بهترین خاک مناسب برای احداث باغ

بهترین خاک مناسب برای احداث باغ

آشنایی با خاک مناسب برای احداث باغ

قبل از هر اقدامی برای احداث باغ ،انجام مطالعات خاک شناسی توصیه میشود . برای انجام مطالغات خاک شناسی حفر حداقل یک پروفیل در هکتار به ابعاد یک متر عرض دو متر طول و یک تا یک و نیم متر عمق نیاز است .سپس با استفاده از مشخصات ظاهری مانند رنگ خاک ،تغیرات اهک ،تغییرات اهک ،تغییرات رس،مائه عالی ،ساختمان ، سفتی،تراکم خاک و… افق ها و لایه های خاک مشخص خواهند شد. و همچنین سطح اب زیر زمینی و نوسان ان ،درجه مانداب سطح و زمان رخداد انو… تعیین خواهد شد. برای تعیین و شناخت دقیق ویژگی ها و محدودیت های فیزیکی و شیمیایی توصیه میشود از هر لایه یا افق خاک در نیمرخ پروفیل خاک،یک نمونه تهیه میشود .

این نمونه ها به ازمایشگا ارسال شده و تجزیه های لازم انجام شود و سپس با استفاده از نتایج مطالعات صحرایی و ازمایشگاهی ،تفسیر های لازم برای احداث باغ مرکبات انجام میشود .

در انتخاب محل احداث باغ،تعیین حاصلخیزی عمومی خاک مانند اندازه گیری pH،مواد عالی و قابلیت استفاده عناصر غذایی مانند پتاسیم ،فسفر ،منیزیم ، آهن ،منگنز ،روی و همچنین کلسیم (در خاک های در معرض تنش مانداب ،خاک های اسیدی …) از اهمیت زیادی برخوردار است .

در خاک های که قبلا مرکبات یا سبزی و صیفی کشت شده است مقدار مس قابل استفاده خاک نیز باید اندازه گیری شده و مورد برسی قرار گیرد. به علت تحرک بسیار کم مس در خاک فاین عنصر به طور عمده در لایه های سطحی خاک تجمع می یابد و تحت تاثیر شستشو نیر قرار نمیگیرد نبابر این مصرف ریاد قارچ کش های حاوی مس ماننداکسی کلرور  مس و ملول های بردو موجب تجعمع مس در سطح خاک و منطقه ریشه درختان میشود .

تجمع زیاد مس در ننطقه ریشه درختان مرکبات ،موجب اختلال شدی در جذب اهن ،کلروز و ریزش برگ میشود . اگر خاک درختان مرکبات دارای تجمع مس قابل استفاده در لایه های سطحی باشد pHباید به بالاتر از 6/5 افزایش یابد .

اما اگر خاک،اهکی باشد برای کاهش pHموثر واقع خواهد شد . معمولا پس از احداث باغ ، اصلاح حاصلخیزی خاک های با اهک زیاد و مواد الی کم ،بسیار مشکل است . هزینه های اضافی احداث ،هواه با هزینه های مدیریت درختان در چنین خاک هایی سبب اخلاف بیشتر بین هزینه و سود ،به ویژه در اوایل دوره بار دهی درختان میشود .

نوسازی باغ های قدیمی توسط بستر سازی مجدد میتواند اثر زیادی در حاصلخیزی، ظرفیت نگهداری اب و حجم ریشه دهی درختانداشته باد . در اغلب موارد ،نوسازی با بستر سازی مناسب از  سود اقتصاد بیشتری برخوردار خواهد بود اما در برخی موارد اگر مواد pHبالا(اهک زیاد لایه های پایینی )یا رس زیاد از لایه های پاییمی ب منطقه ریشه منتقل شوند ممکن است مشکلاتی برای درختان ایجاد نمایند ،بنابر این باید تلاش شود که تا حد امکان از انتقال اهک یا رس از لایه های زیرین به سطح خاک اجتناب شود.

خاک

برسی بافت خاک و تغییرات آن در پروفیل خاک درختان مرکبات

بافت خاک شامل ذرات شن، سیلت و رس است که به آنها ذرات ریز یا ذرات اولیه نیز اطلاق می شود و قطر کمتر از دو میلی متر دارند. قطر ذرات رس کمتر از 0/002میلی متر (دو میکرون)، قطر ذرات سیلت از 0/002 میلی متر.

(دو میکرون) تا قطر ذرات شن از0 /02میلی متر (20 میکرون) و 0 / 02 میلی متر (20 میکرون) تا دو میلی متر (2000 میکرون) می باشد. در واقع، بافت خاک مقدار نسبی ذرات شن، سیلت و رس را در خاک های معدنی نشان میدهد اما به ذرات بزرگتر از دو میلی متر، ذرات درشت گویند. بافت خاک بر میزان نگهداری آب در خاک (بعد از زهکشی تقلی) و سرعت تخلیه آب از خاک تاثیر زیادی دارد. برای مثال، بیشتر خاکهای مرکبات که دارای مقدار زیادی شن در منطقه ریشه هستند به علت ظرفیت نگهداری پایین به مدیریت آبیاری فشرده تری نیاز دارند حجم زیاد آب مصرفی در هر آبیاری در یک زمان می تواند موجب آبشویی شدید عناصر غذایی شود.

اغلب خاکهای بافت درشت، فاقد ظرفیت لازم برای نگهداری آب و عناصر غذایی می باشند و در مقابل، خاکهای بافت ریز نیز اغلب مشکل ساختمانی و زهکشی دارند که موجب کاهش توسعه ریشه، تشدید خشکیدگی سرشاخه ها و زوال مرکبات میشوند . به طور کلی کلاس های بافت خاک در جدول 2-1 نشان داده شده است. کلاس های متوسط و نسبتا درشت، مناسب ترین کلاس های بافت خاک برای کاشت مرکبات هستند. مدیریت آبیاری و تغذیه درختان مرکبات در بافت های با کلاس مختلف، متفاوت است و معمولا در کلاس های بافت درشت به مدیریت آبیاری و تغذیه فشرده تری نیاز است.

 مواد آلی (Organic matter) و تغییرات آن در پروفیل خاک مرکبات

مواد آلی خاک شامل هر نوع مادهای با اساس کربن آلی از بقایای گیاهی تازه افزوده شده به خاک تا هوموس کاملا تجزیه شده یا کمپوست می باشد. در حالت طبیعی، خاکهای نمادین مرکبات ممکن است شامل بیشتر از 5درصد ماده آلی باشند اما پس از کشت، مواد آلی به تدریج کاهش می یابد و در نهایت در حدود 1 تا 2 درصد در یک باغ بالغ مرکبات ثابت باقی می ماند. به طور کلی، هر چه مواد آلی خاک بیشتر باشد ظرفیت نگهداری آب در خاک نیز بیشتر می باشد.

در آب و هوای گرم و مرطوب، مواد آلی خاک به سرعت اکسید می شوند ولی به همان مقدار توسط درختان مرکبات جایگزین نمی شوند. همچنین استفاده از علف کشها در زیرسایبان درختان نیز موجب کاهش مواد آلی خاک می شود.

در خاک های شنی مناطق ساحی و مجاور مناطق ساحلی دریای مازندران مقدار ماده آلی در خاک، یک مولفه بسیار ارزشمند است چرا که ظرفیت نگهداری آب و عناصر غذایی را فراهم می کند و همچنین تجزیه آن بازیافت عناصر غذایی برای گیاهان را امکان پذیر می کند. حد کفایت مواد آلی در خاک، با توجه به بافت خاک متفاوت است و معمولا خاک های با بافت سنگین از حد کفایت بالاتری برخوردار هستند 

ظرفیت تبادل کاتیونی مواد آلی با تغییرات اسیدیته (pH خاک تغییر می کند و در pH تقریبا 100 تا 400 سانتی مول (+) در کیلوگرم می باشد و به طور میانگین حدود 150 سانتی مول (+) در کیلوگرم است. بنابر این مواد آلی، ترکیبات بسیار با ارزشی در خاک هستند. زیرا ظرفیت نگهداری آب و عناصر غذایی در خاک را افزایش می دهند.

همچنین تجزیه آنهاء عناصر غذایی را برای گیاهان فراهم می کند. بهترین زمان برای افزودن مواد آلی به خاک در باغ های مرکبات، قبل از احداث باغ است چرا که به آسانی می توان آن را با خاک منطقه ریشه درختان مخلوط کرد یا در منطقه ای قرار داد که ریشه درختان به آن برسد.

به طور کلی برای بهبود حاصلخیزی خاک و افزایش قابلیت استفاده آب و عناصر غذایی، افزودن مواد آلی باید بیشتر مورد توجه قرار گیرد، بنابراین به مدیران وزارت جهاد کشاورزی و شهرداری ها پیشنهاد می شود ترتیبی اتخاذ کنند که محل های دفن زباله، زباله های باغبانی را نپذیرند و در هر منطقه ای، کارگاه های تبدیل زباله به کمپوست با مال احداث نمایند و این مواد آلی با حمایت دولت بدون هیچ هزینه ای، غیر از هزینه حمل و نقل به مصرف کنندگان تحویل گردد.

کمپوست های تولید شده نیز برای مصرف در خاک مناسب هستند و بیشتر آنها که استانداردها و کیفیت لازم را داشته باشند برای مصرف در باغ های مرکبات توصیه می شوند. اما مواد تولید شده با آماده شده به صورت مالچ، برای استفاده در باغ های مرکبات توصیه نمی شوندرا جذب نمایند.

بنابراین ده تا تبدیل به کمپوست شوندپوست مواد آلی در خاک وجودزیرا آنها در طی تجزیه ممکن است نیتروژن قابل استفاده درختان را جذب نمایند مالچ ها قبل از مصرف، باید ابتدا در گوشه ای از باغ جمع شده تا تبدیل به کسپس مصرف گردند.

هیچ حد مشخص و خاصی برای مصرف کمپوست مواد آل ا ندارد. یک قاعده کلی این است که مقدار کم، بیشتر از هیچ است و مقدار زیاد هم بهتمی باشد. تصمیم باغ دار برای مصرف مواد آلی باید بر اساس نزدیکی به یک منبر به علاوه حمل و نقل مناسب، توزیع و هزینه های اختلاط باشد. به علت این که حجم زیادی رسیدن به مقدار بهینه (20 تا 100 تن در هکتار) مورد نیاز است بنابراین، اگر تهیه مواد آل برای باغ دار مشکل است و هزینه زیادی دارد مصرف یکنواخت آنها در کل سطح باغ توص نمی شود. بلکه، باغ دار باید خاکهای ضعیف تر را در باغ مشخص کرده و مقدار بیشتری از مواد آلی در این خاک ها مصرف کند.

کودهای حیوانی و کمپوست های مصرفی در خاک های کشاورزی باید حداقل ویژگیهای فیزیکی و شیمیایی زیر را داشته باشند و کمپوست هایی که این ویژگی ها را نداشته باشند برای مصرف در فصل رشد توصیه نمی شوند.

همچنین از بین ویژگیهای زیر، دو ویژگی اهمیت بیشتری دارد که شامل نسبت کربن به نیتروژن (C/ N) و شوری (غلظت نمکهای محلول) می باشد. سطوح پایین تر هر یک از این ویژگی ها نشان میدهد کمپوست برای مصرف در باغ های مرکبات و درختان میوه مناسب تر است. “

خاک

فواید کمپوست و کودهای حیوانی به خاک مرکبات

برخی ویژگی های فیزیکی و شیمیایی لازم برای کمپوستهای مطلوب و استاندارد برای مصرف در باغهای مرکبات و دیگر درختان میوه، به طور خلاصه شامل موارد زیر است:

  1.  کربن آلی 50 درصد یا بیشتر .
  2.  شوری کمتر از 6 دسی زیمنس بر متر (غلظت نمکهای محلول کمتر از میلی گرم در لیتر)
  3.  نسبت کربن به نیتروژن (C/N) از 15:1 تا 25:1
  4.  رطوبت وزنی از 35 تا 55درصد
  5.  pH بین5 تا 8 
  6. ظرفیت نگهداری آب (وزنی) از 20 تا 60 درصد
  7. دانسیته حجمیتازه حدود 300 تا 600 کیلوگرم بر متر مکعب (0/ 3 تا 0/6 سانتی متر مکعب)
  8. اندازه ذرات کمتر از یک اینچ (2/ 5 سانتی متر) 
  9. نداشتن دانه های علفهای هرز زنده (قابل رشد)

خاک

برسی کربنات کلسیم (آهک) در خاک درختان میوه

کربنات کلسیم، یک ترکیب عمده خاکهای آهکی است. برای توصیف مقدار آهک خاکها، مقدار معادل کربنات کلسیم کل را گزارش می کنند که مقدار آن از خیلی کم تا بیشتر از 50 درصد در خاک های آهکی متفاوت است.

خاک آهکی، خاکی است که بیش از 5درصد وزنی کربنات کلسیم داشته باشد. آهک فعال، معرف بخشی از آهک خاک است که در بخش رس خاک قرار دارد و سطح ویژه بالایی داشته و بسیار واکنش پذیر است. مقدار و شکل کربنات کلسیم (کل و فعال) بر خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک اثر دارد. اگر کربنات کلسیم کل خاک بیشتر از20 درصد و یا کربنات کلسیم فعال بیشتر از 10درصد باشد موجب کاهش رشد و عملکرد بیشتر درختان میوه میشود.

برای بیشتر درختان میوه از جمله درختان مرکبات، با توجه به نوع پایه، سطوح بحرانی کربنات کلسیم کل، حدود11 تا 30درصد و برای کربناتکلسیم فعال، هفت تا نه درصد گزارش شده است. براساس پژوهش های انجام شده، خاکهای با اقدار کربنات کلسیم کل یکسان، ممکن است کربنات کلسیم فعال متفاوتی داشته باشند. خاک های حاصل از سنگ های آهکی سخت نسبت به خاکهای حاصل از سنگهای آهکی نرمی آهک فعال کمتری دارند.

اگرچه اغلب، کربنات کلسیم کل در بیان خصوصیات شیمیایی خاک استفاده می شود اما همیشه ارتباط خوبی بین مقدار کربنات کلسیم کل و کاهش رشد و زردی ناشی از کمبود آهن در درختان میوه مشاهده نمی شود. در مقابل، کربنات کلسیم در جزء رس خاک (کربنات کلسیم فعال خاک) که موجب ایجاد و نگهداری غلظت زیاد بی کربنات در محلول خاک می شود، برای پیش بینی پتانسیل توسعه کلروز مناسب تر است.

بنابراین برای تشخیص حساسیت به کلروز درختان میوه در خاک های آهکی، آهک فعال شاخص مناسب تری می باشد. آهک فعال معمولا یک شاخص غیر مستقیم از توزیع اندازه ذرات یا سطح ویژه کربنات کلسیم است که به طور غیر مستقیم مسئول کاهش رشد و برخی ناهنجاری های فیزیولوژیکی مانند کلروز است.

مقدار کربنات کلسیم (آهک) و پراکنش آن در لایه سطحی خاک های مناطق مختلف 

مطالعات شبکه ای خاک های استان مازندران نشان داده است که مقدار کربنات کلسیم کل این خاکها از غرب به طرف شرق، به تدریج افزایش می یابد به طوری که بخش عمده خاکهای مناطق رامسر، نشتارود، سلمان شهر، تازه آباد و کلارآباد تنکابن، چالوس، محمودآباد، کلوده، مرائده، چمستان، فریدونکنار، کار کردمحله، کله بست بابل، امیرکلا، بخش هایی از جویبار، بخش های جنوبی قائم شهر، سنگتراشان و اسلام آباد ساری کمتر از5درصد (0 تا 5 درصد) کربنات کلسیم کل دارند.

اما بخش عمده خاکهای شرق کتالم، تنکابن، خرم آباد، عباس آباد، علمده، نور، ایزده، جنوب نکا، رستم کلا، بهشهر، علمدار محله و گلوگاه بین 5 تا 10 درصد کربنات کلسیم کل دارند.

همچنین بخش هایی از نوشهر، علمده، نور و ایزده و بخش های محدودی از مناطق جنوب نکا، رستم کلا، بهشهر، علمدار محله و گلوگاه بین 10 تا 15 درصد کربنات کلسیم کل دارند. بیشتر بخشهای جنوبی آمل، نجارمحله، کیاکلا، بهنمیر، کوهی خیل و گلیرد بین 10تا 20درصد کربنات کلسیم کل دارند. اما بخش های عمده ای از ساری مانند آکند، زرد گاه، تازه آباد ساری، طوس کلا و زاغمرز بین 20تا 30درصد کربنات کلسیم کل دارند 

کربنات کلسیم و تغییرات آن در نیمرخ پروفیل خاک درختان مرکبات

در اکثر اراضی شرق مازندران، معمولا خاکهای لایه سطحی (40-0سانتی متر لایه سطحی خاک)، مقدار آهک کمتری دارند و در مقابل در این مناطق، مقدار آهک خاک در لایه های پایین تر به شدت افزایش می یابد که موجب افزایش pH خاک و کاهش حاصلخیزی خاک میشود 

بنابراین تنها نمونه برداری از لایه سطحی خاک و انتخاب پایه و رقم براساس نتایج تجزیه خاک این لایه، در بیشتر موارد پس از افزایش رشد و سن درختان و رسیدن ریشه ها به لایه های زیرین با آهک بیشتر، ممکن است موجب تشدید کلروز، افزایش نیاز به مصرف کودهای آهن، افزایش هزینه باغدار، افزایش حساسیت به تنش های محیطی، خشکیدگی سرشاخه ها و زوال مرکبات شود. همچنین در بیشتر این مناطق در زیر لایه 4030 سانتی متری، یک لایه فشرده (لایه شخم) وجود دارد که نفوذپذیری بسیار پایینی دارد و نیاز است شکسته شود.

گاهی اوقات تسطیح زمین، خاک سطحی مناطق مرتفع تر را به مناطق پست تر انتقال می دهد که موجب می شود خاک زیرین نامناسب در سطح قرار گیرد.

لذا احداث باغ مرکبات در چنین خاکهایی موجب می شود که درختان رشد  بسیار ضعیفی پس ازتسطیح زمین داشته باشند، برای اجتناب از این موارد، قبل از تسطیح زمین، باید خاک سطح زراعی (040، انسانی متن با پیشتیر) برداشته شود و در قسمتی اززمین جمع گردد سپس  عملیات تسطیح زمین انجام شود. پس از اتمام عملیات تسطیح خاک سطحی مجددا سطح مزرعه به صورت یکنواخت پخش شود، سپس پشته های محدب شکل موازی در جهت شمال و جنوب با شیب جانبی مناسب و با فاصله مناسب احداث گردد خاک پشته ها از حفر جوی های ایجاد شده برداشت می شود.

فاصله عمودی  کف جوی ها تا قسمت اانتها پشته ها معمولا بین 60الی 70 سانتی متر پیشنهاد می شود، اما در زمین های که نیاز به تسطیح ندارد هنگام احداث پشته ها، معمولا خاک سطحی اولیه با خاک لایه های پایین تر پوشش داده می شود که ممکن است ویژگی های فیزیکی و شیمیایی آن به طور معنی دار متفاوت از خاک سطحی باشد، خاک لایه زیرین که پس از احداث پشته، معمولا در روی پشته قرار می گیرد۔ احتمال دارد بافت درشت تر یا ریز تر از خاک سطحی داشته باشد اما تقریبا  در اغلب موارد دارای مواد آلی کمتری است.

اگر خاک لایه های زیرین دارای اهک زیاد باشد خاک روی پشته ها نیز ممکن است دارای اهک بیشتر شود بنابراین خاک منطقه ریشه در پشته ها حاصلخیز و ظرفیت نگهداری آبکمتری در مقایسه با خاک سطحی دفن شده دارد

خاک

برسی عمق خاک درختان مرکبات

موفقیت یا عدم موفقیت در کشت مرکبات در هر منطقه ای، با عمق خاک همبستگی زیاد دارد و مقدار نسبی رس و شن درشت در بافت خاک از فاکتورهای اصلی موثر در رشد مرکبات هستند. همچنین بین عمق خاک و عملکرد مرکبات، همبستگی مثبت معنی داری وجود دارد

مطالعات میدانی در باغ های نارنگی انشو نشان داده است که حد بحرانی خاک ( آب و هوا در پروفیل خاک برای رسیدن به عملکرد خوب میوه تقریبا (60-40) : (40-20) .(15- 25) است. در بیشتر این باغ ها، با افزایش وزن مخصوص ظاهری در خاک تحتانی، عملکرد در واحد سطح کاهش نشان داد. در چنین شرایطی انجام شخم عمیق موجب کاهش وزنمخصوص و افزایش عملکرد می شود.

اندازه درختان مرکبات به پایین ترین عمقی که ریشه های ریز در آن می توانند رشد کننده بستگی دارد. رشد ریشه های ریز معمولا در لایه های با 50 درصد یا بیشتر سنگریزه یا لایه های با فشردگی زیاد، محدود می شود. جرم مخصوص ظاهری، یک پارامتر قابل اندازه گیری است که کمترین ضریب تغییرات را در مقایسه با دیگر خصوصیات فیزیکی خاک دارد.

معمولا عمقی از خاک، که در آن لایه یا لایه های با جرم مخصوص ظاهری بیشتر از حد بحرانی وجود داشته باشد، پتانسیل باروری خاک را تعیین می کند. حد بحرانی جرم مخصوص ظاهری برای خاکهای رسوبی، حدود1 / 60گرم بر سانتیمتر مکعب است. برای رسیدن به عملکرد بالا در خاکهای با بافت ریز و متوسط، جرم مخصوص ظاهری1/ 3 – 1 /1 گرم بر سانتیمتر مکعب با 40- 50درصد ذرات جامد درشت و با عمق حداقل 60-50سانتی متر، نیاز است.

خاکهای با عمق حداقل2  متر، بافت یکنواخت و زهکشی خوب در لایه های تحتانی، عمق آب زیرزمینی پایین تر از 150 سانتی متر در تمام طول سال، مناسب ترین خاکها برای کشت مرکبات هستند. بیشترین ریشه های مرکبات در عمق 80– 70سانتی متری تجمع می یابند. پژوهش های انجام شده در خاک های عمیق سنگریزه دار نشان داده است که در خاک های با بیشتر از 15درصد سنگریزه، عملکرد مرکبات کمتر از 50درصد خاکهای بدون سنگریزه با عمق یکسان می باشد.

در باغ های احداث شده، چنانچه فشردگی خاک بیشتر از حد بحرانی باشد شخم عمیق (تا عمق 80-70سانتی متری) در کاهش فشردگی و فراهم کردن محیط مناسب تر برای رشد ریشه ها توصیه می شود. مطالعات انجام شده نشان داده است خاکهای با عمق حداقل 60سانتی متر، بافت درشت با خاک تحتانی سنگین تر، زهکشی خوب و عمق آب زیرزمینی بیشتر از 150سانتی متر در سرتاسر سال برای بیشتر ارقام تجاری مرکبات مناسب هستند و برای حداکثر عملکرد، حداقل عمق خاک باید 180-150سانتی متر باشد.

تهویه خاک بر تراکم ریشه و تولید درختان مرکبات بسیار موثر است. حد بحرانی تهویه خاک در ظرفیت مزرعه ای، حدود 10درصد برای عمق 25تا 75سانتی متری خاک می باشد. ارتباط بین عمق خاک و عملکرد باغ های مرکبات نشان داده است که یک همبستگی مثبت معنیداری (**0. 80=r) بین عمق خاک و عملکرد میوه درختان مرکبات وجود دارد و حدود 4 تن افزایش عملکرد در هکتار به ازای هر 10 سانتی متر افزایش در عمق خاک (از 25تا 150سانتی متری) وجود دارد.

 سطح آب زیرزمینی و نوسان آن در خاک درختان مرکبات

تاثیر سطح آب زیرزمینی را بر عمق و تراکم ریشه های تغذیه کننده به صورت زیر می توان خلاصه کرد :

  1.  تهدید اصلی برای سلامت باغ های مرکبات، نوسان سطح آب زیرزمینی و ماندانسطحی است که در بیشتر مناطق شرق مازندران وجود دارد.
  2. نوسان آب زیر زمینی، خسارت شوری را در مناط
  3. ق ساحلی با آب آبیاری شدمانند برخی مناطق کیاکلا، بهنمیر، جنوب ساری و زاغمرز تشدید می کند.
  4.  عمق توسعه ریشه ها وابسته به سطح آب زیر زمینی و نوسان آن است.
  5.  تغییر سطح آب زیرزمینی از 75به 175انتی متری، تعداد ریشه های تغذیه کنندهرا دو برابر می کند در نتیجه، اندازه درختان به طور معنی داری افزایش می یابد.
  6. بیشتر ریشه های تغذیه کننده مرکبات، در عمق 70تا 150سانتیمتری قرار دارندتا در عمق صفر تا 25سانتی متری لایه سطحی خاک.

مطالعات انجام شده، نشان داده است که در درختان پرتقال واشنگتن ناول با عملکرد حدود 17تن در هکتار در منطقه ای با سطح ایستابی حدود 170انتی متری، هنگامی که سطح آب زیر زمینی به 80انتی متری از سطح خاک رسید، عملکرد تقریبا به صفر کاهش یافت. در شرایط بالا بودن سطح آب زیر زمینی (100-70سانتی متری از سطح خاک)، کاشت مرکبات به شکل جوی و پشتهای توصیه می شود به طوری که نهال های مرکبات روی راس پشته قرار گیرند و ارتفاع پشته ها (از کف جوی تا تاج پشته) حدود 50تا 70سانتی متر پس از نشست خاک پشته باشد (معمولا پشته ها پس از احداث مقداری نشست دارند و این نشست می تواند از 10تا 15سانتی متر با توجه به نوع خاک و روش احداث باشد).

چنین پشته هایی موجب افزایش عمق خاک حاصلخیز، بهبود تهویه منطقه ریشه، کاهش یا حذف خسارت نوسان آب زیرزمینی، افزایش تراکم ریشه های تغذیه کننده در منطقه پشته و همچنین افزایش راندمان جذب آب و عناصر غذایی خواهند شد. با توجه به این که ریشه های درختان مرکبات معمولا پس از 3 تا 10روز مانداب خسارت خواهند دید بنابراین برای درختان مرکبات، سطح ایستابی در فاصله حدود 180سانتی متری از سطح زمین مناسب است و یا حداقل باید در عمق 120تا 150سانتی متری ثابت نگهداشته شود.

به هر حال، اگر نوسان سطح آب زیرزمینی وجود داشته باشد و در برخی مواقع از سال تا عمق 60تا 90سانتی متری از سطح خاک بالا بیاید و برای مدتی در این عمق بماند، باغ های مرکبات مناسبی در آن منطقه حاصل نخواهند شد .

اما اگر سطح آب زیرزمینی ثابت نگهداشته شود امکان رسیدن به عملکرد بالا وجود دارد. مطالعات متعدد نشان داده است که امکان داشتن باغ های مرکبات با عملکرد بالا در مناطقی که سطح ایستابی با استفاده از روش های مهندسی در عمق 60سانتی متری ثابت شده است، وجود دارد.

از نظر باغ داری آنچه بیشتر اهمیت دارد کنترل سطح آب و توقف نوسان آن در منطقه ریشه است. در این شرایط، درختان مرکبات، سیستم ریشه شان را در منطقه بالای سطح ایستابی توسعه می دهند. بنابراین به طور کلی، زهکشی مناسب یکی از مهمترین فاکتورهای تعیین کننده تناسب اراضی خاک برای کشت و احداث باغ مرکبات است.

خاک

 برسی فشردگی خاک درختان مرکبات 

اندازه درختان مرکبات به پایین ترین عمقی که ریشه های ریز در آن می توانند رشد کننده بستگی دارد. رشد ریشه های ریز معمولا در لایه های با 50درصد یا بیشتر سنگریزه یا لایه های با فشردگی زیاد، محدود می شود. جرم مخصوص ظاهری، یک پارامتر قابل اندازه گیری است که کمترین ضریب تغییرات را در مقایسه با دیگر خصوصیات فیزیکی خاک دارد.

معمولا عمقی از خاک، که در آن لایه یا لایه های با جرم مخصوص ظاهری بیشتر از حد بحرانی وجود داشته باشد، پتانسیل باروری خاک را تعیین می کند. حد بحرانی جرم مخصوص ظاهری برای خاکهای رسوبی، حدود 1 / 60 گرم بر سانتیمتر مکعب است. برای رسیدن به عملکرد بالا در خاکهای با بافت ریز و متوسط، جرم مخصوص ظاهری 1/ 3 – 1/1 گرم بر سانتی متر مکعب با 40- 50درصد ذرات جامد درشت و با عمق حداقل 60-50سانتی متر، نیاز است.

خاک های با عمق حداقل 2 متر، بافت یکنواخت و زهکشی خوب در لایه های تحتانی، عمق آب زیرزمینی پایین تر از 150سانتی متر در تمام طول سال، مناسب ترین خاکها برای کشت مرکبات هستند. بیشترین ریشه های مرکبات در عمق 80- 70سانتی متری تجمع می یابند. پژوهش های انجام شده در خاک های عمیق سنگریزه دار نشان داده است که در خاک های با بیشتر از 15درصد سنگریزه، عملکرد مرکبات کمتر از 50درصد خاکهای بدون سنگریزه با عمق یکسان می باشد .

به طور کلی فشردگی خاک یک عامل محدود کننده برای رشد ریشه و عملکرد مرکبات است. در باغ های احداث شده، چنانچه فشردگی خاک بیشتر از حد بحرانی باشد شخم عمیق (تا عمق 80-70 سانتی متری در کاهش فشردگی و فراهم کردن محیط مناسب تر برای رشد ریشه ها توصیه می شود. این شخم عمیق با عمق حدود 80 سانتی متر در فاصله شعاعی مناسب از تنه درختان (100 تا 200 سانتی متری از تنه درخت موجب کاهش فشردگی، افزایش تهویه، افزایش عملکرد و اندازه میوه باغ های مرکبات خواهد شد.

فشردگی یا مقاومت به نفوذ بیشتر از 2000 کیلو پاسکال در عمق 20 سانتی متری از سطح خاک یا بیشتر، موجب کاهش رشد ریشه، عملکرد و کیفیت میوه میشود. انجام یک بار عملیات شخم می تواند این مقاومت را برای حداقل سه سال کاهش داده و رشد مجدد ریشه ها را در عمق20 تا 80 سانتی متری به شدت افزایش دهد. در بیشتر مناطق مازندران، لایه متراکم و فشرده ای که اغلب کفه شخم یا پن شخم (Plowاستفاده مداوم و طولانی مدت از ماشین های سنگین، انجام عمق یکسان شخم در سال هایمتوالی و همچنین رفت و آمد زیاد دیگر وسایل سنگین تشکیل می شود.

معمولا اینموجب کاهش نفوذپذیری و کاهش تهویه در خاک می شوند و با محدود کردن نفوذ اب و اکسیژن به خاک منطقه ریشه و همچنین کاهش قابلیت استفاده برخی عناصر غذایی، پتانسیل عملکرد درختان مرکبات را کاهش می دهند (2-13). همچنین حرکت آب آزاد در کفه ها به وسیله کاهش در قطر منافذ به شدتمی یابد. منافذ خاک، فضاهای پر شده از هوا و آب بین ذرات خاک هستند که حرکت آب، تبادلات گازی و رشد ریشه در این فضاها رخ می دهد، بنابراین هر کاهشی در اندازه و کمیت منافذ، به طور مستقیم این فعالیت ها را محدود می کند.

به علت کاهش در قطر منافذ در کفه ها، آبی که به آنها نفوذ می کند بیشتر به صورت یک لایه خیلی نازک (فیلم) روی سطح ذرات خاک می باشد و نمی تواند به آسانی توسط ریشههای درختان مرکبات استفاده شود. همچنین توانایی ریشه درختان مرکبات برای رشد در پروفیل خاک به اندازه منافذ، جرم مخصوص ظاهری توده خاک و استحکام خاک (Soil strength) بستگی دارد. حداکثر فشار ریشه درختان مرکبات ظاهرا حدود 1500 کیلو پاسکال است بنابراین خاک های با استحکام بیشتر موجب کاهش یا توقف رشد ریشه، کاهش رشد سرشاخه ها و زوال درختان مرکبات خواهند شد ، ریشه های این درختان با دنبال کردن فضای منافذ و کنار زدن ذرات خاک (با فشار ناشی از ریشه)، رشد کرده و طویل میشوند.

کاهش فضای منافذ، افزایش جرم مخصوص ظاهری و افزایش استحکام خاک در این لایه شخم، موجب افزایش پایداری مکانیکی خاک و کاهش نفوذ ریشه به این لایه ها میشود.به طور معمول رشد ریشه مرکبات در چند سانتی متری بالای سطح ایستایی (آب زیرزمینی) متوقف می شود که به علت فقدان اکسیژن و حضور پاتوژنهای ریشه در وضعیت اشباع خواهد بود. در یک خاک خوب، بدون هیچ لایه فشرده ای، بیشتر ریشه های تغذیه کننده در عمق حدود70 سانتی متری لایه سطحی خاک توزیع می شوند.

سطح آب زیرزمینی می تواند رشد ریشه ها را به عمق خاک بالای سطح آب زیرزمینی محدود کند. ریشه های تغذیه کننده درختان پرتقال ناول و نارنگی های انشو وقتی به سطح آب زیرزمینی می رسند برای اجتناب از وارد شدن به آن، بیشتر به صورت افقی رشد می کنند تا به صورت عمودی). درختان مرکبات، وقتی با سخت کفه های رسی یا سطح آب زیرزمینی برخورد می کنند معمولا رشد ریشه شان را اصلاح می کنند و نوک ریشه های آنها ممکن است بدشکل و معیوب شود همچنانکه آنها سعی می کنند درون لایه های فشرده خاک نفوذ و رشد کنند.

شواهدی وجود دارد که نشان میدهد ریشه هایی که در درون لایه های فشرده خاک نفوذ می کنند مقداری عناصر غذایی از سلوله ریشه به درون خاک تراوش یا نشت می کند که معمولا سبب جذب قارچهای بیماریزا میشودکه مجموع این عوامل می توانند موجب کاهش رشد ریشه ها و پوسیدگی آنها شوند. علاوه بر این اثرات مستقیم، سخت کفه های رسی به طور غیر مستقیم نیز به درختان مرکبات صدمه می زنند که ناشی از وضعیت بی هوازی، خشکی، کمبود عناصر غذایی، وضعیت شوری، تجمع مواد شیمیایی سمی و یا بیماریهای ریشه میباشد

مزایای زهکشی ضعیف و مانداب سطحی خاک

اماندابی به پوشش آب در سطح اراضی پست با نفوذپذیری کم اطلاق می شود و به علت نفوذپذیری کم این اراضی، آب جمع شده در سطح این خاک ها بیشتر توسط تبخیر، یا تعرق یا ترکیبی از این فرآیندها از محیط خارج می شود. شدت ماندابی خاکها براساس عمق، تناوب، طول دوره و ماههای شروع و پایان پدیده ماندابی طبقه بندی می شود. عمق ماندابی، به طور کلی عمق آب راکد در سطح خاک است که با واژه های کم عمق، متوسط و عمیق توصیف شده و برحسب سانتی متر اندازه گیری و ثبت می شود.

ریشه های مرکبات به کمبود اکسیژن منطقه ریشه بسیار حساس هستند و نیاز آنها به اکسیژن نیز زیاد است. در خاک های با زهکشی ضعیف، اثر تهویه ضعیف به زودی و به وضوح در سطح ریشه ها قابل مشاهده است. این مشکل به ویژه در مناطق دشت جلگه ای میانه و شرق مازندران (آمل، بابل، قائم شهر، بهنمیر، جویبار، کیاکلا، ساری و نکا)، جدی است و سطح آب در برخی ماه های سال در این مناطق، نوسان شدید دارد و ممکن است در برخی موارد تا عمق 20تا 50سانتی متری از سطح خاک نیز برسد.

در فصل های بارانی، سطح آب معمولا بالا می آید و برای مدتی، حالت غرقاب یا مانداب در خاک ایجاد می شود. بنابراین زهکشی سطحی و عمقی خاک، قبل از کاشت مرکبات در این مناطق ضروری است. زوال بیشتر درختان مرکبات این منطقه، به علت زهکشی ضعیف خاکهای این منطقه می باشد زیرا این زهکشی ضعیف و مانداب منطقه ریشه، موجب کاهششدید رشد ریشه مرکبات، تخلیه کربوهیدرات های ریشه، پوسیدگی بیشتر ریشه های تغذیه .

کننده، کاهش شدید غلظت برخی عناصر غذایی، کاهش شدید هدایت هیدرولیکی ریشه ها وخواهد شد. بنابراین عملکرد پایین، خشکیدگی سرشاخه ها و زوال بیشتر باغ های مرکبات این منطقه را می توان ناشی از آن دانست

خاک

برسی طول دوره ماندابی خاک درختان مرکبات

طول دوره ماندابی در واقع میانگین مدت با طول زمان مانداب در هر رخداد آب ماندابی است و به چهار کلاس خیلی کوتاه، کوتاه، طولانی و خیلی طولانی طبقه بندی می شود که در جدول 2-3نشاندادهشدهاست. حد بحرانی طول دوره مانداب در هر رخداد آب ماندگی برای اغلب پایه های مرکبات تقریبا 2 تا 7 روز است و دوره های بیشتر مانداب در منطقه ریشه، ناهنجاری های تغذیه ای، فیزیولوژیکی، متابولیکی و بیوشیمیایی شدیدی برای مرکبات منطقه ایجاد می نماید، بنابراین ایجاد سیستم زهکشی مناسب در باغ های احداث شده جهت خروجاسریع آبهای سطحی و جلوگیری از تجمع آب در منطقه ریشه توصیه می شود

: تنش ماندابی و غرقابی منطقه ریشه و بیماری ویروسی تریستوا (مهمترین تنش زندهدر شرق مازندران)، از عوامل محدود کننده انتقال کربوهیدرات ها از اندام هوایی به ریشه هستند که موجب تشدید خشکیدگی سرشاخه ها و زوال درختان، افزایش و گل و ریزش میوه چه ها بعد از تشکیل میوه و ریزش فیزیولوژیکی تابستانه میوه چه ها می شود

: تنش مانداب و غرقاب منجر به کاهش شدید هدایت هیدرولیکی ریشه ها، تخلیه شدید انشاسته و قندهای محلول ریشه، تخلیه برخی عناصر غذایی از جمله کلسیم، منیزییم فسفر و نیتروژن و همچنین تجمع بیش از حد آهن و منگنز (که منجر به سمیت آهن در بافت ریشه میشود) در ریشه ها می گردد که به احتمال زیاد یکی از دلایل اصلی پایین بودن عملکرد، تناوب باردهی، خشکیدگی سرشاخه ها و زوال مرکبات در شرقمازندران است.

: تنش مانداب و غرقاب موجب از بین رفتن بیشتر ریشه های فیبری در بیشترژنوتیپ های مرکبات می شود و با توجه به این که تنش مانداب و غرقاب در مازندران به طور عمده در فصل زمستان و اوایل بهار اتفاق می افتد، مرگ این ریشه های فیبری سبب کاهش شدید پتانسیل ریشه برای جذب آب و مواد معدنی در فصل زراعی بعد خواهد شد. بنابراین با شروع فصل رشد اندام هوایی و گل دهی، سیستم ریشه صدمه دیده توانایی جذب و انتقال آب، مواد معدنی و تولید مواد هورمونی لازم را نداشته و موجب ریزش شدید گل و میوه چه ها خواهد شد.

دایره pH مناسب خاک برای احداث باغ مرکبات 

دایره pH مناسب خاک برای احداث باغ مرکبات به شرح زیر است:

  1. pH کمتراز 4، خیلی اسیدی و برای کشت بیشتر ارقام مرکبات نامناسب است. در این .شرایط، معمولا ریشه های بیشتر ارقام مرکبات، خپل و کوتاه شده و رشد آنها به شدت کاهش می یادث. حلالیت آلومینیوم نیز افزایش می یابد و ممکن است غلظت آن به آستانه سایت برای درختان مرکبات برسد. سمیت آلومینیم، فعالیت ریشه های .مرکبات را به شدت کاهش می دهد. .
  2. pH حدود4 تا 6، برای کشت بیشتر ارقام مرکبات مناسب است و آنها به خوبی دراین دامنه رشد می کنند، اما شستشوی عناصر غذایی از منطقه ریشه، بسیار سریع است. به طور کلی pH کمتر از 5 برای رشد ریشه بیشتر ارقام مرکبات نامناسب می-باشد.
  3. pH حدود 6 تا 7، بهترین دامنه pH برای کشت اغلب ارقام مرکبات است.
  4. pH حدود 7 تا  5/8، بیشتر ارقام مرکبات در این دامنه نسبتا خوب رشد می کنند اماقابلیت استفاده بیشتر عناصر غذایی به شدت کاهش می یابد. .
  5. pH بیشتر از 8 / 5، برای کشت بیشتر ارقام مرکبات نامناسب است.

خاک

عوامل شوری خاک درختان مرکبات

مرکبات جزء گلیکوفیتها می باشند و تحمل آنها به شوری با توانایی آنها برای محدود کردن ورود یون های سمی (سدیم، کلر و بور) به سرشاخه ها و برگها همبستگی دارد. اختلاف زیادی

بین پایه های مختلف مرکبات در تجمع یا رد کردن سدیم و کلر وجود دارد. کلوپاتراماندارین یک رد کننده یون کلر و یک جمع کننده یون سدیم است، در مقابل، نارنج هم سدیم و هم کلر سدیم است. را در برگها جمع می کند. صدمه نمک به مرکبات به طور عمده به علت تجمع زیاد کلر و سدیم است.

شوری خاک یک مشکل عمده برای کشت مرکبات، به ویژه در مناطق خشک و همچنین مناطقی است که از آبهای شور به عنوان منبع آبیاری مرکبات استفاده می شود. بخش هایی از اراضی زراعی و باغی شرق استان مازندران مانند بخش های زیادی از اراضی بهنمیر، کیاکلا، بابلسر، جویبار، شمال ساری و زاغمرز به علت شوری آبهای زیرزمینی و استفاده از این آبهای شور به عنوان منبع آب آبیاری موجب شور شدن خاک منطقه ریشه، کاهش میانگین عملکرد، خشکیدگی سرشاخه ها و زوال مرکبات در این مناطق شده است .

بیشتر مطالعات انجام شده نشان داده است که معمولا یک رگرسیون خطی بین عملکرد و متوسط هدایت الکتریکی عصاره اشباع (EC) در دامنه شوری از 1 تا 5 دسی زیمنس بر متر وجود دارد به طوری که به ازای هر واحد افزایش در هدایت الکتریکی عصاره اشباع (EC)، حدود 10 درصد عملکرد میوه کاهش می یابد.

به طور کلی، تحمل پایه های معمول مرکبات به شوری بسیار متفاوت است. ترتیب پایه ها از متحمل ترین به حساس ترین شامل:

  1.  کلوپاترا ماندارین،
  2.  نارنج،
  3.  سوینگل سیتروملو،
  4.  کاریزوسیترنج و ترویرسیترنج،
  5.  رافلمون است 

البته این ترتیب با توجه به یون عامل شوری و ویژگیهای خاکی و اقلیمی منطقه می تواند تغییر کند.

کلاس بندی نسبت جذب سدیم (SAR) آب آبیاری برای کشت مرکبات معمولا به صورت 5: خوب، 10-5: متوسط و 15-10: زیاد می باشد و کلاس بندی هدایت الکتریکی عصاره اشباع (EC) شامل: 1-0 / 5 دسی زیمنس بر متر، خوب؛ 1 / 75-1 دسی زیمنس بر متر، متوسط؛ 3185 دسی زیمنس بر متر، زیاد و 6-3 دسی زیمنس بر متر، خیلی زیاد است. آب آبیاری، با غلظت یون کلر بیشتر از 300میلی گرم در لیتر و یون سولفات بیشتر از700 میلی گرم در لیتر به عنوان اعداد آستانه برای آبیاری مرکبات گزارش شده اند.

علائم ظاهری شوری شامل برنزه شدن برگها، ریزش برگها، کلروز برگها (مشابه کلروز ناشی از آهن)، برگهای کوچک، میوه های کوچک، ریزش برگها و خشکیدگی سرشاخه های جوان است. نتایج آزمایش های مختلف نشان داده که معمولا درصد سدیم تبادلی (ESP) بیشتر از5 درصد موجب توقف رشد مرکبات می شود.

جذب سدیم و مشکلات سدیم ناشی از آن، معمولا با نسبت جذب سدیم (SAR) تعریف می شود، زیرا غلظت کل نمک به علاوه نسبت جذب سدیم (SAR)، در تعیین پاسخ محصول به اسدیم بسیار موثر هستند. عامل دیگری که ظاهرا در پاسخ مرکبات به درصد سدیم تبادلی (ESP) نقش دارد ظرفیت تبادل کاتیونی خاک است. دامنه تحمل مرکبات به درصد سدیم تبادلی(ESP) حدود 2 تا 10درصد می باشد.

ارزیابی تحمل به شوری ژنوتیپهای مختلف مرکبات می تواند بر اساس نتایج آزمون برگ برای غلظت یون های کلر و سدیم در برگ باشد. اما این روش کاستی هایی هم دارد. زیرا تجمع و غلظت این یون ها به سن برگ نیز بستگی دارد. بنابراین نمونه ها باید از برگهای با سن یکسان تهیه شوند.

همچنین برگهایی که در معرض آب آبیاری شور هستند ممکن است این یون ها را مستقیما توسط اپیدرم شان جذب کنند. از این رو، غلظت این یون ها در برگ ممکن است نشان دهنده جذب خالص به وسیله ریشهها نباشد. بنابراین در ارزیابی تحمل ژنوتیپهای مختلف مرکبات به شوری پیشنهاد میشود تعدادی از پارامترهای فیزیولوژیکی مانند هدایت هیدرولیکی ریشه ها و ظرفیت تبادل کاتیونی ریشه نیز در نظر گرفته شوند

برای مشاهده اخبار روز صنعت پسته و مطالب مفید کشاورزی و پسته به کانال پسته رفسنجان بپیوندید 

برای عضویت در کانال بر روی تصویر زیر کلیک کنید:

مشاهده تمامی محصولات فروشگاه

اینستاگرام
تلگرام
آپارات
ایتا
روبیکا
0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
0
دوست داریم نظرتونو بدونیم، لطفا دیدگاهی بنویس برامون!x