب آن از طریق خاک نبوده بلکه انتقال آن در داخل گیاه است که موجب بروز عوارض ناشی از کمبود کلسیم به‎خصوص در میوه‌ها که بیشتر از بقیه ‎اندا‌م‌های گیاه به کلسیم نیاز دارند، می‌شود. از جمله عوارض کمبود کلسیم در درختان پسته عارضه لکه پوست استخوانی در دانه‌های پسته می‌باشد که با 3 نوبت محلول‌پاشی با کودهای حاوی کلسیم در اوایل فصل رشد (اواخر فروردین تا اواخر اردیبهشت) با فاصله 15-10 روزه می‌توان از شدت عارضه تا مقدار بسیار زیادی کاست.

حد بحرانی کلسیم در برگ پسته حدود 2 درصد ماده خشک گیاهی است. در خاک میزان کلسیم در ارتباط با منیزیم و سدیم سنجیده می‌شود و نسبت جذب سدیم (SAR) کمتر از 15 و نسبت کلسیم به منیزیم بیش از یک در خاک می‌تواند نشان‌دهنده وضعیت نسبتا مناسب کلسیم در خاک باشد.

در درختان پسته مبتلا به کمبود کلسیم، برگ‌های جوان و نزدیک انتهای شاخه به شکل چروکیده و کج در آمده و نوک برگ‌ها و حاشیه آنها به‌طرف بالا و یا پائین لوله می‌شود. کمبود کلسیم در درختان پسته بیشتر کیفی بوده و در نتیجه اثرات متقابل با عناصر دیگر یا عدم انتقال مناسب در گیاه اتفاق می‌افتد درصورت نیاز می‌توان از 200-100 تن گچ خام در هکتار جهت اصلاح خاک و رفع نیاز گیاه به کلسیم استفاده نمود.

منیزیم

منیزیم بصورت یون منیزیم از محلول خاک جذب شده و درخاک‌های مناطق خشک و نیمه خشک به مقدار زیادی به‌صورت جذب سطحی ذرات خاک وجود دارد. درنتیجه در این خاک‌ها بیشتر با مسئله زیاد بود و مسمومیت این عنصر روبرو هستیم تا کمبود احتمالی آن نیز بیشتر ممکن است در خاک‎های شنی اتفاق بیفتد.

حدبحرانی منیزیم در خاک ppm 15 و دربرگ پسته 0/6 درصد ماده خشک گیاهی می باشد. کمبود آن موجب ظهور رنگ زرد و کلروز بین رگبرگی در برگ‌های مسن و پیر گیاه می‌شود. درصورت کمبود مصرف 400 کیلوگرم سولفات منیزیم در هکتار در چالکود و در صورت مسمومیت مصرف گچ و پتاسیم در مقادیر زیاد توصیه می‌گردد.

آهن

آهن یکی از عناصر ضروری برای رشد تمامی گیاهان است. درصورت کمبود آن کلروفیل به مقدار کافی در سلول‌های برگ تولید نمی‌شود. زردی برگ ناشی از آهک، شکل خاصی از کمبود آهن در گیاه است که بخش وسیعی از کشور ما را فراگرفته است. آبیاری بیش از حد، مصرف بی‌رویه و نامتعادل کودهای شیمیایی، کمبود مواد آلی و فشرده شدن خاک و زیادی بی‌کربنات در محلول خاک از جمله عوامل موثر در کاهش جذب آهن توسط گیاه می‌باشد.

درصورت کمبود آهن، کلروفیل به مقدار کافی در سلول‌های برگ تولید نشده، ابتدا فاصله بین رگبرگ‌ها زرد شده و باشدت یافتن کمبود، تمامی سطح برگ زرد می شود. به‌دلیل آنکه آهن در گیاه متحرک نمی باشد این علائم ابتدا در برگ‌های جوان و قسمتهای فوقانی گیاه ظاهر شده و با پیشرفت کمبود تمامی گیاه را در بر می‌گیرد.

حد بحرانی آهن در خاکppm 7-10 و در برگ پستهppm 100 می‌باشد. جهت مصرف خاکی آهن بایستی حتما از کودهایی با بنیان کلات EDDHA نظیر سکوسترین آهن استفاده نمود جهت محلول‌پاشی از کودهای آهن با بنیان کلات EDTA نیز می‌توان استفاده نمود.

روی

مقدار روی در محلول خاک بسیار ناچیز بوده و هرچه pH خاک بیشتر شود از مقدار روی قابل جذب گیاه کاسته می‌شود بنابراین در خاک‌های با pH قلیایی که خاص خاک‌های آهکی است کمبود روی شایع و گسترده می‌باشد. استفاده زیاد از کودهای فسفره در خاک‌هایی که مقدار روی قابل استفاده کمی دارند، موجب بروز کمبود تحمیلی روی در گیاه می‌شود.

روی در بسیاری از سیستم‌های آنزیمی گیاه نقش کاتالیزوری فعال کننده و یا ساختمانی داشته و در ساخته شدن و تجزیه پروتئین‌ها در گیاه نیز دخیل است. یکی از بارزترین نقش‌های روی در ساخت اسید آمینه تریپتوفان به‌عنوان پیش نیاز ساخت هورمون اکسین است که در رشد طولی شاخه‌ها موثر می‌باشد.

هم‌چنین روی در مرحله گرده افشانی و جوانه زدن دانه‌های گرده نقش اصلی را ایفاء نموده و موجب تسریع در رشد لوله گرده شده و در نتیجه امکان لقاح و تشکیل میوه را افزایش می‌دهد. از جمله علائم کمبود روی، تاخیر در باز شدن جوانه‌های رویشی و زایشی حتی تا مدت یک ماه، تشکیل دانه‌های کوچکتر و قرمزتر از دانه‌های سالم، ریزبرگی، کم برگی، کوچک شدن میان گره‌های سرشاخه و روزت می‌باشد.

حد بحرانی روی در خاک ppm 2و در برگ پسته ppm 30 می‌باشد. مصرف خاکی سولفات روی در چالکود به همراه کود حیوانی به میزان حداقل 250 گرم به ازای هردرخت در باغات دچار کمبود، هم‌چنین محلول‌پاشی سولفات روی پس از برداشت و اواخر اسفند هنگام تورم جوانه‌ها و در اردیبهشت ماه در باغات پسته توصیه می‌گردد.

منگنز

یون دوظرفیتی منگنز در مجموع محلول‌ترین فرم آن و قابل جذب برای گیاه می‌باشد. نقش عمده منگنز در گیاه مشارکت در سیستم‌های ترکیبی است، منگنز در تولید کلروفیل نقش اساسی داشته و متابولیسم ازت و واکنش‌های آبی فتوسنتز نیز از منگنز تاثیر می‌گیرند. حد بحرانی منگنز در خاک ppm 8 و در برگ پستهppm 50 است.

به‎علت تحرک کم منگنز در گیاه علائم کمبود نخست در بافت‌های جوان مشاهده می‌شوند. علائم کمبود شبیه علائم کمبود آهن بوده با این تفاوت که در کمبود منگنز قسمتی از حاشیه برگ سبز باقی می‌ماند. در کمبود شدید منگنز تخریب ساختمان کلروپلاست صورت می‎گیرد و غلظت کلروپلاست کاهش می‎یابد و کلروز به‎صورت نقاط پراکنده در برگ‎های نسبتا مسن دیده می‌شود.

خال‎ها بعدا نکروزه و در برخی موارد سوراخ می‌شوند و برگ‎های جوان به رنگ سبز کم رنگ مشاهده می‎گردند. در پایان دوره رشد قرمز بودن رگبرگ‎های اصلی و فرعی در برگ‎های جوان نیز مشاهده شده که با علایم سایر درختان متفاوت است. این قرمزی در نتیجه توسعه پیگمان‎های قرمز و تجمع غلظت‎های بالای هیدرات کربن در برگ در ارتباط با گیاهان خوشه‎ای گزارش شده است.

هم‎چنین بر اساس گزارش‎های مستند در کمبود منگنز زرد بودن برگ‎ها به‎دلیل اختلال در متابولیسم کربوهیدرات‎ها است. نکته حائز اهمیت و قابل اشاره در ارتباط با نقش عنصر منگنز در گیاه پسته، تحقیقی است که نشان داده مهم‌ترین عنصر غذایی که در تفاوت بین باغات با عملکرد بالا با باغات با عملکرد پائین ایفای نقش می‌کند، عنصر منگنز می‌باشد.

در تفسیر نتایج تجزیه خاک و برگ و تشخیص رفع کمبود احتمالی منگنز علاوه بر حدود بحرانی آن در خاک و برگ باید به pH خاک و اثرات متقابل آن با سایر عناصر غذایی توجه ویژه داشت. به‎عنوان مثال منگنز و آهن بر روی یکدیگر دارای اثر متقابل می‌باشند و مقادیر زیاد منگنز جذب و مصرف آهن گیاه را تحت تاثیر قرار می‎دهد.

جهت رفع کمبود منگنز در درختان پسته می‎توان در مصرف خاکی 50 تا 100 گرم به ازای هر درخت به‎صورت چالکود و در عمق تراکم ریشه از سولفات منگنز استفاده کرد و در محلول‎پاشی غلظت 1 تا 2 در هزار در اردیبهشت ماه و بسته به شدت کمبود 2 یا 3 بار به فاصله 20 تا 30 روز با توجه به دور آبیاری پیشنهاد می‌شود.

مس

نقش مس در گیاه بیشتر در فعالیت‌های آنزیمی گیاه خصوصا‌ فعال کردن آنزیم‌های اکسیداز می‌باشد. قابلیت دسترسی به مس برای گیاه نظیر اغلب ریزمغذی‌ها به pH خاک بستگی داشته و با افزایش pH از قابلیت جذب آن کاسته می‌شود هم‌چنین در خاک‌های آلی نیز مس اغلب به فرم کمپلکس‌های آلی بسیار پایدار وجود داشته و با پیوند بسیار سختی بین مولکول‌های آلی جای می‌گیرد در نتیجه قابلیت جذب آن برای گیاه کم شده و نمی‌تواند بوسیله گیاه مورد استفاده قرارگیرد در نتیجه برخلاف تمامی عناصر غذایی ریزمغذی بایستی حتی‌المقدور با کودهای حیوانی و دامی مخلوط نگردد.

مس با فسفر و آهن و روی اثر متقابل دارد. حدبحرانی مس در خاکppm 1 و در برگ پسته ppm 10 می‌باشد علائم کمبود مس در گیاه پسته بصورت سوختگی برگ‌های نزدیک به نوک سرشاخه‌ها، قلبی شکل شدن برگ‌های نورس و عصایی شکل شدن شاخه‌های بالائی درخت و تابیدن آنها به سمت پائین می‌باشد.

بور

یکی از منابع اصلی بر خاک، آب آبیاری و بر موجود در آن می‎باشد اما لزوما آب‎های شور دارای بر زیاد نیستند. بر در فعالیت‎های زایشی، گرده افشانی، تقسیم سلولی بافت‌های مریستمی، ترمیم بافت‌های آوندی، متابولیسم کربوهیدرات‌ها و انتقال آنها نقش ایفاء می‌نماید. درخاک‌های دارای بافت سبک، بر در اثر بارندگی و یا آبیاری شسته شده و از دسترس گیاه خارج می‌گردد هم‌چنین در pH بالاتر از 8 و درخاک‌های آهکی میزان جذب بر به میزان زیادی کاهش می‌یابد که این امر به‌علت واکنش متقابل بین کلسیم و بر می‌باشد.

حدبحرانی بر در خاک ppm 1 و در برگ پسته ppm 250 می‌باشد. از علائم کمبود بر در گیاه پسته، پیچیده شدن حاشیه برگ‌ها، تغییر شکل برگ به‌صورت فنجانی، پوکی محصول و عدم خوشه‌بندی مناسب را می‌توان نام برد درصورت کمبود محلول‌پاشی اسیدبوریک در پائیز پس از برداشت و یا اواخر اسفند هنگام تورم جوانه‌ها توصیه می‌گردد.

تعیین نیاز غذایی گیاه پسته

راه های مختلفی برای تعیین نیاز غذایی گیاه وجود دارد که از مهم ترین آنها می‌توان موارد زیر را نام برد:

1- استفاده از علائم ظاهری

2- تجزیه خاک

3- تجزیه گیاه

1- استفاده از علائم ظاهری
استفاده از این روش برای بررسی وضعیت تغذیه‌ای گیاه خصوصاً درختان پسته مناسب نبوده چرا که وقتی علائم ظاهر می‌شوند، کمبود عنصر در گیاه پیشرفت کرده و گیاه مقداری از محصول خود را از دست داده است.
بطور کلی کمبود یک عنصر در گیاه از نظر شدت سه مرحله دارد.

الف- کمبود پنهان:کمبود در گیاه آنقدر شدت پیدا نکرده که بتواند علائم کمبود را در گیاه ظاهر کند ولی مشاهده می‌شود که با دادن کود یا تامین عنصر مورد نظر محصول دهی بیشتر می‌شود.

ب- کمبود آشکار: کمبود در گیاه به حدی رسیده که باعث بروز علائم می‌شود. در این وضعیت بایستی سریعاً نسبت به رفع کمبود اقدام نمود. که در این صورت گیاه تا اندازه‌ای به حالت اولیه برگشته و خسارت چندان زیاد نیست.

ج- کمبود بحرانی: کمبود آنقدر شدت پیدا کرده که دیگر حتی با تامین احتیاجات گیاهی برگشت کامل به حالت عادی برای گیاه امکانپذیر نیست. لذا بایستی سعی نمود تا حد امکان شدت کمبود به این حد نرسد.
در واقع در این روش برای اینکه علائم کمبود ظاهر شده و قابل رؤیت گردند بایستی گیاه مرحله کمبود پنهان را پشت سر بگذارد، که خود مستلزم وارد آمدن خسارت قابل توجه به گیاه و کاهش تولید محصول می‌باشد.

از دیگر اشکالات استفاده از این روش می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

1- در گیاه پسته این علائم به راحتی قابل رؤیت و مشخص نمی‌باشند چرا که این گیاه خود را در شرایط نامساعد محیطی با یک رشد و عملکرد کم سازگار می‌سازد.

2- بسیاری از بیماریها، آفات و عوامل نامساعد محیطی علائمی در گیاه پسته شبیه نارسائیهای تغذیه‌ای تولید می‌کند. مثل: زردی و سوختگی برگ ناشی از بیماری ورتیسیلیوم، علائم مشابه به کمبود روی در سرشاخه‌ها ناشی از فعالیت آفت کارمانیا و ریزش و بادزدگی خوشه مشابه علائم کمبود بر در اثر عوامل نامساعد اقلیمی .

3- در بعضی از موارد علائم شباهت زیادی به یکدیگر داشته و تفکیک آنها نیازمندمهارت زیادی می‌باشد.

4- در موارد کمبود کمپلکس (کمبود توام چندین عنصر) علائم مخلوط و پیچیده می‌شوند.

2- تجزیه خاک (آزمون خاک)

این روش یکی از ساده‌ترین و رایج‌ترین روش های ارزیابی حاصلخیزی خاک می‌باشد که در کوتاه ترین مدت میزان عناصر غذایی خاک اندازه‌گیری می‌شوند. اما واقعیت این است که مقادیر اندازه‌گیری شده همان مقادیری نیستند که از نقطه نظر تولید دارای اهمیت می‌باشند زیرا که در طول دوره رشد علاوه بر خصوصیات خاک عواملی مانند نوع گیاه، توسعه ریشه، شرایط محیطی و مدیریت مزرعه در قابلیت جذب عناصر مؤثرند.

همچنین ریشه درختان پسته پراکنش‌ عمودی و افقی زیادی داشته لذا استفاده از نتایج تجزیه خاک به تنهایی برای توصیه کودی دقیق نبوده بلکه فقط یک ابزار کمی است. در انجام آزمون خاک در باغات پسته بایستی دقت نمود تا نمونه‌برداری، تجزیه و تفسیر نتایج بطور صحیح و با دقت کافی انجام شوند.

– نمونه‌برداری

نمونه خاک در باغات پسته از اعماق 0-40، 40-80 و 80-120 سانتیمتر از محل سایه‌انداز درخت و در هر قطعه بصورت مرکب تهیه می‌شود. انتخاب قطعات از نظر تعداد و سطح بستگی به میزان تغییرات خاک، سن، نوع و مدیریت تغذیه‌ای درختان دارد و بهتر است که از 3 و حداکثر 5 هکتار تجاوز نکنند.

– تجزیه نمونه‌ها

در اینجا لازم است هدف از تجزیه نمونه قبلاً مشخص شده و دیگر پارامترهای مؤثر در آن نیز اندازه‌گیری شوند بعنوان مثال pH، میزان آهک و گچ از عواملی هستند که قابلیت جذب بسیاری از عناصر را تحت تاثیر قرار می‌دهند. دیگر اینکه در تجزیه نمونه لازم است استانداردهای تجزیه هر مورد از نظر نوع روش و مواد مصرفی بخوبی رعایت شود.

– تفسیر نتایج

نتایج تجزیه نمونه‌های خاک بایستی توسط متخصصین مربوطه تفسیر و با توجه به خصوصیات فیزیکوشیمیایی خاک توصیه کودی صورت پذیرد. در این مورد علاوه بر غلظت هر یک از عناصر غذایی، بایستی به پارامترهایی چون pH و بافت، میزان آهک، گچ، شوری و سدیمی بودن خاک نیز توجه نمود. چرا که تمامی این پارامترها قابلیت جذب عناصر غذایی و راندمان کودها را تحت تاثیر قرار می‌دهند.درختان پسته در مجموع بیشترین جذب عناصر را در 5/6 pH= داشته و در خاکهای با میزان آهک و گچ نه چندان زیاد، بافت لوم شنی و شوری کم رشد بهتری دارند.

3-تجزیه گیاه

مقدار عناصر غذایی که در اختیار گیاهان قرار می‎گیرد، بر غلظت آنها در اندام های گیاهی اثر می‌گذارند، افزون بر آن، چنین تلقی می‎شود که اگر غلظت از حدی معین پایین تر رود، عملکرد محدود می‎گردد، این سطح مشخص در عناصر غذایی (حد بحرانی) یا (غلظت بحرانی) نامیده می‎شود.
روش کاربردی تجزیه گیاه، به منظور توصیه کودی، بستگی به تفسیر صحیح و دقیق آن دارد، در تفسیر داده های حاصل از تجزیه گیاه باید به روابط مقابل و تعاون عناصر غذایی نیز توجه نمود.

روش های عمده برای تفسیر نتایج تجزیه برگی عبارتند از:

روش غلظت عناصر غذایی، روش حد کفایت، روش دریس (روش تلفیقی تشخیص و توصیه کودی) و روش انحراف از درصد بهینه. روش های غلظت بحرانی و حد کفایت برای تفسیر نتایج تجزیه برگی.
غلظت بحرانی محدوده ای از غلظت عناصر غذایی است که در کمتر از آن، عملکرد محصول در مقایسه با گیاهانی که سطح عناصر غذایی بالاتری دارند، شروع به کاهش می نماید.  تفسیر نتایج برگی بر این فرض کلی استوار است که اگر غلظت عنصری در بافتهای گیاهی پایین تر از حد بحرانی باشد، جذب آن عنصر از خاک کافی نبوده است.

در روش غلظت بحرانی، زمان و محل نمونه برداری در تفسیر نتایج حاصل از تجزیه گیاه حائز کمال اهمیت می‎باشد. استفاده از آنالیزهای برگی برای تشخیص کمبودهای غذایی بسیار مفید بوده و بر مبنای آن می‎توان از کودهای مختلف استفاده کردو توصیه های کودی مناسب را بکار برد.

مشکلات‌ و ناهنجاری های‌ تغذیه‌ای پسته

در تحقیقات نیاز غذایی درختان پسته مشخص شده است، که برای برداشت یک تن پسته خشک مقدار نیتروژن، فسفر، پتاسیم، کلسیم، گوگرد و منیزیم برداشتی به ترتیب معادل 50، 7، 65، 35، 30 و 15 کیلوگرم و برای عناصر ریزمغذی هر کدام در حدود 200 الی 300 گرم می‌باشد. ولی متأسفانه در برنامه مصرف کود پسته کاران کشور به این امر مهم عموماً توجه نمی‌شود.

در نتیجه سطح وسیعی از باغهای پسته مبتلا به کمبود روی و پتاسیم می‌باشند. در بررسی های بعمل آمده در تعدادی از باغ های پسته کرمان نشان داده شده که به دلیل اعمال روش ناصحیح آبیاری، همبستگی بین خصوصیات حاصلخیزی خاک با عملکرد پسته ضعیف بوده و علت اصلی ضعیف بودن همبستگی به الگوی توسعه ریشه درخاک تحت شرایط متفاوت مدیریت آب مربوط می‌باشد.

باید در نظر داشت که درختان پسته قابلیت تطابق زیادی با شرایط محیطی دارند. مشاهدات نشان داده که تحمل درختان پسته به تنش‌های محیطی از سایر درختان میوه بیشتر است به طوری که در خاکهای کاملا آهکی با میزان کربنات کلسیم بیش از 60 درصد، خاک های گچی با مقدار گچ بیش از 30 درصد و رطوبت نسبی کمتر از ده درصد، اختلاف دمای شب و روز بیش از 20 درجه سانتیگراد، گرمای بیش از 44 درجه سانتیگراد و سرمای زمستانه کمتر از 10 درجه سانیتگراد و آب های شور بیش از 15 دسی زیمنس بر متر قادر به ادامه زندگی می‌باشند و چنانچه مدیریت مصرف کود و آب بهینه گردد تولید بیش از پیش افزایش خواهد یافت.

دو مبنا برای توصیه کودی باغات پسته بارور وجود دارد:

1. توصیه کودی براساس نتایج آزمون خاک و برگ

2. توصیه‏ های عمومی

توصیه عمومی مصرف بهینه کود در صورت نبود امکانات تجزیه خاک و برگ برای باغ‏ های پسته به شرح زیر می ‏باشد:

– محلول‌پاشی به منظور Fruit Set )5 در هزار اوره، 5 در هزار سولفات روی، 5 در هزار اسیدبوریک) در پاییز بعد از برداشت پسته و یا اوایل بهار و یا هر دو زمان، ضمنا در صورتی‌که خاک شور باشد بر از فرمول حذف می‌شود.

– سولفات پتاسیم 3-1 کیلوگرم برای هر درخت نسبت به مقدار پتاسیم اولیه خاک و سن درخت

– سولفات روی 250 گرم در سال شروع کوددهی و در سال‏های بعد 100 گرم به ازای هر درخت پسته کافی خواهد بود.

– مصرف کودهای آلی، کودهای گاوی و گوسفندی تا 100 تن در هکتار و کود مرغی تا 60 تن در هکتار البته حد معمول برای کودهای گاوی و گوسفندی 40 تن و برای کود مرغی 30 تن در هکتار است. معمولا در باغ‏ هایی که نیاز بیشتری به کود فسفره داشته باشند از کودهای مرغی و در باغ‏ هایی که نیاز بیشتری به کود پتاسیمی داشته باشند از کودهای گوسفندی استفاده می‏کنند.

– برای جلوگیری از تکثیر و اشاعه قارچ‏ های مولد آفلاتوکسین، کودهای دامی و مرغی به صورت چالکود مصرف می‌شود به‌خصوص در مصرف کود مرغی به عنوان منبع تکثیر قارچ‏ ها لازم است کلیه احتیاطات لازم اعم از پخش نکردن در باغ و چال کردن به طور کامل رعایت شود.

– گوگرد کشاورزی 3-1 کیلوگرم به ازای هر درخت

– سولفات مس در صورتی‌که غلظت مس در خاک کمتر از یک و در برگ ‏ها کمتر از 12 میلی‏گرم در کیلوگرم باشد.

راه ها و زمان محلول پاشی درختان پسته

محلول پاشی یا تغذیه برگی عبارتست از پاشش محلول های حاوی مواد غذایی روی برگ های درختان.سابقه محلول پاشی مواد غذایی بر روی درختان به سال 1950 میلادی باز می گردد.در آن سال ثابت شد که پاشش محلول های غذایی روی برگ ها موجب خواهد شد که عناصر معدنی موجود در کود از طریق روزنه ها stomata)) وارد سیستم آوندی گیاهان شود و گیاهان بتوانند از آن عناصر در جهت رشد ونمو خود استفاده کنند.

علاوه بر روزنه هااین امکان وجود دارد که جذب مواد غذایی از طریق کوتیکول (cuticles) برگها هم صورت گیرد.کوتیکول یا بشره بیرونی ترین بخش سلول های گیاهی است و لایه ای موم مانند است که بیشترین نقش حفاظتی در گیاهان دارد.بخوبی به اثبات رسیده که تکرار محلول پاشی مواد غذایی روی برگ ها ممکن است حتی تا 20 برابر مصرف کودها از طریق خاک سودمندتر باشد بشرطی که تکرار شود.

در بسیاری از نوشته ها و مقالات بر این تکیه می شود که چون میزان مصرف یا برداشت عناصر اصلی یا ماکرو(N،P،K) از خاک توسط درختان بالاست بنابراین محلول پاشی عناصر ماکرو نمی تواند کارساز باشد در صورتی که اینطور نیست.مقالات وتحقیقات بسیاری از محققان روی سایر محصولات کشاورزی و درختان نشان داده است که تکرار محلول پاشی بفواصل هر 20 روز می تواند تقریبا تمام نیازهای عناصر در درختان پسته جبران کند و نیازی به استفاده از کودهای ماکرو میکرو نیست.

البته متاسفانه تحقیق 100 درصدی در این زمینه روی پسته وجود ندارد اما بهرروی می توان بصورت تجربی و آزمایشی محلول پاشی را بجای کاربرد عناصر در خاک استفاده کرد ومسلما محلول پاشی اثرات بسیار بهتری خواهد داشت البته باید از طریق علمی هم این مسله روی درختان پسته به اثبات برسد.اینکه چه فرمول ها و کودهایی وبا چه ترکیب و درصدی با هم مخلوط شوند و زمان پاشش هر فرمول کی باشد جزو رموز یا فنون کوزه گری کارشناسان کشاورزی است.

اگر چه بهتر است سموم و کودهای محلول پاشی با هم مخلوط نشوند وپاشش انها جداگانه باشد اما اختلاط بسیاری از سموم با محلول های غذایی وپاشش آنها روی فیلوپلان(محیط اطراف برگ)بسیار کارگشا وبصرفه از نظر اقتصادی خواهد بود تا اینکه بصورت جداگانه بپاشیم.اما بصورت خلاصه مزایای محلول پاشی نسبت به کاربرد کود ها یا عناصر در خاک عبارتست از:

  1. اثر فوری تر محلول پاشی عناصر نسبت به کاربرد در خاک
  2. Soil application-شاداب شدن و قوی شدن بخش های هوایی گیاه بویژه برگ ها و شاخه ها و خوشه ها
  3. افزایش طول عمر برگ ها و افزایش ذخیره برگی در شرایط حساس یا بحرانی بویژه در زمان پر شدن مغز
  4. رساندن عناصر به خوشه ها و برگ ها بویژه در شرایط خشک باغات پسته(در دوره های طولانی مدت آبیاری باغات پسته که گاها 3 یل 4 ماه هم میرسند اگربهترین کود هم در خاک موجود باشد غیرقابل استفاده و جذب توسط درختان است)
  5. افزایش مقومت نسبت به افات و بیماری ها(چون محلول پاشی موجب قوی ماندن درختان کاهش خسارت آفات وامراض می شود.البته آفت شیره خشک را باید از این قضیه مستثنی دانست چون هر چه برگها شاداب تر و قوی تر باشند فشار شیره خشک بیشتر می شود)
  6. افزایش سرعت جریان مواد غذایی در آوندها و گیاه (element circulation).

محلول پاشی در زمستان

سوال اساسی در مورد باغات پسته این است که کی باید محلول پاشی کرد؟بهترین زمان برای محلول پاشی کی هست؟

باید زمانی محلول پاشی کنیم که دمای هوا وخاک خیلی بالا یا خیلی پایین نباشد بدلایل مختلف اگر در دماهای بالا و پایین هوا وخاک محلول پاشی روی برگها صورت گیرد عناصر بصورت غیرقابل جذب در خواهند امد و محلول پاشی بی فایده خواهد بود.یکی از بازه های زمانی بسیار مهم برای محلول پاشی در باغات پسته در محدوده زمانی گلدهی(bloom time)است.

بسیاری از کارشناسان نظر به این دارند که در دوره گلدهی نباید محلول پاشید یا سم پاشی کرد در صورتی که در باغات پسته بنظر میرید بحرانی ترین ومناسبترین بازه زمانی مبارزه با آفات بهاره(پروانه چوبخوار و…) و به حرکت انداختن درختان توسط محلول پاشیدر ودوره زمانی گلدهی است.بهر روی در مورد پاشیدن و عدم پاشش در گلدهی اختلاف نظر وجود دارد که از نظر بسیاری از کارشناسان و محققین باید حتما سم پاشی و محلول پاشی را در زمان گلدهی انجام داد و بتعویق انداختن کار باعث ضرر و زیان خواهد شد.

در شرایط استرس باغات پسته (مسمومیت ها،شوری،کم آبی و….)استفاده از کودهای محلول پاشی بویژه کودهای حاوی مواد پروتیینی و ویتامینه و… میتواند کمک زیادی به گذراندن دوره استرس در درختان پسته کند محلول پاشی عناصر مناسب بعد از تشکیل میوه(fruit setting) در پسته بسیار کارساز خواهد بود بویژه در مورد افزایش انس، خندانی و کیفیت میوه ها کاهش پوکی، همانطور که اشاره شد تکرار محلول پاشی هر 2 هفته یا 3 هفته در درختان پسته با محلول های استاندارد و فرمول های ویژه بسیار تاثیر گذار خواهد بود.

در مورد زمان محلول پاشی مطالعات نشان داده است که از نظر میزان جذب در روزنه های برگی و کوتیکول برگ بهترین زمان اوایل صبح است. در اوایل صبح بدلایل مختلف در مقایسه با سایر زمانها بویژه نزدیک به غروب جذب عناصر غذایی از طریق برگ ها بیشتر خواهد بود.و این در حالی است که در مورد سم پاشی بهتر است سم پاشی در عصر وحتی شب صورت گیرد.سوال اساسی بسیاری از کشاورزان بویژه در سالیانی که در بهار بارندگی داریم این است که چه مدت بعد از محلول پاشی یا سم پاشی ها اگر بارندگی اتفق بیفتد محلول پاشی یا سم پاشی موثر خواهد بود.

این بستگی زیادی به نوع سم ونوع محلول مورد استفاده دارد اما در مورد سموم باید خاطر نشان کرد که اثرات بسیاری از سموم بصورت تماسی است و در همان بازه که سم پاشیده می شود سم اثر خود را بر روی آفت خواهد گذاشت ودر مورد سموم تماسی حتی اگر 10 دقیقه بعد از سم پاشی بارندگی حادث شود اتفاقی نخواهد افتاد اما در مورد کودهای مایع یا محلول پاشی ممکن است حداقل 24 ساعت وقت برای جذب عناصر توسط برگ الزامی باشد.

در مورد بسیاری از عناصر بمنظور جذب بهتر از طریق برگ و اثرات بهتر علاوه بر عناصر معدنی اصلی مواد دیگری هم ممکن است در ترکیب یا بصورت mixing با این عناصر روی برگها پاشیده شوند که هم جذب بهتر عناصر را بهبود می دهند و هم خودشان بصورت جداگانه ممکن است اثرات تحریک کنندگی یا تغذیه ای برای یرگ ها داشته باشد موادی انند هورمون ها، ویتامین ها، مواد هیومیکی، عصاره جلبک ها و…

برخلاف بسیاری از کشاورزان پسته کار که فقط افکار آن ها معطوف به تغذیه از طریق ریشه است و کاملا اشتباه فکر میکنند محیط برگ یک محیط فوق العاده جالب و بسیار شگفت انگیز جذبی است.محیط برگ می تواند یک محیط کاملا جذبی عمل کند و عناصر معدنی مختلف را بخوبی جذب نماید.مطالعات مختلف نشان داده که اگرچه مقدار جذب موادغذایی توسط برگ کمتر از ریشه هاست اما از نظر تاثیر همین میزان کم در مقایسه با ریشه ها بسیار موثرتر و سریعتر عمل می کند.

از نظر موثر بودن محلول پاشی در مقایسه با جذب ریشه ای نتایج متفاوت بوده اند.نتایج محلول پاشی را 8-10 و حتی 20 برابر موثرتر از جذب ریشه ای معرفی کرده اند.هنگامی که موادغذایی از طریق برگ در اختیار درختان پسته گذارده شود راندمان جذب بسیار بالاتر جذب ریشه ای خواهد بود چون محدودیت های مختلف از جمله آبشویی عناصر در خاک(leaching) بازدارنده های موجود در محیط خاک، محدودیت اسیدیته و بسیاری از فاکتورهای منفی تاثیرگذار در جذب را نخواهیم داشت.

موادغذایی زمانی که از ریشه جذب شوند یک مسیر طولانی یا circulation را در گیاه پیش رو دارند و یا بد در کل گیاه بچرخند تا به برگ ها و خوشه ها برسند و در نتیجه میزان انرژی زیادی از گیاه را بمصرف می رسانند وبنابراین میزان مصرف ATP در کل گیاه بالا خواهد رفت.از سوی دیگر بسیاری از عناصرغذایی مورد نیاز درختان غیرمتحرک یا immobile هستندوحتی اگر تمام شرایط مساعد باشدجذبشان از خاک و انتقال آن ها به خوشه ها بسیار دشوار خواهد بود و محلول پاشی موجب می‌شود که این عناصر غیرمتحرک یا immobile به راحتی و بدون زحمت در اختیار درختان قرار گیرند.

محلول پاشی یک راه میانبر و بدون هزینه را در اختیار گیاه یا درختان پسته خواهد گذاشت.زمانی ماکزیمم جذب عناصرغذایی از خاک را خواهیم داشت که رطوبت کافی در خاک موجود باشدودر مورد کوددهی ریشه ای قبل از هر آبیاری کودهای مختلف را به زمین اضافه می کنند و در دمای بالای خاک و هوا میزان رطوبت خاک پس از چند روز بعد از آبیاری بشدت پایین خواهد آمد و بسیاری از عناصر ماکرو و میکرو بدلیل کاهش رطوبت وخشکی خاک در خاک دپو شده و به مصرف درختان نمی رسند اما محلول پاشی این محدودیت(کمبود رطوبت در خاک) را ندارد و در هر برحه زمانی بویژه پس از آبیاری زمین و تازه شدن درختان بسیار موثر خواهد بود.

مطالعات زیادی نشان داده اند که محلول پاشی عناصر از طریق برگ در شرایطی از عوامل محدود کننده و باز دارنده جذب(مثلا اسیدیته یا pH بالای آب و خاک و….)در خاک وجود دارند مناسبترین راه رساندن مواد غذایی به درختان است.تحقیقات مختلف نشان داده است که در شرایط قلیایت شدید خاک و آب(شرایط باغات پسته استان کرمان)جذب بسیاری از عناصر میکرو و یون های فلزی به سختی صورت میگیرد و به همین دلیل کمبود عناصر میکرو بویژه آهن(fe)، روی(zn) و…در تمام پسته کاری های استان کرمان وجود دارد.

کمبود کلسیم در درختان که موجب عوارض مختلف در دانه های پسته شده به این دلیل نیست که کلسیمی در خاک وجود ندارد به این دلیل است که ca غیرقابل جذب توسط درختان است.کمبود ca در خاکهای قلیلیی پدیده ای بسیار نادر است که متاسفانه عوارض مختلفی برای درختان پسته و دانه ها بوجود آورده است.

بدون شک محلول پاشی 2 الی 3 نوبت کودهای میکرو و کودهای کلسیمی در طول فصل رشد و نمو درختان پسته بصورت کامل عوارض ناشی از ایندسته کمبودها در درختان پسته را رفع خواهد کرد.نکته بسیار جالب و شگفت آور در این است که میزان جذب از طریق برگ هیچ محدودیتی را برای جذب از طریق ریشه بوجود نخواهد آورد چون جذب برگی بصورت بسیار سریع و موضعی(Localized absoption) اتفاق خواهد افتاد و اختلالی در جذب سایر عناصر از ارگان های دیگر گیاه(ریشه و…) بوجود نخواهدآورد.البته بسیاری بر این نکته اتفاق نظر دارند که محلول پاشی عناصر ماکرو(P، N، K)که متحرک هستند(Mobile elements)

ممکن است تمام نیاز های درختان به این عناصر را تامین نکند اما بهره روی محلول پاشی عناصر ماکرو هم می تواند بسیار کارساز باشد اما در مقدار استفاده از عناصر ماکرو در محلول پاشی باید دقت کرد که بیش از حد مجاز استفاده نشوند چون موجب گیاه سوزی در درختان خواهد شد.محلول پاشی با غلظت های کم عناصر ماکرو بویژه نیتروژن(N)و پتاسیم(K)در مرحله تشکیل دانه و پر شدن مغز در درختان پسته بسیار موثر عمل خواهد کرد و درصد پوکی را کاهش و درصد خندانی و اونس دانه ها را به صورت شگفت آوری بالا خواهد برد.

مقدار کارآیی محلول پاشی در یک گیاه بستگی به فاکتورهای متعددی دارد ازجمله وسعت برگ ها، تعداد Stomata یا روزنه ها در برگ و همچنین ضخامت و شرایط کوتیکول و متاسفانه تحقیقاتی در زمینه فاکتورهای محدود کننده جذب از طریق برگ(محلول پاشی)در باغات پسته ایران و حتی دنیا وجود ندارد و میتواند چند ده محقق برای چندین سال روی همین موضوع کار کنند و فرمولی متناسب به باغداران ارایه نمایند.نانوتکنولوژی در صنایع تولید کودهای محلول پاشی یکی از روش های بسیار موثر وجدید است که بدبختانه بسیاری از کارشناسان با نانوتکنولوژی و بحث های مربوطه به آن در کشاورزی لنگ می زنند.

البته باید توجه داشت بسیاری از کودهای محلول پاشی که تولیدی بر پایه نانوتکنولوژی و بیوتکنولوژی دارند مختص کارخانجات تولید کودهای کشاورزی در کشورهای پیشرو هستند و این تکنولوژی را در اختیار ما نم گذارند.به همین دلیل است که وقتی کودی در داخل ایران با استفاده از روش مهندسی معکوس تولید می شود کارایی کود مشابه خارجی خود را ندارد هر چند که تمام درصدها و آنالیز هر دو کود با هم مشابه باشند.البته باید قبل از هر گونه کاربرد کود بصورت محلول پاشی و یا کاربرد در خاک از وضعیت خاک و آنالیز برگ اطمینان حاصل کرد وگرنه کاربرد خودسرانه کود بصورت محلول پاشی یا کاربرد در خاک نه تنها کمکی نمی کند بلکه باعث آسیب به درختان و آلودگی زیست محیطی می شود.

انواع کودهای آلی (حیوانی، گیاهی و مخلوط)

مزایای کودهای آلی: این کودها ممکن است بتواند تمامی عناصر ضروری پر مصرف و کم مصرف را برای گیاه تأمین کنند اهمیت دیگر کودهای آلی، بهبود و افزایش نفوذ پذیری خاک نسبت به آب و هوا و در نتیجه نفوذ پذیری ریشه یا گیاه می‎باشد. به‌طور کلی مزیت کودهای آلی به طور عمده ناشی از مقدار ازت آنهاست.

طریقه چاله کود زدن

 

نیتروژن می تواند به شکل آلی در خاک ذخیره شده و پس از معدنی شدن برای گیاه قابل استفاده خواهد شد. گیاهان پوشش دهنده سطح خاک که در پاییز و ابتدای بهار می‌رویند، ازت معدنی خاک را جذب و به مواد آلی تبدیل می‌نمایند لذا باعث کاهش آیشویی و ازت زدایی می‌گردد. شخم زدن و مخلوط نمودن گیاه پوشش دهنده در خلال فصل رشد از راه فرایند معدنی کردن ازت آن را به صورت تدریجی آزاد می‌سازد.

تجمع ریشه ها در چاله کود

 

 

 

کودهای میکروبی (بیولوژیک)

خاک سطحی مملو از میکروارگانیسم‌های زنده و فعال می‌باشد که برخی از آن ها نقش اساسی در رشد و نمو ریشه و در نتیجه عملکرد بیولوژیک و عملکرد محصول دارند. باکتری‌ها و قارچ‌های مفید در خاک با ترشح انواع تنظیم کننده‌های رشد، علاوه بر جلوگیری از بروز خسارت توسط باکتری‌ها و قارچ‌های مضر خاک در منطقه ریزوسفر ریشه شرایط را برای جذب عناصر مورد نیاز و تثبیتی در خاک برای گیاه فراهم می‌آورند، که در این رابطه به تولید انواع تیو باسیلوس‌های تجزیه کننده گوگرد، قارچ‌های میکوریزا و… می‌توان اشاره نمود و اخیرا کودهای بیولوژیک استاندارد توسط شرکت فن‌آوری زیستی طبیعت‌گرا با برند سحرآمیز به بازار عرضه شده است.

 

منبع:

راهنمای پرورش و تولید پسته
با نگرش کاربردی

تألیف:
مهندس مسعود موسی نژاد
دکتر هرمزد نقوی
مهندس محمدنوید نقیبی

مشاهده تمامی محصولات فروشگاه

 

 

اینستاگرام
تلگرام
آپارات
ایتا
روبیکا
0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
0
دوست داریم نظرتونو بدونیم، لطفا دیدگاهی بنویس برامون!x